• examination of internal cavities by means of an endoscope (medicine)
endoscopy
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Lesions identified at endoscopy are now often suggested as being the cause of anaemia.
[ترجمه ترگمان]lesions که در endoscopy شناسایی شده است، در حال حاضر اغلب به عنوان علت کم خونی قرار دارند
[ترجمه گوگل]ضایعات شناسایی شده در آندوسکوپی در حال حاضر اغلب به عنوان عامل کم خونی معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]ضایعات شناسایی شده در آندوسکوپی در حال حاضر اغلب به عنوان عامل کم خونی معرفی می شوند
2. Treatment failure was defined as evidence by endoscopy of a recurrent duodenal ulcer crater.
[ترجمه ترگمان]شکست درمان به عنوان مدرک با استفاده از دهانه ulcer duodenal recurrent تعریف شد
[ترجمه گوگل]شکست درمان به عنوان شواهدی از آندوسکوپی یک دهانه زخم دوازدهه ای است
[ترجمه گوگل]شکست درمان به عنوان شواهدی از آندوسکوپی یک دهانه زخم دوازدهه ای است
3. Patients underwent gastric endoscopy with biopsy specimens taken for determination of the histological endocrine cell status.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به endoscopy gastric با نمونه برداری از نمونه های یافت شده برای تعیین وضعیت سلول غدد درون ریز هستند
[ترجمه گوگل]بیماران تحت آندوسکوپی معده با نمونه های بیوپسی قرار گرفتند که برای تعیین وضعیت سلولی غدد درون ریز بافتی گرفته شده بودند
[ترجمه گوگل]بیماران تحت آندوسکوپی معده با نمونه های بیوپسی قرار گرفتند که برای تعیین وضعیت سلولی غدد درون ریز بافتی گرفته شده بودند
4. The indication for endoscopy was noted as well as the dose of sedation, the size of endoscope, and length of procedure.
[ترجمه ترگمان]نشانه ای برای endoscopy همچنین مقدار of، اندازه of، و طول فرآیند ذکر شد
[ترجمه گوگل]نشانه ای از آندوسکوپی نیز به عنوان دوز آرام بخش، اندازه اندوسکوپ و طول درمان مشخص شد
[ترجمه گوگل]نشانه ای از آندوسکوپی نیز به عنوان دوز آرام بخش، اندازه اندوسکوپ و طول درمان مشخص شد
5. Three patients declined to come for a check endoscopy immediately after radiotherapy as they had no bowel symptoms.
[ترجمه ترگمان]سه بیمار بلافاصله پس از دریافت پرتو درمانی که علائم روده نداشتند، بلافاصله پس از دریافت پرتو درمانی مراجعه کردند
[ترجمه گوگل]سه بیمار پس از رادیوتراپی بلافاصله بعد از اندوسکوپی تحت بازجویی قرار گرفتند چون علائم روده ای نداشتند
[ترجمه گوگل]سه بیمار پس از رادیوتراپی بلافاصله بعد از اندوسکوپی تحت بازجویی قرار گرفتند چون علائم روده ای نداشتند
6. At least three months post treatment endoscopy was performed and biopsies were obtained for the same procedures as above.
[ترجمه ترگمان]حداقل سه ماه پس از درمان endoscopy انجام شد و نمونه برداری برای همان مراحل در بالا به دست آمد
[ترجمه گوگل]حداقل سه ماه پس از درمان آندوسکوپی انجام شد و بیوپسی ها برای روش های مشابه در بالا به دست آمد
[ترجمه گوگل]حداقل سه ماه پس از درمان آندوسکوپی انجام شد و بیوپسی ها برای روش های مشابه در بالا به دست آمد
7. It has been shown that endoscopy is safe even in high risk groups if performed by a skilled practitioner.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که اگر توسط یک پزشک ماهر انجام شود، endoscopy حتی در گروه های پرخطر هم ایمن است
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که اندوسکوپی حتی در گروه های با ریسک بالا حتی اگر توسط یک متخصص ماهر انجام شود، ایمن باشد
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که اندوسکوپی حتی در گروه های با ریسک بالا حتی اگر توسط یک متخصص ماهر انجام شود، ایمن باشد
8. Our patients were interviewed individually before endoscopy or function tests.
[ترجمه ترگمان]بیماران ما بصورت فردی قبل از آزمون های کارکردی یا کارکردی مورد مصاحبه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]بیماران ما قبل از اندوسکوپی یا آزمایشهای عملکردی به صورت جداگانه مصاحبه کردند
[ترجمه گوگل]بیماران ما قبل از اندوسکوپی یا آزمایشهای عملکردی به صورت جداگانه مصاحبه کردند
9. A repeated endoscopy and biopsy specimens of the gastric lesions showed no change.
[ترجمه ترگمان]آزمایش مکرر و نمونه برداری از جراحات روده هیچ تغییری نشان نداد
[ترجمه گوگل]اندوسکوپی تکراری و نمونه های بیوپسی ضایعات معده هیچ تغییری نداشت
[ترجمه گوگل]اندوسکوپی تکراری و نمونه های بیوپسی ضایعات معده هیچ تغییری نداشت
10. Thorough examination including endoscopy with biopsy of asymptomatic patients, however, is hardly conceivable because of ethical reasons.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بررسی کامل شامل endoscopy با بیوپسی of از بیماران asymptomatic به دلیل دلایل اخلاقی قابل تصور نیست
[ترجمه گوگل]معاینه کامل، از جمله آندوسکوپی با بیوپسی بیماران بدون علامت، به دلیل دلایل اخلاقی به سختی قابل قبول است
[ترجمه گوگل]معاینه کامل، از جمله آندوسکوپی با بیوپسی بیماران بدون علامت، به دلیل دلایل اخلاقی به سختی قابل قبول است
11. Patients with abnormal findings at endoscopy or who had had previous surgery were excluded from the study.
[ترجمه ترگمان]بیماران با یافته های غیر عادی در endoscopy یا کسانی که قبلا جراحی قبلی را گذرانده بودند از این مطالعه حذف شدند
[ترجمه گوگل]بیماران با یافته های غیر طبیعی در آندوسکوپی یا کسانی که جراحی قبلی داشته اند از مطالعه حذف شدند
[ترجمه گوگل]بیماران با یافته های غیر طبیعی در آندوسکوپی یا کسانی که جراحی قبلی داشته اند از مطالعه حذف شدند
12. Informed consent was obtained before endoscopy.
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه قبل از endoscopy به دست آمد
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه قبل از اندوسکوپی بدست آمد
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه قبل از اندوسکوپی بدست آمد
13. At present the preferred diagnostic procedure is emergency endoscopy.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر روش تشخیصی ارجحیت دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر روش تشخیصی ترجیحی آندوسکوپی اورژانس است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر روش تشخیصی ترجیحی آندوسکوپی اورژانس است
14. Endoscopy was performed at entry to confirm the diagnosis of inflammatory bowel disease.
[ترجمه ترگمان]Endoscopy در ورودی برای تایید تشخیص بیماری روده ملتهب انجام شد
[ترجمه گوگل]آندوسکوپی در هنگام ورود به تشخیص بیماری التهابی روده تایید شد
[ترجمه گوگل]آندوسکوپی در هنگام ورود به تشخیص بیماری التهابی روده تایید شد
15. Endoscopy in the nine H pylori positive non-uraemic patients showed oesophagitis in one patient and active duodenal ulcer in another.
[ترجمه ترگمان]Endoscopy در منطقه ۹ H pylori مثبت - مثبت، oesophagitis را در یک بیمار و ulcer duodenal در یک بیمار دیگر نشان دادند
[ترجمه گوگل]آندوسکوپی در 9 بیمار غربالگری مثبت Pylori مثبت استئوپاتیک را در یک بیمار و زخم فعال دوازدهه در یکی دیگر نشان می دهد
[ترجمه گوگل]آندوسکوپی در 9 بیمار غربالگری مثبت Pylori مثبت استئوپاتیک را در یک بیمار و زخم فعال دوازدهه در یکی دیگر نشان می دهد
پیشنهاد کاربران
درون بینی
معاینه مجراهاو حفره های داخل بدن با دور بین
( مصوب فرهنگستان )
معاینه مجراهاو حفره های داخل بدن با دور بین
( مصوب فرهنگستان )
کلمات دیگر: