کلمه جو
صفحه اصلی

kooky

انگلیسی به انگلیسی

• eccentric, odd, crazy, insane (slang)

جملات نمونه

1. It's slightly kooky, but I love it.
[ترجمه ترگمان]کمی ناخوشایند است، اما من آن را دوست دارم
[ترجمه گوگل]این کمی کیک است، اما من آن را دوست دارم

2. She's been mocked for her kooky ways.
[ترجمه 코코아] او به خاطر رفتار های دیوانه وارش مسخره شده.
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر رفتار kooky مسخره شده
[ترجمه گوگل]او برای شیوه های کوکوی او فریب خورده است

3. She's got this kooky, high-pitched voice.
[ترجمه ترگمان]او با صدای بلند و گوش خراش این حرف را می زند
[ترجمه گوگل]او این صدای با صدای بلند و پرطرفدار را دریافت کرده است

4. Self-destructive Melissa, that kooky chick who sometimes wore braces over a singlet to hold up her baggy pants.
[ترجمه ترگمان]ملیسا مخرب خود، اون دختره احمق که بعضی وقت ها کت شلوار گشاد می پوشید تا شلوار گشاد شده اش را بالا نگه دارد
[ترجمه گوگل]Melissa خود را مخرب، که جوجه کوکوی است که گاهی اوقات بر روی یک تک آویز قرار می دهد تا شلوار های باریک خود را نگه دارد

5. "Their friends and family consider them kooky," Bader said. "Everyone is saying they're nuts. So, they have a real aggressive style and seriousness of purpose. They want to prove everyone wrong.
[ترجمه ترگمان]بادر گفت: \" دوستان و خانواده آن ها آن ها را kooky در نظر می گیرند بنابراین آن ها یک سبک پرخاشگرانه واقعی دارند و جدی بودن هدف هستند آن ها می خواهند همه اشتباه کنند
[ترجمه گوگل]بدر گفت: 'دوستان و خانواده آنها آنها را کیک می دانند ' 'هر کس می گوید آنها آجیل هستند بنابراین، آنها یک سبک تهاجمی واقعی و جدی بودن هدف دارند آنها می خواهند همه را به اشتباه ثابت کنند

6. Yet kooky as it sounds, the idea of an ocean-going campus does fit into wider trends.
[ترجمه ترگمان]با این حال، همچنان که به نظر می رسد، ایده یک دانشگاه به سمت اقیانوس در گرایش های گسترده تر قرار دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر میرسد که ایده یک پردیس اقیانوس، به روند گستردهتر بستگی دارد

7. She is pragmatic but she still has a kooky sense of humour.
[ترجمه ترگمان]او عملگرا است، اما هنوز حس شوخ طبعی خاصی دارد
[ترجمه گوگل]او عملگرا است اما هنوز هم حس شوخ طبعی دارد

8. Will that kooky winking clown head in the corner really make the sale for you ?
[ترجمه ترگمان]اون سر دلقک به این گوشه واقعا فروش رو برات درست میکنه؟
[ترجمه گوگل]آیا این کیک دلقک چشمک زدن در گوشه واقعا فروش را برای شما می سازد؟

9. The education aid has sparked a row in parliament, with deputy opposition leader Mark McArdle calling it "kooky, loony, loopy lefty policies. "
[ترجمه ترگمان]این کمک آموزشی، یک ردیف در پارلمان را به همراه معاون رهبر مخالفان \"مارک McArdle\"، که آن را \"kooky، خل، و loopy\" می نامد، برانگیخته است
[ترجمه گوگل]کمک های آموزشی در پارلمان موجب شده است که مارک مکآردل، معاون اپوزیسیون، آن را 'سیاست های کوچه و خیابان، چابک و چپ و راست' نامیده است '

10. "Their friends and family consider them kooky," Bader said. "Everyone is saying they're nuts.
[ترجمه ترگمان]بادر گفت: \" دوستان و خانواده آن ها آن ها را kooky در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]بدر گفت: 'دوستان و خانواده آنها آنها را کیک می دانند ' 'هر کس می گوید آنها آجیل هستند

11. You have a reputation for being kooky. Define word, please.
[ترجمه ترگمان] تو به خاطر احمق بودن شهرت داری حرف رو تعریف کن، لطفا
[ترجمه گوگل]شما شهرت داشتید که برای شما کیک می باشد تعریف کلمه، لطفا

12. Twenty years later, Paul's views no longer seemed kooky: government spendingsoared even under a Republican Congress and President, leaving manyconservatives fed up.
[ترجمه ترگمان]بیست سال بعد، دیدگاه پاول دیگر kooky به نظر نمی رسید: دولت، حتی تحت یک کنگره جمهوریخواه و رئیس جمهور، manyconservatives را رها کرده بود
[ترجمه گوگل]بیست سال بعد، دیدگاه های پولس دیگر به نظر نمی رسید: هزینه های دولت حتی تحت یک کنگره جمهوریخواه و رئیس جمهور بود، و بسیاری از محافظه کاران از بین رفت

13. So . . . if you see anything kooky happening with this template – please let me know!
[ترجمه ترگمان]خب … اگه اتفاقی توی این زمینه بیفته لطفا بهم خبر بدین
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر می بینید که هر کدام از این قالب ها اتفاق می افتد لطفا لطفا به من اطلاع دهید!

14. That man is really kooky. He has fifty-three cats!
[ترجمه ترگمان] اون مرد واقعا خل و چل - ه! اون ۵۰ تا گربه داره
[ترجمه گوگل]این مرد واقعا کیک است او پنجاه و سه گربه دارد!

پیشنهاد کاربران

خل و چل

دیوانه وار
دیوانه کننده
خل و چل کننده


کلمات دیگر: