کلمه جو
صفحه اصلی

embezzle


معنی : دزدیدن، اختلاس کردن، دستبرد زدن به، حیف و میل کردن، بالا کشیدن
معانی دیگر : به جیب زدن، (پول) بلند کردن

انگلیسی به فارسی

(پول) اختلاس کردن، بالا کشیدن، حیف و میل کردن، دستبرد زدن به


خرابکاری، دستبرد زدن به، حیف و میل کردن، اختلاس کردن، دزدیدن، بالا کشیدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: embezzles, embezzling, embezzled
مشتقات: embezzlement (n.), embezzler (n.)
• : تعریف: to take by fraud for one's own use (money or property entrusted to one's care).
مترادف: defalcate, misappropriate, peculate
مشابه: filch, misapply, pilfer, steal, swindle

- The director of the charity had been embezzling funds intended for children's hospitals.
[ترجمه ترگمان] رئیس موسسه خیریه اختلاس وجوهی را که برای بیمارستان کودکان در نظر گرفته شده بود را اختلاس کرده است
[ترجمه گوگل] مدیر موسسه خیریه بودجه مورد استفاده برای بیمارستان های کودکان را خراب کرد

• illegally appropriate money entrusted to one's care, defraud
if someone embezzles money, they steal it from an organization that they work for.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اختلاس کردن، حیف و میل کردن

مترادف و متضاد

دزدیدن (فعل)
abduct, rob, steal, embezzle, despoil, filch, snaffle, peak, pick, prig, poach, picaroon, spoliate, rifle, thieve, purloin

اختلاس کردن (فعل)
embezzle, defalcate, misappropriate

دستبرد زدن به (فعل)
embezzle

حیف و میل کردن (فعل)
embezzle

بالا کشیدن (فعل)
embezzle, raise

steal money, often from employer


Synonyms: abstract, appropriate, defalcate, filch, forge, loot, misapply, misappropriate, misuse, peculate, pilfer, purloin, put hand in cookie jar, put hand in till, skim, thieve


Antonyms: compensate, give, pay, reimburse, return


جملات نمونه

1. The treasurer embezzled 2000 of the club's money.
[ترجمه ترگمان]خزانه دار سال ۲۰۰۰ پول باشگاه را اختلاس کرد
[ترجمه گوگل]خزانه دار 2000 دلار از پول باشگاه را خراب کرد

2. She embezzled thousands of dollars from the charity.
[ترجمه ترگمان] اون هزاران دلار از موسسه خیریه اختلاس کرده
[ترجمه گوگل]او هزاران دلار از خیریه را خراب کرد

3. One former director embezzled $34 million in company funds.
[ترجمه ترگمان]یک مدیر سابق ۳۴ میلیون دلار سرمایه شرکت اختلاس کرده است
[ترجمه گوگل]یکی از کارکنان سابق، 34 میلیون دلار در بودجه شرکت خرج کرد

4. Two managers were charged with embezzling $400,000.
[ترجمه ترگمان]دو مدیر به اختلاس ۴۰۰۰۰۰ دلار متهم شده اند
[ترجمه گوگل]دو نفر از مدیران به جرم محکوم کردن 400000 دلار متهم شدند

5. The head of the branch bank embezzled ten thousand dollars from the bank where he worked.
[ترجمه ترگمان]رئیس بانک ده هزار دلار از بانکی که او کار می کرد اختلاس کرده بود
[ترجمه گوگل]رئیس بانک شعبه، ده هزار دلار از بانک که در آن کار می کرد، اختلاس می کرد

6. The cashier embezzled $ 60,000 from the bank.
[ترجمه ترگمان]صندوق دار ۶۰،۰۰۰ دلار از بانک اختلاس کرده است
[ترجمه گوگل]صندوقدار 60،000 دلار از بانک را خراب کرد

7. The clerk embezzled a thousand pounds from the bank where he worked.
[ترجمه ترگمان]کارمند بانک هزار پوند از بانک اختلاس کرده بود جایی که اون کار می کرد
[ترجمه گوگل]کارمند یک هزار پوند از بانک که در آنجا مشغول به کار بوده است، رشوه گرفت

8. The clerk was charged with embezzling $3 million from the bank where he worked.
[ترجمه ترگمان]این کارمند به اختلاس ۳ میلیون دلار از بانک در جایی که او کار می کرد متهم شد
[ترجمه گوگل]این کارمند به دلیل نقض 3 میلیون دلار از بانک در آنجا کار می کرد

9. Laing had been embezzling money from a client's account, the Ministry of Public Works.
[ترجمه ترگمان]Laing از حساب مشتری اختلاس کرده بود، وزارت کاره ای عمومی
[ترجمه گوگل]لاین پول را از حساب مشتری، وزارت امور عمومی خراب کرد

10. DeRusha made the charges after he allegedly embezzled up to $ 61 000 from the Flynn committee.
[ترجمه ترگمان]DeRusha پس از اختلاس ۶۱ هزار دلاری از کمیته فلین، این اتهامات را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]DeRusha اتهامات را بعد از اینکه او کمیته فلین را به 61000 دلار رشوه داده بود، اتهامات عنوان کرد

11. It was clear that funds were being embezzled but who could be doing it?
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که پول اختلاس شده اما کی میتونه این کارو بکنه؟
[ترجمه گوگل]واضح بود که بودجه در اختیار داشت اما چه کسی می توانست آن را انجام دهد؟

12. The court was told that Julie had been embezzling funds for the last two years.
[ترجمه ترگمان]به دادگاه گفته شده بود که جولی در دو سال گذشته اختلاس کرده است
[ترجمه گوگل]دادگاه گفته شد که جولی پول برای دو سال اخراج کرده است

13. Several years later she also killed Baily, who apparently had discovered that Christine Loyd was embezzling money from her.
[ترجمه ترگمان]چند سال بعد او Baily را که ظاهرا کشف کرده بود که کریستین loyd از او پول اختلاس کرده است، کشت
[ترجمه گوگل]چند سال بعد او همچنین بایلی را کشت، که ظاهرا کشف کرده بود که کریستین لویید پولش را از او خراب کرده است

14. His pickers embezzled one pound in twenty and disguised the weight loss by throwing the wool on to wet stones.
[ترجمه ترگمان]pickers یک پوند در بیست لیره خرج کرده و وزن خود را با ریختن پشم به سنگ خیس کرده بودند
[ترجمه گوگل]جمع کننده های او یک بایت در بیست و یک پوند را دفع کردند و وزن را با پر کردن پشم به سنگ های مرطوب تغییر دادند

15. He embezzled large amounts of money to finance his gambling.
[ترجمه ترگمان]او مبالغ هنگفتی از پول را برای تامین مالی قماربازی اختلاس کرده است
[ترجمه گوگل]او مقدار زیادی از پول را برای تامین مالی قمار خود خراب کرد

The accountant embezzled the bank's money.

حساب‌دار پول‌های بانک را به جیب زد.


پیشنهاد کاربران

پول شویی

اختلاس کردن

اختلاس کردن - بالا کشیدن پول توسط فردی که تا قبل از آشکار شدن دزدی ، فردی صالح و مطمعن بنظر میرسیده - چاپیدن پولی که به امانت و اعتماد نزد شما گذاشته شده بوده
Embezzlement هم اسمشه. . .
Embezzle money
.
em�bez�zle \ɪmˈbɛzəl\
verb
: to steal money that you have been trusted with
[ obj]
He was caught embezzling money/funds from his clients.
[no obj]
He was convicted of embezzling.
Other forms: - bez�zles; - bez�zled; - bez�zling
em�bez�zle�ment \ɪmˈbɛzəlmənt\ noun [noncount]
the embezzlement of funds
em�bez�zler \ɪmˈbɛzəlɚ\ noun plural - zlers [count]
a convicted embezzler

to secretly take money that is in your care or that belongs to an organization or business you work for
مخفیانه پولی را که تحت مراقبت شماست یا متعلق به سازمان یا شغلی است که در آن کار می کنید ، بگیرید


کلمات دیگر: