1. hoarding is illegal
احتکار غیرقانونی است.
2. During the siege people began hoarding food and supplies.
[ترجمه ترگمان]مردم در طی محاصره شروع به احتکار غذا و تدارکات کردند
[ترجمه گوگل]مردم در محاصره مواد غذایی و مواد غذایی را ذخیره کردند
3. Consumer hoarding of limited goods, such as gasoline and paper, is creating shortages in stores.
[ترجمه ترگمان]احتکار کنندگان کالاهای محدود مانند بنزین و کاغذ، کمبود در انبارها را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]ذخیره سازی کالاهای محدود از قبیل بنزین و کاغذ، کمبود در فروشگاه ها را ایجاد می کند
4. People found hoarding during the famine were punished.
[ترجمه مهرداد] افرادی که حین قحطی احتکار میکردند، مجازات شدند.
[ترجمه ترگمان]مردم احتکار کردند که قحطی جریمه شده است
[ترجمه گوگل]افرادی که در طول قحطی نگهداری می شدند، مجازات شدند
5. After the war, they were shot for hoarding.
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ، آن ها به خاطر جمع کردن انبار تیر خورده بودند
[ترجمه گوگل]پس از جنگ، آنها برای نگهداری کشته شدند
6. They've been hoarding food and water, convinced that some kind of catastrophe is coming.
[ترجمه ترگمان]آن ها غذا و آب را احتکار می کنند و معتقد هستند که یک نوع فاجعه در شرف وقوع است
[ترجمه گوگل]آنها غذا و آب را جمع آوری کرده اند و متقاعد شده اند که نوعی فاجعه در حال وقوع است
7. No one would think of hoarding a year's stock for such a free tipple.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس فکر نخواهد کرد که ذخیره یک سال را برای چنین a مجانی احتکار کند
[ترجمه گوگل]هیچکس فکر نمی کند که یک سهام سالانه را برای چنین نخودی آزاد کند
8. A hoarding shields the still-ruined building where the bomb exploded.
[ترجمه ترگمان]در حال احتکار یک ساختمان هنوز از بین رفته که بمب منفجر می شود، قرار دارند
[ترجمه گوگل]یک انبار انبار، ساختمان ویران شده ای را که در آن بمبی منفجر شد، محافظت می کند
9. He'd been hoarding his junk for long enough anyway, and it was time to liquidize his assets.
[ترجمه ترگمان]به هر حال او به اندازه کافی خرت و پرت خودش را جمع کرده بود و وقتش بود که assets را جمع و جور کنیم
[ترجمه گوگل]او به هر حال به اندازه کافی بلند بوده است و وقت آن است که دارایی های خود را از بین ببریم
10. Some gasoline dealers began hoarding supplies.
[ترجمه ترگمان]بعضی از دلال های بنزین مواد مخدر را جمع کرده بودند
[ترجمه گوگل]برخی از نمایندگی های بنزین منابع انباشته ای را شروع کردند
11. Some nations, meanwhile, are hoarding steel by erecting export barriers.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، برخی از کشورها با ایجاد موانع صادرات، فولاد را احتکار می کنند
[ترجمه گوگل]در عین حال، برخی از کشورها با ایجاد موانع صادراتی فولاد سازی می کنند
12. Rice buyers immediately started buying up available stocks, hoarding whatever rice they could get in the expectation of future price increases, and bidding up the price for future crops.
[ترجمه ترگمان]خریداران برنج بلافاصله شروع به خرید سهام در دسترس خود کردند و هر برنج را که می توانستند در انتظار افزایش قیمت آینده به دست آورند و قیمت محصولات آینده را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]خریداران برنج بلافاصله شروع به خرید سهام خود کردند، هر گونه برنجی که می توانست در انتظار افزایش قیمت های آینده به دست آورد، قیمت محصولات کشاورزی را حفظ کند
13. Not all we see is worth hoarding.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می بینیم ارزش جمع کردن نداره
[ترجمه گوگل]نه همه چیزهایی که می بینیم ارزش خرید داره
14. People found hoarding ( food ) during the famine were punished.
[ترجمه ترگمان]مردم احتکار کردند (غذا)در طی قحطی جریمه شدند
[ترجمه گوگل]مردم در زمان قحطی نگهداری (غذا) مجازات شدند