کلمه جو
صفحه اصلی

professionalism


معنی : حرفهیی، حرفهیی بودن، صفات و عادات مخصوص اهل حرفه
معانی دیگر : (ورزش) حرفه ای گرایی، دخش گرایی، پیشه کار گرایی، استخدام ورزشکاران حرفه ای

انگلیسی به فارسی

حرفه یی بودن، صفات وعادات مخصوص اهل حرفه، حرفه یی


حرفه ای گری، حرفهیی، حرفهیی بودن، صفات و عادات مخصوص اهل حرفه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the attitude, methods, or standards of a professional, esp. as opposed to those of an amateur.

• state of having professional qualities; state of being a professional (as opposed to an amateur)
professionalism is skill at doing a job.

مترادف و متضاد

حرفهیی (اسم)
profession, professionalism

حرفهیی بودن (اسم)
professionalism

صفات و عادات مخصوص اهل حرفه (اسم)
professionalism

جملات نمونه

1. They were impressed by the sheer professionalism of the performance.
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت تاثیر حرفه ای بودن این عملکرد قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها تحت تاثیر حرفه ای بودن عملکرد قرار گرفتند

2. Good customer relations require courtesy, professionalism and effective response.
[ترجمه ترگمان]روابط خوب مشتری نیازمند ادب، حرفه ای گری و پاسخ موثر است
[ترجمه گوگل]روابط خوب مشتری نیازمند حسن نیت و حرفه ای بودن و پاسخ مؤثر است

3. No one can touch these girls for professionalism.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند این دختران را به خاطر حرفه ای گری لمس کند
[ترجمه گوگل]هیچکس نمی تواند این دختران را برای حرفه ای بودن لمس کند

4. American companies pride themselves on their professionalism.
[ترجمه ترگمان]شرکت های آمریکایی به حرفه ای گری خود افتخار می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های آمریکایی به حرفه ای خود افتخار می کنند

5. You can rely on your solicitor's professionalism in dealing with the house purchase.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بر رفتار حرفه ای وکیل تان در برخورد با خرید خانه تکیه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید با حرفه ای بودن وکیل خود در برخورد با خرید خانه تکیه کنید

6. He is famous for his tough-minded professionalism.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر حرفه ای گری سخت او مشهور است
[ترجمه گوگل]او برای حرفه ای دشوار است

7. They are impressed by the sheer professionalism of the performance.
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت تاثیر حرفه ای بودن مطلق عملکرد قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها تحت تاثیر حرفه ای بودن کارایی قرار دارند

8. Their duties were carried out with commitment and professionalism.
[ترجمه ترگمان]وظایف آن ها باتعهد و حرفه ای گری انجام شد
[ترجمه گوگل]وظایف آنها با تعهد و حرفه ای انجام شد

9. I can certainly answer for her professionalism, and whole-heartedly recommend her to any employer.
[ترجمه ترگمان]من قطعا می توانم به خاطر حرفه ای بودن او پاسخ دهم، و من از صمیم قلب او را به هر کارفرمایی توصیه می کنم
[ترجمه گوگل]من قطعا می توانم برای حرفه ای خود پاسخ دهم، و از همه دلیرانه به هر کارفرما توصیه می کنم

10. We all admire professionalism and dedication.
[ترجمه ترگمان]همه ما حرفه ای گری و فداکاری را تحسین می کنیم
[ترجمه گوگل]ما همه حرفه ای و فداکاری را تحسین می کنیم

11. He praised her professionalism and dynamism.
[ترجمه ترگمان]او حرفه ای بودن و پویایی او را تحسین کرد
[ترجمه گوگل]او حرفه ای و پویایی او را تحسین کرد

12. Increased professionalism has changed the game radically.
[ترجمه ترگمان]افزایش حرفه ای گری، بازی را به شدت تغییر داده است
[ترجمه گوگل]افزایش حرفه ای این بازی را به طور اساسی تغییر داده است

13. I've impressed upon them the need for more professionalism.
[ترجمه ترگمان]من به اونا نیاز دارم که بیشتر به حرفه ای بودن نیاز داشته باشن
[ترجمه گوگل]من بر آنها نیاز به حرفه ای تر را تحت تاثیر قرار داده ام

14. Professionalism has raised the standard of rugby immensely.
[ترجمه ترگمان]Professionalism استاندارد راگبی را بسیار بزرگ کرده است
[ترجمه گوگل]حرفه ای سازی استاندارد استاندارد راگبی را به شدت افزایش داده است

پیشنهاد کاربران

مجموعه ای از استانداردها و ویژگیهای شخصیتی ( مهارتها، قابلیتها ) که انتظار میره فرد با شغل تخصصی داشته باشه، مهارت/حرفه ای گرایی ؛ بکارگیری از افراد متخصص و حرفه ای ( در کار و ورزش )

حرفه ای شدن

اخلاق حرفه ای

حرفه ای گری

حرفه ای گرایی

رفتار حرفه ای


کلمات دیگر: