کلمه جو
صفحه اصلی

fall due

انگلیسی به انگلیسی

• came due, reach the due date

دیکشنری تخصصی

[حقوق] لازم التأدیه شدن، فرارسیدن موعد

جملات نمونه

1. When does the rent fall due?
[ترجمه ترگمان]از کی تا حالا اجاره اش کرده؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی اجاره می شود؟

2. The rent will fall due on the last day of the quarter.
[ترجمه ترگمان]این اجاره در آخرین روز این فصل پاییز به پایان خواهد رسید
[ترجمه گوگل]اجاره به آخرین روز سه ماهه پایان خواهد رسید

3. Demand for new cars has fallen due to the recession.
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای اتومبیل های جدید به دلیل رکود اقتصادی کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]تقاضا برای اتومبیل های جدید به دلیل رکود اقتصادی کاهش یافته است

4. The rent falls due today.
[ترجمه مهدی جلالی] امروز موعد پرداخت اجاره است.
[ترجمه ترگمان]قیمت اجاره امروز کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]امروز اجاره بها می دهد

5. In Vologsky's squadron, each individual pilot fell due for such a flight every twelve days on the rota system.
[ترجمه ترگمان]در اسکادران Vologsky هر خلبان به علت چنین پروازی هر دوازده روز در سیستم فهرست سقوط کرد
[ترجمه گوگل]در اسکادران Vologsky، هر یک از خلبان فرد به دلیل چنین پرواز در هر دوازده روز در سیستم rota به دلیل

6. The move is needed to secure profitability which has fallen due to world-wide over capacity in uranium enrichment.
[ترجمه ترگمان]این حرکت برای تضمین سودآوری مورد نیاز است که به دلیل ظرفیت گسترده اورانیوم در غنی سازی اورانیوم کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]حرکت برای تامین سودآوری مورد نیاز است که به دلیل ظرفیت غنی سازی اورانیوم در سراسر جهان کاهش یافته است

7. Under an informal family arrangement they paid the mortgage instalments falling due under the local authority mortgage.
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت یک ترتیب رسمی خانوادگی، اقساط وام مسکن را پرداخت کردند که به علت وام مسکن محلی پایین می آمد
[ترجمه گوگل]تحت یک توافق خانوادگی غیر رسمی آنها اقلام وام مسکن را که تحت وام مسکن وام مسکن قرار دارند، پرداخت می کنند

8. As the production of automobiles by domestic manufacturers fell due to foreign competition, Ramsey lost orders.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تولید خودرو از سوی تولید کنندگان داخلی به دلیل رقابت خارجی کاهش یافت، رمزی دستوراتی را از دست داد
[ترجمه گوگل]همانطور که تولید اتومبیل توسط تولید کنندگان داخلی به دلیل رقابت خارجی کاهش یافت، رامزی سفارشات را از دست داد

9. We recommend all our members to seek quotations in advance of their home policies falling due for renewal.
[ترجمه ترگمان]ما به همه اعضای خود توصیه می کنیم که به دنبال quotations در پیشرفت سیاست های داخلی خود باشند که به دلیل تجدید حیات در حال سقوط است
[ترجمه گوگل]ما توصیه می کنیم همه اعضای خود را پیش از سیاست های خانه خود که به دلیل تمدید مجدد به دنبال آن هستند، دنبال کنید

10. The bank then undertakes to collect payment from the buyer once the debt falls due for payment.
[ترجمه ترگمان]سپس بانک متعهد می شود که زمانی که بدهی به علت پرداخت بدهی کاهش یابد، پرداخت را از خریدار دریافت کند
[ترجمه گوگل]پس از آن، بانک پس از پرداخت بدهی، مبلغی را از خریدار می گیرد

11. Insolvency: The inability to pay one's debts fall due.
[ترجمه ترگمان]Insolvency: ناتوانی در پرداخت دیون خود به خاطر بدهی
[ترجمه گوگل]ورشکستگی: عدم توانایی پرداخت بدهی های خود به دلیل نقصان

12. Land value will fall due to the new property tax.
[ترجمه ترگمان]ارزش زمین به دلیل مالیات بر دارایی جدید کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]ارزش زمین به دلیل مالیات بر دارایی جدید سقوط خواهد کرد

13. My fix deposit certificate fall due yesterday.
[ترجمه ترگمان]گواهی سپرده ثابت من دیروز به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]گواهی سپرده ثابت من به دیروز منجر میشود

14. When will this time draft fall due?
[ترجمه ترگمان]این زمان به چه زمانی سقوط خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی این بار پیش بینی می شود؟

15. This time draft will fall due on 20 th September, 1980.
[ترجمه ترگمان]این دوره زمانی در ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۰ به پایان خواهد رسید
[ترجمه گوگل]این بار پیش نویس تاریخ 20 سپتامبر 1980 به حساب می آید

پیشنهاد کاربران

موعد مقرر - موعد پرداخت

لازم التأدیه شدن
رسیدن به موعدی که باید وجه در نظر گرفته شده برای مثال در یک قرارداد پرداخت گردد


کلمات دیگر: