undefeated
undefeated
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of defeated.
• not defeated, unbeaten, unconquered
جملات نمونه
1. I'd like to fight him because he's undefeated and I want to be the first man to beat him.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم با او بجنگم چون او شکست ناپذیر است و من می خواهم اولین کسی باشم که او را کتک می زند
[ترجمه گوگل]من می خواهم با او مبارزه کنم زیرا او شکست ناپذیر است و من می خواهم اولین نفری باشد که او را شکست دهد
[ترجمه گوگل]من می خواهم با او مبارزه کنم زیرا او شکست ناپذیر است و من می خواهم اولین نفری باشد که او را شکست دهد
2. The team's undefeated run this year is an outstanding accomplishment.
[ترجمه ترگمان]پیروزی تیم در سال جاری یک دستاورد برجسته است
[ترجمه گوگل]تیم امیدوار کننده در سال جاری یک موفقیت عالی است
[ترجمه گوگل]تیم امیدوار کننده در سال جاری یک موفقیت عالی است
3. The old enemies, undefeated, have devised new strategies; new assailants lie in ambush.
[ترجمه ترگمان]دشمنان دیرین، بدون شکست، استراتژی های جدیدی را ابداع کرده اند؛ مهاجمان جدید در کمین نشسته اند
[ترجمه گوگل]دشمنان قدیم، شکست ناپذیر، استراتژی های جدیدی را طراحی کرده اند؛ مهاجمان جدید در کمین دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]دشمنان قدیم، شکست ناپذیر، استراتژی های جدیدی را طراحی کرده اند؛ مهاجمان جدید در کمین دروغ می گویند
4. Meanwhile Plehve's undefeated Fifth Army had turned about and was threatening to engulf Dankl's now unprotected right flank.
[ترجمه ترگمان]در این اثنا، ارتش پنجم که شکست ناپذیر شده بود، به اطراف چرخیده و تهدید کرده بود که اکنون جناح راست را در دست دارد
[ترجمه گوگل]در همین حال ارتش پنجم پیروی ناپذیر Plehve در حال تبدیل شدن بود و تهدید به نفوذ دانکن 's در حال حاضر محافظت نشده سمت راست
[ترجمه گوگل]در همین حال ارتش پنجم پیروی ناپذیر Plehve در حال تبدیل شدن بود و تهدید به نفوذ دانکن 's در حال حاضر محافظت نشده سمت راست
5. They are undefeated in 13 games.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ۱۳ بازی شکست خوردند
[ترجمه گوگل]آنها در 13 بازی شکست نخورده اند
[ترجمه گوگل]آنها در 13 بازی شکست نخورده اند
6. She was undefeated for 13 years.
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۱۳ سال شکست ناپذیر بود
[ترجمه گوگل]او 13 سال ناکام بود
[ترجمه گوگل]او 13 سال ناکام بود
7. Whatever intangible distinguishes an undefeated team from the long, forgettable list of once-beaten teams, the Hoosiers had it.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که نامشهود یک تیم بدون شکست را از لیست بلند و forgettable تیم که زمانی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، متمایز می کند، تیم Hoosiers آن را داشت
[ترجمه گوگل]هر چه غیرممکن است، یک تیم شکست خورده را از لیست طولانی و فراموش نشدنی تیم های مورد ضرب و شتم جدا می کند، Hoosiers آن را داشته است
[ترجمه گوگل]هر چه غیرممکن است، یک تیم شکست خورده را از لیست طولانی و فراموش نشدنی تیم های مورد ضرب و شتم جدا می کند، Hoosiers آن را داشته است
8. Manu Singh scored an undefeated half century in St Edwards' league success against Arnot.
[ترجمه ترگمان]Manu سینگ یک نیمه شکست ناپذیر را در موفقیت لیگ ادواردز در برابر Arnot به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]مانو سینگ نیم قرن شکست ناپذیر در پیروزی سنت ادواردز در برابر آرنوت را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]مانو سینگ نیم قرن شکست ناپذیر در پیروزی سنت ادواردز در برابر آرنوت را به ثمر رساند
9. Miami is the only undefeated team remaining in the league.
[ترجمه ترگمان]میامی تنها تیم undefeated ای است که در لیگ باقی می ماند
[ترجمه گوگل]میامی تنها تیمی است که در لیگ باقی مانده است
[ترجمه گوگل]میامی تنها تیمی است که در لیگ باقی مانده است
10. A slender 26-year-old from Japan who is the undefeated champion in hot-dog eating competitions has broadened his repertoire, wowing an American crowd by munching 69 hamburgers in eight minutes.
[ترجمه ترگمان]یک قهرمان ۲۶ ساله از ژاپن که قهرمان شکست ناپذیر مسابقات تغذیه سگ است، مجموعه خود را افزایش داده و در عرض هشت دقیقه با جویدن ۶۹ همبرگر یک جمعیت آمریکایی را از بین برد
[ترجمه گوگل]26 ساله ژاپنی که قهرمان شکست ناپذیر در مسابقات غذا خوردن داغ سگ است، رکورد خود را گسترش داده است و در آمریکا هشت دقیقه طول می کشد که یک همبرگر آمریکایی را ببرد
[ترجمه گوگل]26 ساله ژاپنی که قهرمان شکست ناپذیر در مسابقات غذا خوردن داغ سگ است، رکورد خود را گسترش داده است و در آمریکا هشت دقیقه طول می کشد که یک همبرگر آمریکایی را ببرد
11. Cheerful and undefeated, they are the same color as the sea.
[ترجمه ترگمان]Cheerful و undefeated همان رنگ دریا هستند
[ترجمه گوگل]شاد و نابهنگام، آنها همان رنگ دریا هستند
[ترجمه گوگل]شاد و نابهنگام، آنها همان رنگ دریا هستند
12. Time for the Witz Hitz, Lakers still undefeated ; pounded the rockets Sunday, 111 - 8
[ترجمه ترگمان]زمان برای تیم \"Witz hitz\"، \"لیکرز\" هنوز هم بدون شکست بود؛ و موشک ها را روز یکشنبه، ۱۱۱ - ۸ درهم شکست
[ترجمه گوگل]زمان برای Witz Hitz، Lakers هنوز شکست خورد؛ راکت ها یکشنبه، 111 تا 8 را زخمی کردند
[ترجمه گوگل]زمان برای Witz Hitz، Lakers هنوز شکست خورد؛ راکت ها یکشنبه، 111 تا 8 را زخمی کردند
13. The two London clubs are the only undefeated teams in the division.
[ترجمه ترگمان]دو باشگاه لندن تنها تیم های بدون شکست در این بخش هستند
[ترجمه گوگل]دو باشگاه لندن تنها تیم ناکام در این بخش هستند
[ترجمه گوگل]دو باشگاه لندن تنها تیم ناکام در این بخش هستند
14. He noted that the football team undefeated until the final game.
[ترجمه ترگمان]او اشاره کرد که تیم فوتبال تا بازی آخر شکست خورد
[ترجمه گوگل]او خاطر نشان کرد که تیم فوتبال تا بازی نهایی شکست خورد
[ترجمه گوگل]او خاطر نشان کرد که تیم فوتبال تا بازی نهایی شکست خورد
پیشنهاد کاربران
کتک زدن
بدون شکست
شکست ناپذیر
کلمات دیگر: