1. Motorists can be fined on the spot for exceeding speed limits.
[ترجمه ترگمان]رانندگان را می توان در محل جریمه نقدی جریمه کرد
[ترجمه گوگل]رانندگان می توانند در محل برای جبران محدودیت های سرعت جریمه شوند
2. The police stopped him for exceeding the speed limit.
[ترجمه ترگمان]پلیس او را به خاطر تجاوز بیش از حد سرعت متوقف کرد
[ترجمه گوگل]پلیس او را برای بیش از حد سرعت متوقف کرد
3. There are substantial fines for exceeding permitted levels of noise pollution.
[ترجمه ترگمان]جرایم قابل توجهی برای بیش از حد مجاز آلودگی صوتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]جریمه های قابل توجهی برای بیش از حد مجاز آلودگی صوتی وجود دارد
4. She was found guilty on three charges of exceeding the speed limit.
[ترجمه ترگمان]او در سه اتهام تجاوز بیش از حد سرعت مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]او در سه اتهام از حد مجاز سرعت گناه یافت
5. He accepts he was exceeding the speed limit.
[ترجمه ترگمان]او قبول می کند که او بیش از حد مجاز تجاوز کرده است
[ترجمه گوگل]او میپذیرد او از حد مجاز بالاتر است
6. He was prosecuted for exceeding the speed limit.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر تجاوز بیش از حد سرعت تحت پی گرد قانونی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او برای جلوگیری از محدودیت سرعت محاکمه شد
7. She was exceeding the speed limit .
[ترجمه ترگمان]او از حد سرعت تجاوز کرده بود
[ترجمه گوگل]او از حد مجاز بالاتر بود
8. He was had up for exceeding the speed limit.
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد شتاب زده بود
[ترجمه گوگل]او بیش از حد محدودیت سرعت داشت
9. Many countries are still exceeding their quotas.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشورها هنوز از سهمیه خود فراتر رفته اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشورها هنوز نسبت به سهمیه های خود فراتر رفته اند
10. He was fined for exceeding the speed limit.
[ترجمه ترگمان]او بخاطر تجاوز بیش از حد مجاز جریمه شد
[ترجمه گوگل]او برای بیش از حد سرعت جریمه شد
11. An additional charge is made on baggage exceeding the weight allowance.
[ترجمه ترگمان]بار اضافی بر روی چمدان که بیش از حد مجاز وزن است انجام می شود
[ترجمه گوگل]هزینه اضافی در غرفه بیش از حد مجاز وزن است
12. The constable must not be exceeding his authority, such as detaining a person without a power of arrest.
[ترجمه ترگمان]این پاسبان نباید بیش از حد از اختیارات خود تجاوز کند، مانند بازداشت یک فرد بدون قدرت دستگیری
[ترجمه گوگل]کنگره نباید بیش از قدرت خود باشد، مانند بازداشت شخصی بدون قدرت دستگیری
13. The local police frequently arrested students for exceeding the speed limit or other minor infractions of the law.
[ترجمه ترگمان]پلیس محلی مکررا دانشجویان را به خاطر تجاوز بیش از حد مجاز یا سایر تخلفات جزئی در قانون دستگیر کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس محلی اغلب دانش آموزان را برای غلبه بر محدودیت سرعت یا سایر نقض ضعف قانون دستگیر کرد
14. I may be guilty of exceeding the speed limit.
[ترجمه ترگمان]ممکن است به خاطر تجاوز بیش از حد مجاز مقصر باشم
[ترجمه گوگل]ممکن است مجاز به کاهش حد مجاز باشد