کلمه جو
صفحه اصلی

astound


معنی : مبهوت کردن
معانی دیگر : (ناگهان و به طور شدید) مبهوت کردن، (کاملا) بهت زده کردن، مات و متحیر کردن، هاج و واج کردن (معمولا به طور نا خوشایند)، حیران کردن، گیج، متحیر

انگلیسی به فارسی

گیج، متحیر، مبهوت کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: astounds, astounding, astounded
مشتقات: astoundingly (adv.)
• : تعریف: to overcome with surprise, awe, or wonder; amaze.
مترادف: amaze, astonish, dumbfound, shock, stagger, stun, stupefy
مشابه: baffle, bewilder, confuse, dazzle, flabbergast, petrify, surprise, wonder

- We had seen tornadoes before, but the sight of this one astounded us.
[ترجمه ترگمان] قبلا tornadoes را دیده بودیم، اما منظره این یکی ما را به حیرت انداخت
[ترجمه گوگل] ما پیش از این تورنادو را دیدیم، اما دید این یکی ما را شگفت زده کرد
- That she could have lied about something like that astounded her parents.
[ترجمه آپارنیک] اینکه اون میتواند درباره ی چیزی مثل این دروغ بگوید خانواده اش را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان] که ممکن است در مورد چیزی مثل پدر و مادرش دروغ گفته باشد
[ترجمه گوگل] او می تواند در مورد چیزی شبیه به آنچه والدینش را شگفت زده دروغ گفت

• surprise, amaze, shock
if something astounds you, you are amazed by it.

مترادف و متضاد

مبهوت کردن (فعل)
amaze, astonish, disconcert, astound, flabbergast, transfix

amaze


Synonyms: astonish, bewilder, blow away, bowl over, confound, confuse, daze, dumbfound, flabbergast, knock over with feather, overwhelm, shock, stagger, startle, stun, stupefy, surprise, take aback


Antonyms: bore, dull


جملات نمونه

1. He used to astound his friends with feats of physical endurance.
[ترجمه ترگمان]عادت داشت که دوستان خود را با اعمال زور جسمانی گیج کند
[ترجمه گوگل]او عاشق دوستان خود با شاهکارهای استقامت فیزیکی بود

2. Their dark humor never failed to astound him.
[ترجمه ترگمان]خلق و خوی Their هرگز او را گیج نمی کرد
[ترجمه گوگل]طنز تاریکی هرگز او را تحسین نکرد

3. He wants to surpass and astound them by transforming the world.
[ترجمه ترگمان]می خواهد با تغییر جهان از آن ها پیشی بگیرد
[ترجمه گوگل]او می خواهد آنها را با تغییر جهان تغییر دهد

4. Turner's business sense continues to astound me.
[ترجمه ترگمان]حس کسب وکار ترنر به مبهوت کردن من ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]حس کار تجاری ترنر همچنان به من عجیب و غریب است

5. He never fails to astound us with his ability to dunk a basketball backwards without looking.
[ترجمه ترگمان]او هرگز نمی تواند ما را با توانایی اش برای غوطه ور شدن یک بسکتبال بدون نگاه کردن مبهوت کند
[ترجمه گوگل]او هرگز نتوانست ما را با توانایی خود به عقب بسکتبال بدون تماشا بکشاند

6. These places continue to astound me every time I step off the plane or train.
[ترجمه ترگمان]این جاها هر بار که از هواپیما یا قطار پیاده می شوم، گیج و مبهوت می شوند
[ترجمه گوگل]این مکان ها هر زمان که از هواپیما یا قطار بیرون می آیند، به من خیره می شوند

7. Does not my heat astound you. And my light.
[ترجمه ترگمان]این گرمای من تو را گیج نمی کند و نور من
[ترجمه گوگل]حرارت من شما را شگفت زده نمی کند و نور من

8. A repertoire of tricks will astound the esteemed public.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از دوز و کلک مردم محترم را مبهوت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از کلاهبرداری ها به مردم محترم اعتماد خواهد کرد

9. Nothing can astound them.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند آن ها را گیج کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند آنها را تحسین کند

10. She reasoned that if kicking dancers were so popular with audiences, the sight of kicking on pointe would astound them.
[ترجمه ترگمان]او استدلال می کرد که اگر رقاص ها در حضور تماشاچی ها خیلی مشهور باشند، منظره ضربه بر آن، آن ها را گیج و مبهوت می کند
[ترجمه گوگل]او تصور کرد که اگر رقبای لجبازی با مخاطبان بسیار محبوب بودند، دید لنز روی پوینت آنها را شگفت زده خواهد کرد

11. If we all did the things we are capable of doing, we would literally astound ourselves. Thomas A. Edison
[ترجمه ترگمان]اگر ما همه کارهایی را که قادر به انجام آن هستیم انجام دهیم، واقعا خود را مبهوت خواهیم کرد توماس آ ادیسون
[ترجمه گوگل]اگر همه چیزهایی را که قادر به انجام آن هستیم انجام دهیم، ما به معنای واقعی خودمان را تحسین خواهیم کرد توماس ای ادیسون

12. Therefore we have made decisions to about changes that will astound and give you new hope.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما تصمیماتی در مورد تغییراتی که مبهوت و به شما امید جدید می دهند، اتخاذ کرده ایم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما تصمیماتی را در مورد تغییراتی که هیجان زده و امید جدیدی به شما ارائه می دهند، پذیرفته ایم

13. Eg : If we did all the things we are capable of, we would astound ourselves.
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: اگر ما همه کاره ای لازم را انجام می دادیم، ما خودمان را مبهوت می کردیم
[ترجمه گوگل]مثلا: اگر ما تمام کارهایی را که قادر به انجام آن هستیم انجام دهیم، خودمان را شگفت زده کنیم

14. Incorporating symbols and places from Teotihuacan mexico and the teachings of the Toltec into the base concepts of the tarot has created an incredible beauty in each card that will truly astound you.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن نمادها و مکان هایی از Teotihuacan مکزیک و آموزه های of به مفاهیم پایه در هر کارت زیبایی باور نکردنی را در هر کارت ایجاد کرده است که واقعا شما را مبهوت می کند
[ترجمه گوگل]با قرار دادن نمادها و مکان هایی از Teotihuacan مکزیکو و تعالیم Toltec به مفاهیم پایه طارق، زیبایی باور نکردنی در هر کارت ایجاد شده است که واقعا شما را شگفت زده خواهد کرد

His obvious lies astounded everyone.

دروغ‌های شاخ‌دار او همه را سخت متحیر کرد.


پیشنهاد کاربران

حیرت آور

مبهوت کردن کسی، حیرت زده. مثال:

They intimidate me to kill him and I was astounded= انها مرا ترساندند ( مرعوب کردند ) تا او را بکشم و من مبهوت ( متحیر، حیرت زده ) بودم.

Shock
Greatly surprise


کلمات دیگر: