1. There is an upper age limit for becoming a pilot.
[ترجمه ترگمان]یک محدوده سنی بالایی برای تبدیل شدن به یک خلبان وجود دارد
[ترجمه گوگل]محدودیت سنی بالا برای تبدیل شدن به یک خلبان وجود دارد
2. In some cases there is a mini-mum age limit.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد یک محدودیت سنی کوچک وجود دارد
[ترجمه گوگل]در برخی موارد محدودیت سن مینی مامایی وجود دارد
3. I think there is an age limit, but I'd have to check.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم محدودیت سنی وجود دارد، اما باید بررسی کنم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم محدودیت سن وجود دارد، اما من باید چک کنم
4. She was over the age limit and, in consequence, her application was rejected.
[ترجمه ترگمان]او در حد سنی بود و در نتیجه درخواست او رد شد
[ترجمه گوگل]او بیش از حد سن بود و در نتیجه درخواست او رد شد
5. The lower age limit for buying cigarettes in the UK is
[ترجمه ترگمان]محدودیت سنی پایین تر برای خرید سیگار در بریتانیا
[ترجمه گوگل]محدودیت سنی پایین تر برای خرید سیگار در انگلستان است
6. The upper age limit for entrants was set at 2
[ترجمه ترگمان]محدوده سنی بالای برای افراد در ۲ سال تعیین شد
[ترجمه گوگل]حد مجاز سن برای ورودی ها در 2 است
7. There's no age limit for applicants.
[ترجمه ترگمان]هیچ محدودیت سنی برای متقاضیان وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ محدودیت سنی برای متقاضیان وجود ندارد
8. So let's bring in an under-21 age limit and not discard our youngsters too early.
[ترجمه ترگمان]پس بیایید در حد سنی زیر ۲۱ سال قرار بگیریم و جوانان خود را زودتر از حد دور نکنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین اجازه دهید سن محدودیت سنی زیر 21 سال را بیاوریم و جوانانمان را خیلی زود رها نکنیم
9. Even the upper age limit for recruitment and retirement has been made more flexible.
[ترجمه ترگمان]حتی سن بالای استخدام و بازنشستگی انعطاف پذیرتر است
[ترجمه گوگل]حتی محدود بودن سن بالای استخدام و بازنشستگی، انعطاف پذیر تر شده است
10. The upper age limit for entrants was set at 25(sentence dictionary), the lower limit we didn't set.
[ترجمه ترگمان]محدوده سنی بالای برای entrants در ۲۵ (واژه نامه محکومیت)تنظیم شد، حد پایینی که ما تعیین نکردیم
[ترجمه گوگل]حد مجاز سنی برای ورودی ها در 25 (فرهنگ لغت جمله) تعیین شد، محدودیت پایین ما تعیین نشده بود
11. The upper age limit is your thirty-third birthday. entry is open to male and female applicants.
[ترجمه ترگمان]حد سنی بالاتر تولد سی و سوم شما است ورودی به متقاضیان زن و مرد باز است
[ترجمه گوگل]حد بالای سن شما سی و سومین سالگرد تولد شماست ورودی به متقاضیان مرد و زن باز است
12. There is no age limit for acceptance into the Plan and once insured your cover will never be cancelled because of your age.
[ترجمه ترگمان]هیچ محدودیت سنی برای پذیرش در برنامه وجود ندارد و زمانی که پوشش شما به خاطر سن شما لغو نخواهد شد
[ترجمه گوگل]محدودیت سن برای پذیرش در برنامه وجود ندارد و هنگامی که بیمه می شود پوشش شما هرگز به علت سن شما لغو نخواهد شد
13. The age limit for buying tobacco has been raised to 1
[ترجمه ترگمان]محدودیت سنی برای خرید تنباکو ۱ تا ۱ سال افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]محدودیت سنی برای خرید تنباکو به 1 افزایش یافته است
14. Since the government removed the age limit for college admissions in 200 there are already some untraditional students, sitting with us in the same classrooms.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که دولت حد سنی را برای پذیرش کالج در ۲۰۰ سال از بین برده است، در حال حاضر برخی از دانشجویان غیر سنتی وجود دارند که با ما در همان کلاس نشسته اند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که دولت محدودیت سنی برای پذیرش کالج در 200 را لغو کرد، در حال حاضر برخی از دانشجویان غیرواقعی وجود دارد که در کلاس های مشابه با ما نشسته اند
15. A withdrawal limit of $ 200; no minimum age limit.
[ترجمه ترگمان]یک حد خروج ۲۰۰ دلار؛ هیچ محدودیت سنی حداقلی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]محدودیت برداشت از 200 دلار؛ بدون محدودیت سن حداقل