بومی سازی، محلی کردن، تمرکز در نقطه بخصوصی
localisation
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• making local, making regional; limiting to a certain location; concentration in a certain location; determination of location of something; (computers) adjusting for a certain location (also localization)
جملات نمونه
1. It is tempting to refer this accuracy of localisation to qualitative differences within the scale of pressure sensations.
[ترجمه ترگمان]استفاده از این دقت بومی سازی به تفاوت های کیفی در مقیاس احساسات فشار اغوا کننده است
[ترجمه گوگل]وسوسه انگیز است که این دقت محلی سازی را به تفاوت های کیفی در مقیاس حساسیت های فشار برساند
[ترجمه گوگل]وسوسه انگیز است که این دقت محلی سازی را به تفاوت های کیفی در مقیاس حساسیت های فشار برساند
2. Ultrasound was used for localisation of the stones, constant monitoring of fragmentation and refocusing of the larger fragments during lithotripsy.
[ترجمه ترگمان]فراصوت برای تعیین محل سنگ ها، نظارت دایم از خردایش و refocusing قطعات بزرگتری در طول lithotripsy استفاده شد
[ترجمه گوگل]سونوگرافی برای موضع گیری از سنگها، نظارت دائمی بر روی تقسیم بندی و تمرکز بیشتر قطعات در طول لیتوتریپسی استفاده شد
[ترجمه گوگل]سونوگرافی برای موضع گیری از سنگها، نظارت دائمی بر روی تقسیم بندی و تمرکز بیشتر قطعات در طول لیتوتریپسی استفاده شد
3. A suboptimal ultrasonographic localisation could explain less satisfactory results obtained in some other centres.
[ترجمه ترگمان]یک بومی ultrasonographic غیر بهینه می تواند نتایج رضایت بخشی را که در برخی مراکز دیگر بدست آمده است را توضیح دهد
[ترجمه گوگل]محلول سونوگرافی از نوع سونوپلیمالی می تواند نتیجه های کمتر رضایت بخش در بعضی مراکز دیگر را بیان کند
[ترجمه گوگل]محلول سونوگرافی از نوع سونوپلیمالی می تواند نتیجه های کمتر رضایت بخش در بعضی مراکز دیگر را بیان کند
4. Because of its extensive tissue localisation, its effects on a variety of biological systems has been assessed.
[ترجمه ترگمان]به دلیل بومی کردن بافت گسترده آن، اثرات آن بر روی انواع مختلف از سیستم های زیستی مورد ارزیابی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با توجه به محل قرار گیری بافت گسترده، اثرات آن بر انواع سیستم های بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با توجه به محل قرار گیری بافت گسترده، اثرات آن بر انواع سیستم های بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته است
5. Localisation and all aspects of globalization depend heavily on technology.
[ترجمه ترگمان]Localisation و همه جنبه های جهانی سازی به شدت وابسته به تکنولوژی هستند
[ترجمه گوگل]محلی سازی و تمام جنبه های جهانی شدن به شدت به تکنولوژی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]محلی سازی و تمام جنبه های جهانی شدن به شدت به تکنولوژی بستگی دارد
6. After a localisation project is completed, all translations should be incorporated into the memories maintained by the company.
[ترجمه ترگمان]پس از تکمیل پروژه موضعی، همه ترجمه ها باید در حافظه نگهداری شده توسط شرکت گنجانده شود
[ترجمه گوگل]پس از اتمام پروژه محلی سازی، تمام ترجمه ها باید در حافظه هایی که توسط این شرکت نگهداری می شوند، شامل شوند
[ترجمه گوگل]پس از اتمام پروژه محلی سازی، تمام ترجمه ها باید در حافظه هایی که توسط این شرکت نگهداری می شوند، شامل شوند
7. A tool specifically designed for software localisation can be used to visually adjust the dialogue layout during translation.
[ترجمه ترگمان]ابزاری که به طور خاص برای بومی کردن نرم افزار طراحی شده است را می توان برای تنظیم تصویری طرح گفتگو در طول ترجمه به کار برد
[ترجمه گوگل]یک ابزار به طور خاص برای محل سکونت نرم افزار طراحی شده است می تواند برای تنظیم بصری تنظیمات گفتگو در هنگام ترجمه استفاده شود
[ترجمه گوگل]یک ابزار به طور خاص برای محل سکونت نرم افزار طراحی شده است می تواند برای تنظیم بصری تنظیمات گفتگو در هنگام ترجمه استفاده شود
8. This is mainly used in localisation.
[ترجمه ترگمان]این عمدتا در بومی سازی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این به طور عمده در محلی سازی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این به طور عمده در محلی سازی استفاده می شود
9. A Walmart job advertisement for a "product localisation manager" for Japan and China lists responsibilities that cover preparing for the launch of an e-commerce business.
[ترجمه ترگمان]یک تبلیغ شغلی والمارت برای مدیر محلی محصول \" برای ژاپن و چین لیستی از مسیولیت های تهیه و تدارک برای راه اندازی یک تجارت الکترونیک را لیست می کند
[ترجمه گوگل]یک تبلیغ شغل Walmart برای 'مدیر محلی سازی محصول' برای ژاپن و چین لیست مسئولیت هایی را مطرح می کند که شامل آماده سازی راه اندازی یک تجارت الکترونیک می شود
[ترجمه گوگل]یک تبلیغ شغل Walmart برای 'مدیر محلی سازی محصول' برای ژاپن و چین لیست مسئولیت هایی را مطرح می کند که شامل آماده سازی راه اندازی یک تجارت الکترونیک می شود
10. XLIFF is a format that's used to exchange localisation data between participants in a translation project.
[ترجمه ترگمان]XLIFF یک فرمت است که برای مبادله داده های بومی بین شرکت کنندگان در یک پروژه ترجمه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]XLIFF فرمت است که برای تبادل داده های محلی سازی بین شرکت کنندگان در یک پروژه ترجمه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]XLIFF فرمت است که برای تبادل داده های محلی سازی بین شرکت کنندگان در یک پروژه ترجمه استفاده می شود
11. A localisation project comprises several steps and involves many participants.
[ترجمه ترگمان]یک پروژه موضعی شامل چندین مرحله است و شامل بسیاری از شرکت کنندگان است
[ترجمه گوگل]یک پروژه محلی سازی شامل چند مرحله و شامل بسیاری از شرکت کنندگان می شود
[ترجمه گوگل]یک پروژه محلی سازی شامل چند مرحله و شامل بسیاری از شرکت کنندگان می شود
12. This requirement increases the listener's processing load, and leads to increased response latencies on the localisation task.
[ترجمه ترگمان]این الزام بار پردازش شنونده را افزایش می دهد و منجر به افزایش واکنش در کار بومی می شود
[ترجمه گوگل]این نیاز بار پردازش شنونده را افزایش می دهد و منجر به افزایش تأخیر پاسخ در کار محلی سازی می شود
[ترجمه گوگل]این نیاز بار پردازش شنونده را افزایش می دهد و منجر به افزایش تأخیر پاسخ در کار محلی سازی می شود
13. No differences in mean linear growth velocities were found between males and females or among patients stratified by anatomical localisation of disease.
[ترجمه ترگمان]هیچ تفاوتی در سرعت های رشد خطی متوسط بین نرها و ماده ها و یا در میان بیماران به صورت طبقه بندی شده توسط محلی سازی بیماری یافت نشد
[ترجمه گوگل]هیچ تفاوتی در میانگین سرعت رشد خطی بین مردان و زنان و یا در میان بیماران طبقه بندی شده توسط مکانیابی تشریحی بیماری یافت نشد
[ترجمه گوگل]هیچ تفاوتی در میانگین سرعت رشد خطی بین مردان و زنان و یا در میان بیماران طبقه بندی شده توسط مکانیابی تشریحی بیماری یافت نشد
14. Further work is under way to map the human gene in detail but preliminary results support the localisation to human chromosome
[ترجمه ترگمان]کار بیشتر در دست تهیه نقشه ژن انسانی به طور مفصل است اما نتایج اولیه از بومی کردن کروموزوم انسان ها حمایت می کند
[ترجمه گوگل]کارهای بیشتری برای نقشه برداری ژن انسان در حال انجام است، اما نتایج اولیه از موضع گیری به کروموزوم انسان پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]کارهای بیشتری برای نقشه برداری ژن انسان در حال انجام است، اما نتایج اولیه از موضع گیری به کروموزوم انسان پشتیبانی می کند
پیشنهاد کاربران
بومی سازی
برای معانی بیشتر مدخل localization را ببینید
کلمات دیگر: