1. To pledge, hypothecate, sell of assign and otherwise encumber items as described above.
[ترجمه ترگمان]تعهد، فروش، فروش، و در غیر این صورت در موارد ذکر شده در بالا توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]به تعهد، وام، وام دادن و در غیر اینصورت، موارد را تحت عنوان موارد فوق قرار دهید
2. Hypothecate loan of usufruct from immovable properties is a brand new financial business, which implies a new legal nexus.
[ترجمه ترگمان]وام Hypothecate از اموال منقول یک کسب وکار مالی جدید است که به یک پیوند قانونی جدید اشاره دارد
[ترجمه گوگل]وام مسکن ازوسوخت از اموال غیر منقول، یک کسب و کار جدید با نام تجاری جدید است، که حاوی نکات قانونی جدید است
3. Just like hypothec and hypothecate, mortgage is corresponding newly emerging real right of pledge.
[ترجمه ترگمان]وام مسکن همانند hypothec و hypothecate، به تازگی به تازگی در حال ظهور است
[ترجمه گوگل]درست همانند وام و وثیقه، وام مسکن مربوط به حق واقعی تعهد در حال ظهور است
4. There are three methods of construction guarantee:guarantee, hypothecate, earnest money, the bank guarantee will become the leading mode.
[ترجمه ترگمان]سه روش برای تضمین ساخت وساز وجود دارد: تضمین، hypothecate، پول نقد، تضمین بانک به حالت پیشرو تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]سه روش تضمین ساخت و ساز وجود دارد: تضمین، وام، اعتبار پول، تضمین بانکی به حالت پیشرو تبدیل می شود
5. It is an important way to hypothecate the debts with the right of trademark.
[ترجمه ترگمان]این یک روش مهم برای افزایش بدهی ها با حق علامت تجاری است
[ترجمه گوگل]این یک راه مهم برای پرداخت بدهی ها با حق استفاده از علامت تجاری است
6. CONTRACTOR shall not mortgage, hypothecate, encumber or convey title to any of the equipment or materials in the performance of this CONTRACT.
[ترجمه ترگمان]CONTRACTOR نباید رهن، hypothecate، encumber و یا انتقال عنوان را به هیچ یک از تجهیزات و یا مواد در عملکرد این قرارداد انتقال دهند
[ترجمه گوگل]پیمانکار نباید وام مسکن، وام دهنده، تسلیم یا تسلیم هر گونه تجهیزات یا مواد در اجرای این قرارداد شود
7. We hypothecate that the decreasing of expression amount is related to the formation and metastasis of hepatic cancer.
[ترجمه ترگمان]فرض می کنیم که کاهش مقدار بیان، مربوط به شکل گیری و تکثیر سرطان کبد است
[ترجمه گوگل]ما ثابت کردیم که کاهش میزان بیان مربوط به تشکیل و متاستاز سرطان کبد است
8. A landowner who already holds land subject to a mortgage may wish to hypothecate his equity.
[ترجمه ترگمان]مالکی که پیش از این موضوع زمین را در اختیار یک وام مسکن قرار داده است، ممکن است بخواهد دارایی خود را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]صاحب زمین که قبلا زمینی را به عنوان وام مسکن نگه می دارد ممکن است آرزوی منافع خود را داشته باشد
9. The current Guarantee Law has several shortcomings and needs to be modified with respect to the hypothecate of usufruct from immovable property.
[ترجمه ترگمان]قانون ضمانت جاری چندین نقطه ضعف دارد و باید با توجه به ارزش حق عمری که از مالکیت ثابت برخوردار است، تغییر یابد
[ترجمه گوگل]قانون تضمین جاری دارای نقایص متعددی است و باید با توجه به واریز استفاده از مالکیت غیرقانونی اصلاح شود
10. In order to ensure the realization of the debt to establish five kinds of guarantee ways: guarantee, mortgage, hypothecate, lien and earnest.
[ترجمه ترگمان]به منظور حصول اطمینان از تحقق این بدهی ها، ضمانت ۵ نوع ضمانت، ضمانت، رهن، حبس، حبس و حبس
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از تحقق بدهی برای ایجاد پنج نوع روش تضمین: تضمین، وام مسکن، وام، وثیقه و محکومیت
11. To borrow money on behalf of the Company, and to pledge, mortgage or hypothecate any of the property of the Company.
[ترجمه ترگمان]قرض گرفتن از طرف شرکت و تعهد، رهن و یا اجاره هر کدام از اموال شرکت
[ترجمه گوگل]برای قرض گرفتن پول از طرف شرکت، و به تعهد، وام مسکن یا واریز هر یک از اموال شرکت