1. Distances between hydrogen-bonding acceptor and donor atoms are given in A. Five carboxyl groups in this cluster are buried inside the protein.
[ترجمه ترگمان]فاصله های بین گیرنده پیوند هیدروژنی و اتم های دهنده در A داده می شود پنج گروه کربوکسیل در این خوشه در داخل پروتئین ها دفن می شوند
[ترجمه گوگل]فاصله بین اتم های گیرنده هیدروژن پیوند و اتم های اهدا کننده در A داده می شود پنج گروه کربوکسیل در این خوشه در داخل پروتئین دفن می شوند
2. Donor and acceptor compounds are differentiated by the direction of the electron transfer to or from the carbon layers.
[ترجمه ترگمان]ترکیبات دهنده و پذیرنده با جهت انتقال الکترون به یا از لایه های کربن متمایز می شوند
[ترجمه گوگل]ترکیبات اهدا کننده و گیرنده توسط جهت انتقال الکترون به یا از لایه های کربنی متفاوت است
3. D . To use nitrate as electron acceptor in the electron transport chain during respiration.
[ترجمه ترگمان]د برای استفاده از نیترات بعنوان گیرنده الکترون در زنجیره انتقال الکترون در طول تنفس
[ترجمه گوگل]د برای استفاده از نیترات به عنوان گیرنده الکترون در زنجیره حمل و نقل الکترون در طول تنفس
4. Capable of using О2 as terminal electron acceptor in the respiratory chain.
[ترجمه ترگمان]توانایی استفاده از O۲ به عنوان پذیرنده الکترون ترمینال در زنجیره تنفسی
[ترجمه گوگل]قادر به استفاده از O2 به عنوان گیرنده الکترون المان در زنجیره تنفسی است
5. Boron is one of acceptor elements in polycrystalline silicon solar cells, which can influence the photo voltaic efficiency and stability of a solar cell.
[ترجمه ترگمان]بور یکی از عناصر پذیرنده در سلول های خورشیدی silicon است که می تواند بر کارآیی و پایداری سلول خورشیدی تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]بور یکی از عناصر پذیرنده در سلول های خورشیدی سیلیکون پلی کریستالی است که می تواند کارایی و ثبات یک سلول خورشیدی را تحت تاثیر قرار دهد
6. the acceptor or the drawee is declared bankrupt according to law or is ordered to stop business activities for violation of law.
[ترجمه ترگمان]پذیرنده یا the طبق قانون ورشکسته اعلام می شود و یا دستور توقف فعالیت های تجاری را برای نقض قانون صادر می کند
[ترجمه گوگل]پذیرنده یا داوطلبی به موجب قانون اعلام ورشکستگی می شود و یا دستور توقف فعالیت های تجاری برای نقض قانون را صادر می کند
7. Furthermore, the conjugated polymer acceptor and D - A double cable polymer photovoltaic materials were also introduced briefly.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گیرنده پلیمر conjugated و D - یک فوم دوتایی پلی مر دوتایی نیز به طور خلاصه معرفی شدند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کمپرسور پلیمری کانجیوژن و D-A دو ماده کامپوزیتی فتوولتائیک نیز به طور خلاصه معرفی شدند
8. The effects of parameters such as temperature, acceptor density, and activation rate on channel depth a, pinch off voltage are studied.
[ترجمه ترگمان]اثرات پارامترهای نظیر دما، چگالی پذیرنده و نرخ فعال سازی بر روی عمق کانال a، مقدار فشار از ولتاژ مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اثرات پارامترهای مانند دما، تراکم پذیرنده و سرعت فعال سازی در عمق کانال a، ولتاژ خرج کردن مورد بررسی قرار می گیرد
9. Radiation Recombination 、 Iradiation Recombination 、 Donor 、 Acceptor 、 Exciton 、 Phonon 、 Photon 、 Polarition. . . .
[ترجمه ترگمان]نوترکیبی: نوترکیبی، نوترکیبی، Donor، Donor، Exciton، Phonon، Photon، Polarition
[ترجمه گوگل]رونک سازی تابش، مجدد ایدیاسیون، اهدا کننده، پذیرنده، اکسایتون، فونون، فوتون، قطبی
10. Otherwise, the acceptor or the payer shall bear the civil liabilities arising therefrom.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت پذیرنده یا پرداخت کننده باید مسئولیت های مدنی ناشی از آن را تحمل کنند
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، پذیرنده یا پرداخت کننده باید مسئولیت های مدنی ناشی از آن را تحمل کند
11. If the bill as a non-drawer, acceptor or indorser signature of the party's share has, until the contrary is proved, be presumed that the person on grounds of effective and unconditional delivery.
[ترجمه ترگمان]اگر این لایحه به عنوان یک non، پذیرنده و یا indorser سهم حزب باشد، تا زمانی که خلاف آن ثابت شود، فرض شود که فرد بر مبنای ارسال موثر و بدون قید و شرط است
[ترجمه گوگل]اگر این لایحه به عنوان یک امضا غیرقانونی، پذیرنده یا انحصاری از سهم حزب، تا زمانی که برعکس اثبات شود، فرض می شود که فرد بر اساس تحویل موثر و بدون قید و شرط
12. However, the acceptor or the payer shall still remain liable to the bearer.
[ترجمه ترگمان]با این حال، گیرنده یا پرداخت کننده هنوز مسئول گیرنده باقی خواهند ماند
[ترجمه گوگل]با این حال، گیرنده و یا پرداخت کننده همچنان باید نسبت به حامل موظف باشند
13. In any other case, if the payor or acceptor can be found, then to make the best of their tips, or at his last known place of business premises or place of residence tips.
[ترجمه ترگمان]در موارد دیگر، اگر گیرنده یا پذیرنده را می توان یافت، سپس بهترین نکات خود را یا در آخرین مکان شناخته شده محل کار یا محل اقامت خود تعیین کرد
[ترجمه گوگل]در هر مورد دیگر، اگر پرداخت کننده یا گیرنده بتواند پیدا شود، پس بهترین راهنمایی خود را داشته باشد، یا در آخرین مکان مورد نظر خود، محل کسب و کار و یا محل اقامت راهنمایی
14. M acceptor suppressions and anticholinergic drugs such as anisodamine can abate these symptoms.
[ترجمه ترگمان]M suppressions و anticholinergic مانند anisodamine می توانند این علائم را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]سرکوب پذیرنده های M و داروهای آنتی کولینرژیک مثل آنزیدامین می توانند این علائم را کاهش دهند
15. This process involves the addition of microorganisms, nutrients and an electron acceptor into the saturation zone of a contaminated aquifer.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند شامل اضافه کردن میکرو ارگانیسم ها، مواد مغذی و پذیرنده الکترون در ناحیه اشباع یک aquifer آلوده می باشد
[ترجمه گوگل]این فرآیند شامل افزودن میکروارگانیسم ها، مواد مغذی و گیرنده الکترون درون اشباع آبخوان آلوده است