کلمه جو
صفحه اصلی

ballroom dancing


رقص های دونفره (مانند والس و تانگو)

انگلیسی به فارسی

رقص‌های دونفره (مانند والس و تانگو)


رقص کلاسیک که در سالنهایی مانند سالن اپرا اجرا میشود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: dancing performed by couples to a variety of social dances, such as the waltz, tango, or fox trot.

• type of classical dance for pairs
ballroom dancing is a type of dancing in which a man and a woman dance together, using fixed sequences of steps and movements.

جملات نمونه

1. Voice over They've been ballroom dancing in Cheltenham Town Hall for 50 years now.
[ترجمه ترگمان]اکنون پنجاه سال است که سالن ballroom در Cheltenham به رقص درآمده بودند
[ترجمه گوگل]صدای بیش از آنها #39 ؛ اکنون 50 سال است که در سالن تالار چلتنهام می رقصیم

2. First ballroom dancing, then golf, then polo and now chess.
[ترجمه ترگمان]ابتدا رقص رقص، سپس گلف، چوگان و حالا شطرنج
[ترجمه گوگل]ابتدا سالن رقص ، سپس گلف ، سپس چوگان و اکنون شطرنج

3. But ballroom dancing is an activity that screams out for a band.
[ترجمه ترگمان]اما رقص در حال رقص یک فعالیت است که برای یک گروه موسیقی جیغ می کشد
[ترجمه گوگل]اما رقص در سالن فعالیتی است که برای یک گروه فریاد می کشد

4. I was very fond of ballroom dancing, and of other things associated with the tripping of the light-fantastic.
[ترجمه ترگمان]من به رقص در حال رقص علاقه داشتم و چیزهای دیگر که همراه با رفتن نور چراغ قوه به من مربوط می شد
[ترجمه گوگل]من علاقه زیادی به رقصیدن در سالن رقص و سایر چیزهایی داشتم که با قطع نور خارق العاده همراه بود

5. Eg . 19 couples took part in the ballroom dancing competition.
[ترجمه ترگمان]Eg ۱۹ زوج در سالن رقص شرکت کردند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال 19 زوج در مسابقه رقص سالنی شرکت کردند

6. I'll bet your mom made you take ballroom dancing.
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم که مامانت مجبورت کرد رقص رو انجام بدی
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ شرط می بندم مادرت باعث شود شما در سالن رقص شرکت کنید

7. A new ballroom dancing class is being held from 10:30 to noon in Room 10
[ترجمه ترگمان]کلاس رقص جدید از ساعت ۱۰: ۳۰ تا ظهر در اتاق ۱۰ برگزار می شود
[ترجمه گوگل]کلاس جدید رقص سالنی از ساعت 10 30 تا ظهر در اتاق 10 برگزار می شود

8. I go ballroom dancing twice a week.
[ترجمه ترگمان]من فقط هفته ای دو بار رقص می کنم
[ترجمه گوگل]من هفته ای دو بار میرم رقص

9. Travelling, Piano, Musical, Ballroom Dancing, House decoration!
[ترجمه ترگمان]سفر، پیانو، موسیقی، رقص Ballroom، تزیین خانه!
[ترجمه گوگل]مسافرت ، پیانو ، موزیکال ، رقص سالن ، دکوراسیون خانه!

10. Michael: You are half right. I am going ballroom dancing!
[ترجمه ترگمان] حق با توئه من رقص در حال رقص هستم!
[ترجمه گوگل]مایکل نیمه حق با شماست من دارم میرم سالن رقص!

11. Mary is a professor of ballroom dancing.
[ترجمه ترگمان]مری استاد رقص باله است
[ترجمه گوگل]مری استاد رقص در سالن رقص است

12. When for decorating the Ballroom dancing garment, will consider its dance characteristic and stage effect fully.
[ترجمه ترگمان]هنگام تزئین لباس رقص Ballroom، ویژگی های رقص آن و تاثیر مرحله را به طور کامل مد نظر قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]هنگامی که برای تزئین لباس رقص Ballroom ، ویژگی رقص و جلوه آن را کاملاً در نظر بگیرید

13. He and his girlfriend are doing ballroom dancing.
[ترجمه ترگمان]اون و دوست دخترش دارن رقص رو انجام میدن
[ترجمه گوگل]او و دوست دخترش در حال رقصیدن در سالن رقص هستند

14. Our friends say ballroom dancing is old - fashioned and that it's for old people.
[ترجمه ترگمان]دوستان ما می گویند رقص در حال رقص قدیمی است و برای مردم پیر است
[ترجمه گوگل]دوستان ما می گویند رقص در سالن به سبک قدیمی است و برای پیرمردها #39 نیست

پیشنهاد کاربران

رقصهای دو نفره

رقص کلاسیک ( رقصی که معمولا در سالنهایی مانند اپرا انجام میشود ) .

رقص دسته جمعیِ رسمی در زوج ها ( به عنوان یک تفریح و همچنین به عنوان یک فعالیت رقابتی محبوب )


کلمات دیگر: