کلمه جو
صفحه اصلی

sidle


معنی : یک وری، یک ور راه رفتن، یک ور کردن
معانی دیگر : (به ویژه یواشکی یا خجولانه) یک وری رفتن، از کنار رفتن، کج رفتن، کیبیدن، یک وری بردن، از کنار بردن، کجکی بردن، اریب

انگلیسی به فارسی

یک ور راه رفتن، یک ور کردن، یک وری، اریب


زنجیر، یک وری، یک ور راه رفتن، یک ور کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: sidles, sidling, sidled
• : تعریف: to advance sideways, esp. furtively.

- He sidled up to me and asked for money.
[ترجمه ترگمان] به طرف من آمد و پول خواست
[ترجمه گوگل] او به من زنگ زد و پول خواست
اسم ( noun )
• : تعریف: a sideways or indirect movement.

• move sideways, move diagonally; creep sideways, move stealthily to the side
if you sidle somewhere, you walk there cautiously, as if you do not want to be noticed.

مترادف و متضاد

یک وری (اسم)
sidle

یک ور راه رفتن (فعل)
sidle

یک ور کردن (فعل)
sidle

جملات نمونه

1. A., 4-H, even Boy Scouts sidle up to a few doors and whisper a carol or two.
[ترجمه ترگمان]آ آ، ۴ اچ، حتی پسر پیشاهنگ هم به طرف چند در می رود و یکی از کارول را زیر لب زمزمه می کند
[ترجمه گوگل]A, 4-H، حتی حوادث پسر بچه ها را به چند درب وصل می کند و یک یا دو کارل یا زمزمه می کند

2. Finally the research vessel began to sidle sideways towards us, using its bow thrusters to close the gap with Hsu Fu.
[ترجمه ترگمان]سرانجام کشتی تحقیقات از پهلو به طرف ما متمایل شد و با استفاده از bow که از آن استفاده می کرد تا شکاف را با Fu های Hsu جدا کند
[ترجمه گوگل]در نهایت کشتی تحقیقاتی به سمت ما حرکت کرد و با استفاده از انگیزه های تعظیمش برای بستن شکاف با هسو فو

3. At dawn, they sidle back under the sea's edge.
[ترجمه ترگمان]هنگام طلوع آفتاب از لبه دریا عقب می روند
[ترجمه گوگل]در سپیده دم، آنها زیر لبه دریا لگد می کنند

4. Finally I sidle up to her and ask straight out.
[ترجمه ترگمان]بالاخره به طرف او می روم و مستقیم از خانه بیرون می روم
[ترجمه گوگل]در نهایت من به او دل بستم و مستقیما خواهم پرسید

5. I managed to sidle along the gardener to try to get past him.
[ترجمه ترگمان]من ترتیبی دادم تا باغبان از کنار او رد شود و از کنارش بگذرد
[ترجمه گوگل]من موفق شدم در کنار باغبان سعی کنم از او گذشته ام

6. Sara Sidle: What do you think caused these marks?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی چی باعث این علامت ها شده؟
[ترجمه گوگل]سارا سیدل شما چه فکر میکنید این علامت را ایجاد کردید؟

7. Sara Sidle: Well, that's obvious, Hodges. If you were a miracle worker, you wouldn't be rude.
[ترجمه ترگمان] خب، واضحه، هاجس اگر تو کارگر فوق العاده ای بودی، بی ادبی نمی کردی
[ترجمه گوگل]سارا سیدل خوب است، واضح است، هودز اگر شما یک کارمند معجزه بودید، بی ادبانه نیستید

8. Standard configuration is sidle frequency conversion motor drive & dec optional configuration is servo motor drive.
[ترجمه ترگمان]پیکربندی استاندارد is موتور تبدیل فرکانس sidle & dec configuration configuration drive موتور فرمان یار است
[ترجمه گوگل]پیکربندی استاندارد متناوب فرکانس موتور درایو د اختیاری پیکربندی درایو سروو موتور است

9. The young man began to sidle near the pretty girl sitting on the log.
[ترجمه ترگمان]جوان شروع کرد به طرف آن دختر زیبا که روی کنده درخت نشسته بود
[ترجمه گوگل]مرد جوان شروع به زدن در نزدیکی دختر زیبا نشسته در ورودی

10. If it smelled another dog, it would sidle up next to the object, lift its back leg and mark its territory.
[ترجمه ترگمان]اگر بوی سگ دیگری می داد، کنار هدف قرار می گرفت، پای خود را بلند می کرد و قلمرو آن را نشان می داد
[ترجمه گوگل]اگر سگ دیگری بوی آن را داشته باشد، آن را در کنار جسم قرار می دهد، پای عقبی خود را بالا می برد و قلمرو آن را علامت می دهد

11. Sara Sidle: Charlie Brown. . . I love a Zamboni.
[ترجمه ترگمان]\"چارلی sidle:\" چارلی براون \"، من عاشق\" زامبونی \"هستم\"
[ترجمه گوگل]سارا سیدل چارلی براون من زامبی را دوست دارم

12. If you sit at the back you can sidle out without anyone seeing you leave.
[ترجمه ترگمان]اگر پشت سر هم بنشینی می توانی بدون اینکه کسی تو را ببیند از خانه بیرون بروی
[ترجمه گوگل]اگر شما در پشت نشسته اید می توانید بدون هیچ کس از دیدن شما ترک کنید

13. Eventually a middle-aged man and his teenage son sidle up to the bar to drink the complimentary wine included with admission.
[ترجمه ترگمان]در نهایت یک مرد میان سال و پسر نوجوان او با عجله به سمت پیشخوان رفتند تا نوشیدنی های شیرین را که در آن پذیرفته شده بود بنوشند
[ترجمه گوگل]سرانجام یک مرد میانسال و پسر نوجوانی او را به نوار می برد تا شراب را با شرط بندی بپزد

14. He can not sidle away from personal responsibility.
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند از مسئولیت های شخصی فرار کند
[ترجمه گوگل]او نمیتواند از مسئولیت شخصی جدا شود

A knife-wielding man sidled up to me.

مردی چاقو بدست یکوری به طرفم آمد.


The pilot sidled the boat up the dock.

ناخدا قایق را یکوری به اسکله برد.


پیشنهاد کاربران

یواشکی رفتن، طوری که کسی متوجه نشود یا به آن شک نکند.


کلمات دیگر: