کلمه جو
صفحه اصلی

maintainability


نگهداشت پذیری

انگلیسی به فارسی

نگهداشت پذیری


قابلیت نگهداری، نگهداشت پذیری


انگلیسی به انگلیسی

• state of being possible to maintain

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] ویژگی مربوط به جداسازی و تعمیر یک خرابی
[ریاضیات] تعمیر پذیری، قابلیت نگهداری
[آمار] قابلیت نگهداری

جملات نمونه

1. In order to have the good maintainability, it is necessary to predict the indexes of maintainability at the stage of the design and demonstration of the equipment, especially, MTTR.
[ترجمه ترگمان]به منظور داشتن قابلیت نگهداری خوب، لازم است که شاخص های قابلیت نگهداری در صحنه طراحی و نمایش تجهیزات، به خصوص،، را پیش بینی کنیم
[ترجمه گوگل]به منظور حفظ قابلیت اطمینان خوب، لازم است پیش بینی شاخص های تعمیر و نگهداری در مرحله طراحی و تظاهرات تجهیزات، به ویژه، MTTR

2. Improving products maintainability can greatly enhance system productivity and lower product life-cycle cost.
[ترجمه ترگمان]بهبود قابلیت نگهداری محصولات می تواند بهره وری سیستم و هزینه چرخه عمر محصول را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بهبود قابلیت نگهداری محصولات می تواند تا حد زیادی باعث افزایش بهره وری سیستم و کاهش هزینه محصول در طول عمر محصول شود

3. The aim is to reduce complexity, and enable maintainability and extendibility, while still providing the functionality.
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش پیچیدگی است، و قابلیت نگهداری و نگهداری را فعال می کند، در حالی که هنوز قابلیت نگهداری را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]هدف این است که پیچیدگی را کاهش دهیم و قابلیت نگهداری و قابلیت گسترش را فعال کنیم در حالیکه هنوز عملکرد را فراهم می کنیم

4. All of this aids in maintainability and extendibility.
[ترجمه ترگمان] همه این ایدز در \"maintainability\" و \"extendibility\" هست
[ترجمه گوگل]همه این کمک ها در قابلیت نگهداری و گسترش پذیری

5. Fault Diagnosis System for whole set equipment has great importance in ensuring Bucket Wheel Stacker Reclaimer to run normally and improving its reliability and maintainability .
[ترجمه ترگمان]سیستم تشخیص نقص برای همه تجهیزات مجموعه دارای اهمیت زیادی است برای اطمینان از اینکه Bucket Wheel Reclaimer باید به طور معمول اجرا شود و قابلیت اطمینان و قابلیت نگهداری آن را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]سیستم تشخیص خطا برای تمام دستگاه های مجموعه ای از اهمیت زیادی برخوردار است تا اطمینان حاصل شود که سطل بازیافت Stacker Reclaimer به طور معمول کار می کند و قابلیت اطمینان و قابلیت نگهداری آن را بهبود می بخشد

6. In Shigang Agglomerant Factory, the nucleonic belt weigher has been adopted in the system of automatic proportioning system, and the system dependability and the maintainability were improved greatly.
[ترجمه ترگمان]در کارخانه Shigang Agglomerant، the nucleonic weigher در سیستم سیستم proportioning اتوماتیک بکار گرفته شده است و قابلیت نگهداری و نگهداری سیستم به شدت بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]در کارخانه آگلومران شانگانگ، کمربند نوکلئوتیدی در سیستم تناسب اتوماتیک به کار برده شده است و قابلیت اطمینان سیستم و قابلیت نگهداری به میزان قابل توجهی بهبود یافته است

7. One thing developers have come to agree on is that well-written code is maintainable, and the Dependency Inversion Principle is a sure way to design for maintainability.
[ترجمه ترگمان]یک چیزی که توسعه دهندگان به توافق رسیده اند این است که کد well maintainable است و اصل وابستگی وابستگی یک راه مطمئنی برای طراحی نگهداری دارد
[ترجمه گوگل]یکی از دلایلی که توسعه دهندگان به توافق برسند این است که کد نوشته شده به خوبی قابل نگهداری است و Principle of Inversion Dependency is a sure way to design for maintenanceability

8. That makes no sense because unit testing is all about improving the maintainability of your application and making sure everything runs as errorless as possible.
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا نیست که تست واحد تماما در مورد بهبود قابلیت نگهداری برنامه شما است و اطمینان حاصل می کند که همه چیز تا جای ممکن انجام می شود
[ترجمه گوگل]این موضوع به این معنا نیست که تست واحد در مورد بهبود قابلیت نگهداری درخواست شما و اطمینان از انجام همه کارها به عنوان خطا در حد امکان است

9. Considered the lag of the fault detection, the design introduces a specific compound network architecture that makes the software convenient for maintainability and extension.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تاخیر تشخیص خطا، طراحی یک معماری شبکه مرکب خاص را معرفی می کند که نرم افزار را برای نگهداری و توسعه مناسب می سازد
[ترجمه گوگل]با توجه به تاخیر تشخیص خطا، طراحی معماری شباهت خاصی را ایجاد می کند که نرم افزار را برای نگهداری و گسترش آن آسان می کند

10. The ideal design will then be tested in its ability to deal with rapid or slow load growth and large or small amounts of dispersed generation. It will also be tested to ensure maintainability.
[ترجمه ترگمان]طرح ایده آل پس از آن در توانایی خود برای مقابله با رشد سریع و یا کم کردن بار و یا مقادیر کم تولید پراکنده مورد آزمایش قرار خواهد گرفت همچنین برای اطمینان از نگهداری و نگهداری، تست خواهد شد
[ترجمه گوگل]طراحی ایده آل پس از آن در توانایی خود برای مقابله با رشد سریع یا کند بار و مقادیر زیاد یا کوچک تولید پراکنده آزمایش خواهد شد این نیز برای تضمین قابلیت نگهداری مورد آزمایش قرار می گیرد

11. The design uses hierarchical design method, with the use of chain and tree data structure to achieve the FAT file system. It has well maintainability and portability.
[ترجمه ترگمان]طراحی از روش طراحی سلسله مراتبی با استفاده از ساختار زنجیره و ساختار درختی برای رسیدن به سیستم پرونده ای FAT استفاده می کند این دستگاه قابلیت نگهداری و قابلیت حمل و نگهداری خوبی دارد
[ترجمه گوگل]طراحی با استفاده از روش طراحی سلسله مراتبی، با استفاده از ساختار داده زنجیره ای و درخت برای دستیابی به سیستم فایل FAT این قابلیت نگهداری و قابلیت حمل را دارد

12. The article sums up the development history and status quo of the Reliability, Maintainability and Supportability (RMS) of inland and overseas gunship. The disciplinarian conclusion is summarized.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تاریخچه توسعه و وضعیت موجود اعتبار، Maintainability و Supportability (RMS)را از توپدار داخلی و خارجی را جمع بندی می کند نتیجه گیری disciplinarian خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله تاریخچه توسعه و وضعیت موجود در مورد قابلیت اطمینان، قابلیت نگهداری و پشتیبانی (RMS) نیروی دریایی در داخل و خارج را خلاصه می کند نتیجه گیری انضباطی خلاصه می شود

13. The strongly typed DataSet offers advantages over the untyped DataSet in terms of speed and easy maintainability.
[ترجمه ترگمان]The با تایپ به شدت تایپ، مزایایی نسبت به قابلیت نگهداری آسان و نگهداری آسان را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]DataSet به شدت تایپ می کند مزایای بیش از DataSet untyped با توجه به سرعت و تعمیر و نگهداری آسان

پیشنهاد کاربران

قابلیت نگهداری

قابلیت تعمیرونگهداری

ماندگاری


کلمات دیگر: