کلمه جو
صفحه اصلی

predisposing

انگلیسی به فارسی

مستعد، مستعد کردن، زمینه را مهیا ساختن


پیشنهاد کاربران

مستعد کننده

عوامل برود دهنده

عوامل زمینه ساز {روانشناسی}

conferring a tendency to disease



کلمات دیگر: