1. Eskimos inhabit the frigid part of Alaska.
اسکیمو ها در منطقه قطبی آلاسکا زندگی می کنند
2. Because Sidney qualified, he was allowed to inhabit the vacant apartment.
چون سیدنی واجد شرایط بوداجازه یافت تا در آپارتمان خالی اقامت کند
3. Many crimes are committed each year against those who inhabit the slum area of our city.
هر ساله بیشتر جنایات بر علیه کسانی است که در مناطق زاغه نشین شهرمان سکونت دارند
4. they inhabit a small apartment
آنان در آپارتمان کوچکی ساکن هستند.
5. Many forms of aquatic life inhabit ponds.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اشکال زندگی آبزیان در تالاب ها زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اشکال زندگی آبزی در حوضچه ها زندگی می کنند
6. I have no idea what sort of people inhabit the area.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چه جور آدم هایی در این منطقه زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]من هیچ نظری ندارم که مردم در آن منطقه زندگی می کنند
7. Several different species of fish inhabit these turbid shallow waters.
[ترجمه ترگمان]چندین گونه مختلف ماهی در این آب های کم عمق و کم عمق زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]چندین گونه از ماهی ها در این آب های کم عمیق ساکن ساکن هستند
8. Wild tribes still inhabit part of the Philippines.
[ترجمه ترگمان]قبایل وحشی هنوز در بخشی از فیلیپین زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]قبایل وحشی هنوز در بخشی از فیلیپین زندگی می کنند
9. The characters in his novels inhabit a bleak and hopeless universe.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]شخصیت های رمان های او در یک جهان بی نظیر و ناامید زندگی می کنند
10. Some very rare birds inhabit our stretch of the river.
[ترجمه ترگمان]برخی پرندگان بسیار نادر در امتداد رودخانه ما ساکن هستند
[ترجمه گوگل]برخی از پرندگان بسیار نادر ساحل ما در رودخانه است
11. They inhabit reed huts built on stilts above the water.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلبه های چوبی که بر روی stilts در بالای آب ساخته شده اند، ساکن هستند
[ترجمه گوگل]آنها در کلبه های نرگس روی نیمکت های بالای آب ساخته می شوند
12. They inhabit the tropical forests.
[ترجمه ترگمان]آن ها در جنگل های گرمسیری زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در جنگل های استوایی زندگی می کنند
13. The bacteria that inhabit the undersea hot springs fall into this group.
[ترجمه ترگمان]باکتری هایی که در چشمه های آب گرم undersea در این گروه زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]باکتری هایی که در زیر آب چشمه های گرم زندگی می کنند به این گروه می افتند
14. I've no idea what sort of people inhabit the area.
[ترجمه ترگمان]هیچ ایده ای ندارم که چه جور آدم هایی در این منطقه زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]من نمیدانم چه افرادی در این منطقه زندگی می کنند
15. The tribes which inhabit the Upper Hunter and the adjacent parts of the colony are extremely harmless and well disposed.
[ترجمه ترگمان]قبایلی که در هنتر علیا و نواحی مجاور آن ساکن هستند بسیار بی ضرر هستند
[ترجمه گوگل]قبایل که ساکن شکارچی بالایی و بخش های مجاور مستعمره آن هستند بسیار بی ضرر هستند و به خوبی از بین می روند
16. The people who inhabit this world are people like us, people who pass us in the street.
[ترجمه ترگمان]آدم هایی که در این دنیا ساکن هستند، آدم هایی مثل ما هستند، آدم هایی که ما را در خیابان پاس می دهند
[ترجمه گوگل]افرادی که در این دنیا زندگی می کنند افرادی مانند ما هستند، افرادی که ما را در خیابان می گذرانند
17. But new exquisite life can't inhabit such places.
[ترجمه ترگمان]اما زندگی زیبای جدید نمی تواند در چنین جاها زندگی کند
[ترجمه گوگل]اما زندگی نفیس جدید نمی تواند در چنین مکان هایی ساکن باشد