• calculate, work out, solve; understand, grasp, comprehend
figure it out
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
Come to understand a problem
مشکلی را پیدا کردن
مشکلی را پیدا کردن
به حساب آوردن، فهمیدن
حلش میکنم. ردیفش میکنم.
We'll figure it out.
باهم حلش میکنیم، صلاح هم میایم بقول شیرازیا
باهم حلش میکنیم، صلاح هم میایم بقول شیرازیا
I feel shy in the social gathering : توی جمع خجالت میکشم
Figure it out, pussy : خو یه کاریش کن کونی
Figure it out, pussy : خو یه کاریش کن کونی
پیدا کردن راه حل و یا پاسخ
کلمات دیگر: