کلمه جو
صفحه اصلی

ill will


معنی : دشمنی، خصومت، ستیزگی، سوء نیت
معانی دیگر : بدخواهی، بد اندیشی، کین، عداوت، غرض ورزی

انگلیسی به فارسی

سو نیت، دشمنی، خصومت


بیمار خواهد شد، سوء نیت، خصومت، ستیزگی، دشمنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: hostility or spite.
متضاد: charity, good will
مشابه: animosity, animus, antagonism, enmity, grudge, malice, rancor, spite

- ill will between the two brothers
[ترجمه ژینا] دشمنی و عداوت بین دو برادر
[ترجمه ترگمان] من بین دو برادر خواهم بود
[ترجمه گوگل] بیماری بین دو برادر است

• ill will is a feeling of hostility towards someone.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] سوء نیت، خصومت

مترادف و متضاد

دشمنی (اسم)
hate, hatred, animosity, enmity, ill will, repulsion, odium

خصومت (اسم)
quarrel, antagonism, animosity, enmity, ill will, hostility, virulence

ستیزگی (اسم)
antagonism, animosity, enmity, ill will, hostility, pugnacity, pugnaciousness, termagancy, inveteracy, ill humor, bellicosity, ill feeling, ill humour, ill nature

سوء نیت (اسم)
ill will, bad intention, grudging, sinister intention

bitter feeling


Synonyms: acrimony, animosity, animus, antagonism, antipathy, aversion, bad blood, bad blood, bad will, bitterness, blame, despite, dislike, enmity, envy, feud, grudge, hard feelings, hate, hatred, hatred; hard feelings, hostility, malevolence, malice, maliciousness, no love lost, no love lost, objection, rancor, resentment, spite, spitefulness, spleen, unfriendliness, venom


Antonyms: friendliness, friendship, good feelings, good will, liking, loving


جملات نمونه

1. I bear Sue no ill will.
[ترجمه ترگمان]من سو را تحمل می کنم، نه، خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من سو را تحمل نمی کنم

2. She bore him no ill will.
[ترجمه ترگمان]او را به هیچ وجه تحمل نمی کرد
[ترجمه گوگل]او هیچوقت نمیتواند به او آسیب برساند

3. I bear him no ill will.
[ترجمه ترگمان]من او را تحمل نخواهم کرد
[ترجمه گوگل]من او را تحمل نمی کنم

4. He didn't bear anyone any ill will.
[ترجمه ترگمان]او هر کسی را که بخواهد تحمل کند
[ترجمه گوگل]او هر کسی را نمی خواهد تحمل کند

5. Months of pent-up anger, frustration, and ill will were vented at Scottsdale.
[ترجمه ترگمان]ماه ها عصبانیت، ناامیدی، و عصبانیت در Scottsdale خالی شد
[ترجمه گوگل]ماه ها از خشم، سرخوردگی و بدرفتاری در اسکاتلند لغو شد

6. Diagnosing them as mentally ill will not do the job.
[ترجمه ترگمان]اونها را به عنوان روح در نظر بگیر من کار را انجام نمیدم
[ترجمه گوگل]تشخیص آنها به عنوان ذاتا بیمار این کار را انجام نخواهد داد

7. Jon's arrogance created a lot of ill will within the company.
[ترجمه ترگمان]غرور جان خیلی از ill را در شرکت ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]استدالل جان، موجب بدخوانی در شرکت شد

8. Of implication. insinuation and Ill will. till'you cannot lie still.
[ترجمه ترگمان] به خاطر اینه که و من این کار را خواهم کرد تا وقتی که تو هنوز نمیتونی دروغ بگی
[ترجمه گوگل]از پیامد انوشه و اراده خواهد شد تا حالا نمیتونی دروغ بگی

9. She bore no ill will. If people didn't like her, too bad.
[ترجمه ترگمان]نه، این کار را نخواهد کرد اگر مردم او را دوست نداشتند، خیلی بد
[ترجمه گوگل]او هیچ درد و رنجی نداشت اگر مردم او را دوست نداشتند، خیلی بد

10. They bear you no ill will.
[ترجمه ترگمان]آن ها تو را تحمل می کنند نه، این کار را خواهم کرد
[ترجمه گوگل]آنها شما را تحمل نمی کنند

11. I feel no ill will towards her in spite of her unkindness.
[ترجمه ترگمان]با وجود of، احساس بدی نسبت به او ندارم
[ترجمه گوگل]به رغم بی قید و شرط خودم، هیچ احساس بدی نسبت به او احساس نمی کنم

12. Only when he is seriously ill will he stay in bed.
[ترجمه ترگمان]فقط وقتی که جدی باشد، او در بس تر خواهد ماند
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که او به شدت بیمار است، او در رختخواب بماند

13. He didn't owe her ill will.
[ترجمه ترگمان]اون بهش بدهکار نبود
[ترجمه گوگل]او توانایی بیمار خود را نداشته است

14. Being resolved on renunciation, on freedom from ill will, on harmlessness.
[ترجمه ترگمان]به خاطر آزادی، از ادی و از ادی، به هیچ وجه
[ترجمه گوگل]در مورد رهایی، بر آزادی از درد و رنج، در بی عدالتی حل شده است

15. There is no ill will in what I say.
[ترجمه ترگمان]هیچ وصیت نامه ای در کار من نیست
[ترجمه گوگل]در آنچه که من می گویم هیچ بدی وجود ندارد

پیشنهاد کاربران

Time. com@

Even before last week’s pyrotechnics, renegotiating the nuclear deal was going to be challenging given how much ill - will had been built up over the last few years
بد اندیشی/سوء ظن ( ناشی از خصومت و دشمنی ) . . .


کلمات دیگر: