کلمه جو
صفحه اصلی

compendium


معنی : اختصار، خلاصه، کوتاهی، زبده
معانی دیگر : (کتاب و رساله و غیره) فشرده (کتاب حاوی اطلاعات بسیار که به اختصار و وضوح بیان شده)، کتاب ملخص و مجمل، کتاب مختصر و پرمغز، مختصر

انگلیسی به فارسی

خلاصه، زبده، مختصر، کوتاهی، اختصار


مجله، خلاصه، اختصار، زبده، کوتاهی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: compendia, compendiums
(1) تعریف: an abridgement, summary, or abstract.
مشابه: outline

- Each chapter begins with a compendium of the subject matter that is to be discussed.
[ترجمه ترگمان] هر فصل با یک رساله از موضوعی که باید مورد بحث قرار گیرد شروع می شود
[ترجمه گوگل] هر فصل با مقیاس موضوعی که باید مورد بحث قرار گیرد، آغاز می شود

(2) تعریف: a complete list.

- The same author has published a compendium of all the inns and hotels in the region.
[ترجمه ترگمان] همین نویسنده رساله کاملی از همه مسافرخانه ها و هتل ها در منطقه منتشر کرده است
[ترجمه گوگل] همان نویسنده یک مجموعه از تمام هتل ها و هتل ها در منطقه منتشر کرده است

• summary; inventory, list of contents

مترادف و متضاد

اختصار (اسم)
reduction, abbreviation, brevity, clipping, compendium, contraction, compression, abridgment, compend, briefness

خلاصه (اسم)
compendium, summary, short, abridgment, epitome, abstract, synopsis, substance, digest, compend, extract, adumbration, essence, review, condensation, upshot, sketch, gist, outline, resume, wrap-up

کوتاهی (اسم)
brevity, compendium, abridgment, failure, default, delinquency, transience, compend

زبده (اسم)
compendium, abstract, elite, cream, prime, compend, extract

abridgment


Synonyms: abstract, aperçu, brief, conspectus, digest, epitome, essence, guide, handbook, manual, overview, pandect, précis, sketch, summary, survey, syllabus, sylloge


جملات نمونه

1. This encyclopedia is truly a compendium of knowledge.
[ترجمه ترگمان]این دانشنامه واقعا a از دانش است
[ترجمه گوگل]این دائره المعارف واقعا محرمانه دانش است

2. The Roman Catholic Church has issued a compendium of its teachings.
[ترجمه ترگمان]کلیسای کاتولیک رومی خلاصه ای از تعالیم آن را منتشر کرده است
[ترجمه گوگل]کلیسای کاتولیک رومی مجموعه مقالاتی از آموزه های آن را منتشر کرده است

3. Mostly, however, what we find in this new compendium is more.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، چیزی که در این کتاب جدید پیدا کردیم بیشتر است
[ترجمه گوگل]با این حال، در بیشتر موارد، آنچه که ما در این مجموعه جدید پیدا می کنیم بیشتر است

4. As early as 184 Alfred Donne published a compendium of drawings made from daguerreotypes of microscopic forms.
[ترجمه ترگمان]در همان ابتدا، (آلفرد)یک رساله از نقاشی های ساخته شده از daguerreotypes اشکال میکروسکوپی را منتشر کرد
[ترجمه گوگل]در اوایل سال 184، آلفرد دان یک خلاصه از نقاشی های ساخته شده از daguerreotypes از اشکال میکروسکوپی منتشر کرد

5. The Cambridge Encyclopedia of Language is a compendium of useful information about language, including language in literature.
[ترجمه ترگمان]دانشنامه زبان حاوی اطلاعات مفید در مورد زبان، از جمله زبان در ادبیات است
[ترجمه گوگل]دایره المعارف مجله زبان کمبریج خلاصه ای از اطلاعات مفید در مورد زبان، از جمله زبان در ادبیات است

6. It is largely a compendium of model royal commands and charters, with some appropriate responses.
[ترجمه ترگمان]این کتاب عمدتا یک رساله از دستورها و منشور سلطنتی است که پاسخ های مناسبی دارد
[ترجمه گوگل]این کتاب تا حد زیادی مجموعه ای از دستورالعمل های مدل سلطنتی و مقررات، با برخی پاسخ های مناسب است

7. Wolfgang Tillmans is exhibiting a compendium of 5images, with yet more in display cabinets in the centre of the room.
[ترجمه ترگمان](ولفگانگ Tillmans)یک رساله از ۵ تصویر را با این وجود در قفسه های نمایش در وسط اتاق نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]ولفگانگ تیلمنز در حال نمایش مجموعه ای از 5 تصویر است که هنوز در کابینت های نمایشگاهی در مرکز اتاق قرار دارد

8. A great scholarly compendium of folklore and legends.
[ترجمه ترگمان]یک رساله علمی بسیار بزرگ از folklore و افسانه ها
[ترجمه گوگل]مجموعه مقالات علمی فولکلور و افسانه ها

9. They are an enthusiastic compendium of info about the area and also run kayaking trips out of Ketchikan.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک رساله پر شوری از اطلاعات در مورد منطقه و همچنین سفره ای کایاک سواری با کایاک خارج از Ketchikan هستند
[ترجمه گوگل]آنها یک کمدی مشتاق از اطلاعات در مورد منطقه و همچنین اجرای قایقرانی از کچیکان را اجرا کنید

10. Ovid is a compendium of mythology.
[ترجمه ترگمان]اووید، رساله اساطیر است
[ترجمه گوگل]اوید یک اسطوره شناسی است

11. It is a 318-page compendium of stock liberal positions and personal anecdotes bound by a thick strand of moral conservatism.
[ترجمه ترگمان]این یک رساله ۳۱۸ صفحه ای از موقعیت های لیبرال در سهام و داستان های شخصی است که توسط یک رشته از محافظه کاری اخلاقی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]این یک جزوه 318 صفحه ای از موقعیت های لیبرال سهام و داستان های شخصی است که توسط رشته ضخیم محافظه کاری اخلاقی متداول است

12. These three, but particularly the Compendium, became the basis of all civil service examinations.
[ترجمه ترگمان]این سه تن، اما به خصوص the، اساس همه امتحانات خدمات شهری قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]این سه، اما به ویژه Compendium، اساس همه امتحانات خدمات دولتی بود

13. The itinerary from north to south is a compendium of Norwegian nature.
[ترجمه ترگمان]برنامه سفر از شمال به جنوب، رساله طبیعت نروژی است
[ترجمه گوگل]برنامه سفر از شمال به جنوب، مجموعه ای از طبیعت نروژی است

14. This compendium of all the old Roman virtues died at an advanced age, respected and feared.
[ترجمه ترگمان]این رساله شامل تمام فضایل قدیم رومی در عصر پیشرفته، مورد احترام و بیم بود
[ترجمه گوگل]این ارقام تمام فضیلت های رومی قدیمی، در سن پیشرفت، مورد احترام و ترس قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

گزیده

مجموعه
کتاب

کتابی شامل مجموعه نقاشی یک هنرمند


کلمات دیگر: