کلمه جو
صفحه اصلی

thumbs up

انگلیسی به انگلیسی

• agreement, approval, vote in favor
a thumbs-up or a thumbs-up sign is a sign that you make by holding up your thumb to show that you agree with someone, or that you are happy with an idea or situation.
if you give a plan, idea, or suggestion the thumbs-up, you indicate that you approve of it and are willing to accept it; an informal expression.

جملات نمونه

1. It looks like it's thumbs up for their latest album.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این فیلم برای آخرین آلبوم آن ها تایید شده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد شگفت انگیز است برای آخرین آلبوم خود را

2. The project was finally given the thumbs up .
[ترجمه سیما] سرانجام با این پروژه موافقت شد
[ترجمه ترگمان]در نهایت این پروژه تایید شد
[ترجمه گوگل]این پروژه در نهایت به انگشت شستی داده شد

3. The financial markets have given the thumbs up to the new policy.
[ترجمه سیما] بازارهای مالی با سیاست جدید موافقت کرده اند.
[ترجمه ترگمان]بازارهای مالی به این سیاست جدید دست یافته اند
[ترجمه گوگل]بازارهای مالی به سادگی به سیاست جدید دست یافته اند

4. So it's the thumbs up for Brighton's latest night club.
[ترجمه ترگمان]پس این the برای آخرین کلوب شبانه برای تن است
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، آخرین شبی که باشگاه شب باشگاه برایتون است

5. The Dole campaign has not yet given the thumbs up, preferring to wait for the results of Super Tuesday.
[ترجمه ترگمان]کمپین دول سینه را بالا نگرفته است و ترجیح می دهد منتظر نتایج سوپر سه شنبه بماند
[ترجمه گوگل]کمپین دول هنوز رتبهدهی نشده است، ترجیح داده منتظر نتایج سوپر سه شنبه است

6. But the docs just gave me the thumbs up.
[ترجمه ترگمان] اما دکترها فقط انگشت شستم رو بهم دادن
[ترجمه گوگل]اما اسناد فقط شستی را به من دادند

7. Top analysts gave it the thumbs up and prices took off.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگران ارشد به آن دست زدند و قیمت ها بالا رفتند
[ترجمه گوگل]تحلیل گران بالا شست و قیمت ها را برداشت

8. Most civilians give the thumbs up to the policy of the government.
[ترجمه ترگمان]اغلب شهروندان انگشت خود را به سیاست دولت نشانه رفته اند
[ترجمه گوگل]اکثر غیرنظامیان به سیاست سیاست دولت احترام می گذارند

9. The authorities have given the thumbs up to our planning application.
[ترجمه ترگمان]مقامات the را به برنامه برنامه ریزی ما تحویل داده اند
[ترجمه گوگل]مقامات انگشت شماری به برنامه برنامه ریزی ما داده اند

10. Voice 2 : Two thumbs up for this special idea.
[ترجمه ترگمان]صدای ۲: دو انگشت شست برای این ایده خاص
[ترجمه گوگل]صدای 2 دو انگشت شست برای این ایده خاص

11. Bob : Two thumbs up, I had a great time.
[ترجمه ترگمان]، دو انگشت شست من اوقات خوبی داشتم
[ترجمه گوگل]باب دو انگشت شست، من زمان خوبی داشتم

12. Meanwhile I hope for the best. Keep your thumbs up!
[ترجمه ترگمان]در عین حال، امیدوارم که بهترین کار باشد انگشت خود را بالا نگه دارید!
[ترجمه گوگل]در همین حال من امیدوارم برای بهترین انگشت شست خود را بالا بکش

13. I give this movie two thumbs up. It is a masterpiece.
[ترجمه ترگمان]من این فیلم را دو انگشت شست این یک شاهکار است
[ترجمه گوگل]من این فیلم را دو نفر شستم این یک شاهکار است

14. It more or less gets the thumbs up from everyone.
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر یا کم تر انگشت شست را از دست همه بیرون می آورد
[ترجمه گوگل]این بیشتر یا کمتر انگشت شست از همه می شود

پیشنهاد کاربران

بالا آوردن انگشت شست

رد شدن . . قبول نشدن

موافق بودن

بیشترین لمس شده

Informal :
دمت گرم
ایول بهتون
اِیوَلّا

ایول بهتون

تایید شدن

موافقم
I agree

آفرین بر تو، کارت درسته

Thumbs up
قبول و تسلیم در دریافت چیزی هم معنی میدهد


کلمات دیگر: