کلمه جو
صفحه اصلی

gregarious


معنی : خوشه خوشه، گروهی، اجتماعی دسته ای، گروده دوست، جمعیت دوست، گروه جو، گلهای
معانی دیگر : (در مورد انسان ها و حیوانات) اجتماعی، گله زی، گروه زی، هم گرای، گروه گرای، معاشرتی، اهل رفت و آمد، مردم آمیز، وابسته به گله یا دسته یا گروه یا جمعیت

انگلیسی به فارسی

(در مورد انسان‌ها و حیوانات) اجتماعی، گله‌زی، گروه زی، هم گرای، گروه‌گرای، معاشرتی، اهل رفت و آمد، مردم آمیز


وابسته به گله یا دسته یا گروه یا جمعیت


(گیاه‌شناسی) گیاه سنبله‌ای، کلاله‌ای (گیاهی که بته‌های آن به صورت به هم فشرده و دسته دسته سبز می‌شوند)


گیج کننده، خوشه خوشه، گروهی، اجتماعی دسته ای، گروده دوست، جمعیت دوست، گروه جو، گلهای


انگلیسی به انگلیسی

• living in flocks or groups (of animals); outgoing, sociable
someone who is gregarious enjoys being with other people.

صفت ( adjective )
مشتقات: gregariously (adv.), gregariousness (n.)
(1) تعریف: fond of socializing with others; sociable.
مترادف: extroverted, outgoing, sociable
متضاد: unsociable
مشابه: affable, companionable, convivial, friendly, social

- They are both gregarious people and enjoy giving parties.
[ترجمه ترگمان] آن ها هم افراد اجتماعی هستند و از دادن مهمانی لذت می برند
[ترجمه گوگل] آنها هر دو مردم هستند و لذت بردن از احزاب است

(2) تعریف: tending to gather in groups, packs, flocks, or the like.
مترادف: social
متضاد: solitary
مشابه: herding

مترادف و متضاد

خوشه خوشه (صفت)
gregarious

گروهی (صفت)
republican, gregarious

اجتماعی دسته ای (صفت)
gregarious

گروده دوست (صفت)
gregarious

جمعیت دوست (صفت)
social, gregarious

گروه جو (صفت)
gregarious

گلهای (صفت)
gregarious

friendly


Synonyms: affable, clubby, companionable, convivial, cordial, fun, outgoing, sociable, social


Antonyms: cold, cool, introverted, unfriendly, unhospitable, unsociable


جملات نمونه

1. pigeons are gregarious birds
کبوتر پرنده ای گروه دوست است.

2. homa is a gregarious woman
هما زنی معاشرتی است.

3. She is such a gregarious and outgoing person.
[ترجمه Hani] او اجتماعی و شخص برونگرایی هست
[ترجمه ترگمان]او آدمی اجتماعی و اجتماعی است
[ترجمه گوگل]او چنین فردی است

4. Snow geese are very gregarious birds.
[ترجمه ترگمان]غازها پرندگان بسیار gregarious هستند
[ترجمه گوگل]غازها برفی بسیار پرنده هستند

5. Holmes was gregarious, a great wit, a man of wide interests.
[ترجمه ترگمان]هولمز جوان بود، باهوش و باهوش، مردی با علائق گسترده
[ترجمه گوگل]هولمز شدید بود، عجیب و غریب، مردی با منافع گسترده

6. Emma's a gregarious, outgoing sort of person.
[ترجمه ترگمان]اما آدم اهل معاشرت و اجتماعی است
[ترجمه گوگل]اما یک فرد مشتاق و بی روح است

7. They are gregarious birds and feed in flocks.
[ترجمه ترگمان]پرندگان gregarious هستند و گله های flocks را تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها پرندگان گیاهی هستند و در گله ها تغذیه می کنند

8. Away from the territories the birds remain gregarious.
[ترجمه ترگمان]دور از سرزمین هایی که پرندگان زندگی می کنند اجتماعی هستند
[ترجمه گوگل]دور از سرزمین ها پرندگان باقی می مانند

9. A gregarious single woman in her mid-thirties, she came to me feeling atrophied in her position with a major insurance company.
[ترجمه ترگمان]زنی در اواسط سنین سی سالگی، او در موقعیت خود با یک شرکت بیمه بزرگ احساس تحلیل رفته بود
[ترجمه گوگل]او در سن 30 سالگی یک زن مجردی بود، او به من احساس کرد که در موقعیت خود با یک شرکت بیمه عمده در حال افتتاح است

10. Polo is a team game, hunting is a gregarious activity, and he uses it as such.
[ترجمه ترگمان]چوگان یک بازی تیمی است، شکار یک فعالیت گروهی است و از آن به همین شکل استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پولو یک بازی تیمی است، شکار یک فعالیت مودبانه است و او از آن استفاده می کند

11. Grain- and seed-eaters of grassland and savannah were gregarious and tended to breed in colonies.
[ترجمه ترگمان]Grain - و بذر - eaters در علفزار و دشت gregarious بودند و تمایل به پرورش در مستعمرات داشتند
[ترجمه گوگل]دانه و بذر چمنزار و ساوانا به طور مرتب رشد کرده و تمایل داشتند که در کلنی ها پرورش دهند

12. He throws gregarious comments at will into his customers' conversations, in between serving drinks.
[ترجمه ترگمان]او نظرات gregarious را به صحبت های مشتریان خود، که بین مشروب سرو می شود، می اندازد
[ترجمه گوگل]او در مورد گفتار مشتریان خود، میان خدمت نوشیدنی، نظرات خود را به خوبی می نویسد

13. Colleagues call the former Democratic deputy whip gregarious and determined; he is a leading figure in the Latino world.
[ترجمه ترگمان]همکاران، رهبر سابق دموکرات، را گروهی گروهی و مصمم می نامند؛ او یک شخصیت پیشرو در دنیای لاتینی است
[ترجمه گوگل]همکاران معاون سابق حزب دموکرات خواهرزاده و مصمم هستند؛ او یک شخصیت برجسته در جهان لاتین است

14. Dolphins were happy, gregarious surface dwellers.
[ترجمه ترگمان]دلفین ها از ساکنان سطحی شاد و شاد بودند
[ترجمه گوگل]دلفین ها خوش شانس بودند، ساکنان سطح مقطع

15. More gregarious than most falcons and social breeding, as many as 50 birds sometimes hunting together.
[ترجمه ترگمان]بیش از بقیه قوش های و پرورش اجتماعی، بیش از ۵۰ پرنده گاهی اوقات با هم شکار می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر گیاهان دارویی بیشتر از سگ ها و پرورش اجتماعی هستند که 50 پرنده بعضی اوقات با هم شکار می کنند

Pigeons are gregarious birds.

کبوتر پرنده‌ای گروه دوست است.


Homa is a gregarious woman.

هما زنی معاشرتی است.


پیشنهاد کاربران

خوش مشرب

اجتماعی

فردی که دوست دارد در اجتماع باشد.


Gregarious
دسته ای، گروهی

For example: Gregarious insect

خوش سروزبان. خوش صحبت

extroverted

ریشه شناسی gregarious به �ماهیت اجتماعی گله� برمیگردد.
این کلمه از اسم لاتین grex به معنی flock" یا ( گله ) برخاسته است. هنگامی که اولین بار در قرن 17 در متون انگلیسی ظاهر شد، "gregarious" عمدتا برای حیوانات استفاده می شد، اما از قرن 18 از آن برای انسانهای اجتماعی استفاده می شود.


کلمات دیگر: