کلمه جو
صفحه اصلی

providence


معنی : صرفه جویی، مال اندیشی، اینده نگری، مشیت الهی
معانی دیگر : آینده نگری، تامین آتیه، مشیت (الهی)، خواست خدا، عنایت خداوند، عقل معاش، لیاقت، جربزه، شهر پراویدنس (مرکز ایالت رودآیلند - امریکا)

انگلیسی به فارسی

مشیت الهی، صرفه جویی، آینده نگری


پیش بینی، صرفه جویی، اینده نگری، مال اندیشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of Rhode Island.

• divine supervision or protection; god
supervision, protection; care, concern; prudence, frugality, thriftiness
providence is god, or a force which is believed to arrange the things that happen to us; a literary word.

مترادف و متضاد

صرفه جویی (اسم)
parsimony, economy, frugality, thrift, providence

مال اندیشی (اسم)
foresight, prognosis, prognoses, perspective, forethought, providence

اینده نگری (اسم)
providence

مشیت الهی (اسم)
providence, will of god

جملات نمونه

1. providence has manipulated events to this end
مشیت الهی عاقبت کار را چنین ترتیب داده است.

2. divine providence saved him from certain death
مشیت الهی او را از مرگ حتمی نجات داد.

3. the farmer's providence saved him from poverty
آینده نگری کشاورز او را از فقر نجات داد.

4. Providence is always on the side of the big [strongest] battalions.
[ترجمه ترگمان]مشیت الهی همیشه در کنار قوی ترین گردان است
[ترجمه گوگل]پراویدنس همواره در کنار گردان های قوی (قوی) قرار دارد

5. Providence is always on the side of the strongest battalions.
[ترجمه ترگمان]خداوند همیشه طرف قوی ترین گردان است
[ترجمه گوگل]پراویدنس همواره در کنار قویترین گردانها است

6. Her recovery was a special providence of God.
[ترجمه ترگمان]بهبودی او مشیت الهی بود
[ترجمه گوگل]بازسازی او یک پیش بینی ویژه خدا بود

7. It seemed like providence that the doctor happened to be passing just at the time of the accident.
[ترجمه ترگمان]به نظر می آمد که این طبیب هنگام تصادف در حال گذر است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که پیش بینی می شد که دکتر در حین حادثه فقط در حال عبور باشد

8. She believed her suffering was sent by providence.
[ترجمه ترگمان]او اعتقاد داشت که رنج و رنج او به وسیله مشیت الهی فرستاده شده است
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که رنجش او به وسیله پراکندگی فرستاده می شود

9. But divine providence interceded, for the wheel broke, the spikes flying off and injuring many bystanders.
[ترجمه ترگمان]اما مشیت الهی پادرمیانی کرد، زیرا چرخ پاره شد و خارها به پرواز درآمد و بسیاری از حاضران را زخمی ساخت
[ترجمه گوگل]اما پیش بینی خداحافظی، به دلیل چرخ زدگی، سنبله ها را از بین می برد و بسیاری از افراد مجروح را مجروح می کند

10. In 197 in Providence, Rhode Island, disturbances broke out after an unexplained murder of a black man by police.
[ترجمه ترگمان]در پرواز ۱۹۷ جزیره Providence در جزیره Rhode به خاطر قتل یک مرد سیاه پوست با پلیس، از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]در سال 197 در پراویدنس، رود آیلند، پس از یک قتل مردی سیاه پوست توسط پلیس ناآرام شد

11. A year ago, in a 71-69 loss at Providence, Abrams committed a critical turnover that wound up being the difference.
[ترجمه ترگمان]یک سال پیش، در یک شکست ۷۱ - ۶۹ در خواست خداوند، Abrams یک جابجایی بحرانی را انجام داد که به این تفاوت منجر شد
[ترجمه گوگل]یک سال پیش، در اثر نقص 71-69 در پراویدنس، آبرامز نقشی حیاتی داشت که باعث اختلاف شد

12. I awaken each morning and thank Providence for my good fortune in doing work I love.
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح از خواب بیدار می شوم و خدا را سپاس گذارم که بخت و اقبال مرا به خاطر کاری که دوست دارم انجام دهم
[ترجمه گوگل]من هر روز صبح بیدار می شوم و از پراویدنس به خاطر شادی و خوشبختی من در انجام کارهایی که دوست دارم لذت می برم

13. You know Steve president of the Providence Company.
[ترجمه ترگمان] شما \"استیو رئیس جمهور\" شرکت \"خداوندگار\" رو می شناسید
[ترجمه گوگل]شما می دانید استیو رئیس شرکت پراویدنس است

14. Y., to Providence, ran aground Friday afternoon after the tugboat pushing it was disabled by an unexplained explosion.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر جمعه، پس از اینکه tugboat هل دادن آن معلول یک انفجار غیرقابل توضیح شد، Y به سمت خداوند به گل نشست
[ترجمه گوگل]Y, به پراویدنس، بعد از ظهر جمعه در فضای کشتیرانی بعد از آنکه قایق تفنگ باریک شد، با انفجار ناشناخته غیرفعال شد

15. When Bud fires up the cast-iron Providence wood stove, a faint recollection of chickens emanates from the floor.
[ترجمه ترگمان]وقتی باد آن اجاق چوبی را روشن می کند، یک خاطره ضعیف از مرغ ها از کف زمین بیرون می اید
[ترجمه گوگل]هنگامی که بود بوسیله ی اجاق گاز چوب پراویدنس چدنی را آتش می زند، یادآوری ضعف جوجه ها از کف آغاز می شود

The farmer's providence saved him from poverty.

آینده‌نگری کشاورز او را از فقر نجات داد.


Divine providence saved him from certain death.

مشیت الهی او را از مرگ حتمی نجات داد.


پیشنهاد کاربران

مشیت ، اتفاق عجیب

تقدیر و مشیت الهی
Fate , destiny, nemesis

حکمت


کلمات دیگر: