1. a siege of illness
شور بیماری
2. the siege of nayshaboor by the mongols
محاصره ی نیشابور توسط مغولان
3. lay siege to
(شهر یا قلعه و غیره را) محاصره کردن،بشردن
4. lay siege to
محاصره کردن،گردگیری کردن،شهر بندی کردن
5. during the siege of the city, radio was our only channel of communication
هنگام محاصره ی شهر،رادیو یگانه وسیله ی ارتباط ما بود.
6. they laid siege on the city but snow and cold forced them to lift it
آنها شهر را محاصره کردند ولی برف و سرما آنها را وادار کرد که محاصره را بشکنند.
7. the city was not capable of withstanding a prolonged siege
شهر قادر نبود که یک محاصره ی طولانی را تحمل کند.
8. A siege often brings them to terms.
[ترجمه ترگمان]یک محاصره اغلب آن ها را به شرایط می آورد
[ترجمه گوگل]محاصره اغلب آنها را به شرایط می دهد
9. The siege lasted almost four months.
[ترجمه ترگمان]محاصره تقریبا چهار ماه طول کشید
[ترجمه گوگل]محاصره تقریبا چهار ماه طول کشید
10. The city succumbed after only a short siege.
[ترجمه ترگمان]شهر بعد از محاصره کوتاهی تسلیم شد
[ترجمه گوگل]این شهر پس از تنها محاصره کوتاهی کرد
11. After a ten-hour siege the gunman agreed to free the hostages.
[ترجمه ترگمان]پس از ده ساعت محاصره، مرد مسلح موافقت کرد که گروگان ها را آزاد کند
[ترجمه گوگل]پس از محاصره ده ساعته، مردان مسلح موافقت کردند که گروگان ها را آزاد کنند
12. After three weeks under siege they surrendered completely.
[ترجمه ترگمان]پس از سه هفته محاصره، آن ها کاملا تسلیم شدند
[ترجمه گوگل]پس از سه هفته تحت محاصره، آنها به طور کامل تسلیم شدند
13. Tanks rolled in to end the siege.
[ترجمه Tay] تانک ها در پایان یافتن محاصره نقش داشتند.
[ترجمه Tay] تانک های زیادی وارد شدند و محاصره پایان یافت.
[ترجمه ترگمان] Tanks تموم شدن تا محاصره رو تموم کنن
[ترجمه گوگل]مخازن برای پایان دادن به محاصره راندند
14. The judge said the police had mishandled the siege.
[ترجمه ترگمان]قاضی گفت که پلیس از این محاصره استفاده نکرده است
[ترجمه گوگل]قاضی گفت پلیس محاصره را نادیده گرفته است
15. The crusaders laid siege to Lisbon.
[ترجمه ترگمان]The به لیسبون رفتند
[ترجمه گوگل]جنگجویان به لیسبون محاصره شدند
16. The TV station has been under siege from irate viewers phoning in to complain.
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه تلویزیونی تحت محاصره viewers خشمگین برای شکایت کردن قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ایستگاه تلویزیون تحت محاصره بینندگان تماشایی است که به شکایت میپردازند
17. The seven-hour armed siege at the school ended peacefully.
[ترجمه ترگمان]هفت ساعت محاصره مسلحانه در این مدرسه به صورت صلح آمیز خاتمه یافت
[ترجمه گوگل]محاصره هفت ساعته مسلحانه در مدرسه مسالمت آمیز به پایان رسید