1. pigeons are gregarious birds
کبوتر پرنده ای گروه دوست است.
2. homa is a gregarious woman
هما زنی معاشرتی است.
3. She is such a gregarious and outgoing person.
[ترجمه Hani] او اجتماعی و شخص برونگرایی هست
[ترجمه ترگمان]او آدمی اجتماعی و اجتماعی است
[ترجمه گوگل]او چنین فردی است
4. Snow geese are very gregarious birds.
[ترجمه ترگمان]غازها پرندگان بسیار gregarious هستند
[ترجمه گوگل]غازها برفی بسیار پرنده هستند
5. Holmes was gregarious, a great wit, a man of wide interests.
[ترجمه ترگمان]هولمز جوان بود، باهوش و باهوش، مردی با علائق گسترده
[ترجمه گوگل]هولمز شدید بود، عجیب و غریب، مردی با منافع گسترده
6. Emma's a gregarious, outgoing sort of person.
[ترجمه ترگمان]اما آدم اهل معاشرت و اجتماعی است
[ترجمه گوگل]اما یک فرد مشتاق و بی روح است
7. They are gregarious birds and feed in flocks.
[ترجمه ترگمان]پرندگان gregarious هستند و گله های flocks را تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها پرندگان گیاهی هستند و در گله ها تغذیه می کنند
8. Away from the territories the birds remain gregarious.
[ترجمه ترگمان]دور از سرزمین هایی که پرندگان زندگی می کنند اجتماعی هستند
[ترجمه گوگل]دور از سرزمین ها پرندگان باقی می مانند
9. A gregarious single woman in her mid-thirties, she came to me feeling atrophied in her position with a major insurance company.
[ترجمه ترگمان]زنی در اواسط سنین سی سالگی، او در موقعیت خود با یک شرکت بیمه بزرگ احساس تحلیل رفته بود
[ترجمه گوگل]او در سن 30 سالگی یک زن مجردی بود، او به من احساس کرد که در موقعیت خود با یک شرکت بیمه عمده در حال افتتاح است
10. Polo is a team game, hunting is a gregarious activity, and he uses it as such.
[ترجمه ترگمان]چوگان یک بازی تیمی است، شکار یک فعالیت گروهی است و از آن به همین شکل استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پولو یک بازی تیمی است، شکار یک فعالیت مودبانه است و او از آن استفاده می کند
11. Grain- and seed-eaters of grassland and savannah were gregarious and tended to breed in colonies.
[ترجمه ترگمان]Grain - و بذر - eaters در علفزار و دشت gregarious بودند و تمایل به پرورش در مستعمرات داشتند
[ترجمه گوگل]دانه و بذر چمنزار و ساوانا به طور مرتب رشد کرده و تمایل داشتند که در کلنی ها پرورش دهند
12. He throws gregarious comments at will into his customers' conversations, in between serving drinks.
[ترجمه ترگمان]او نظرات gregarious را به صحبت های مشتریان خود، که بین مشروب سرو می شود، می اندازد
[ترجمه گوگل]او در مورد گفتار مشتریان خود، میان خدمت نوشیدنی، نظرات خود را به خوبی می نویسد
13. Colleagues call the former Democratic deputy whip gregarious and determined; he is a leading figure in the Latino world.
[ترجمه ترگمان]همکاران، رهبر سابق دموکرات، را گروهی گروهی و مصمم می نامند؛ او یک شخصیت پیشرو در دنیای لاتینی است
[ترجمه گوگل]همکاران معاون سابق حزب دموکرات خواهرزاده و مصمم هستند؛ او یک شخصیت برجسته در جهان لاتین است
14. Dolphins were happy, gregarious surface dwellers.
[ترجمه ترگمان]دلفین ها از ساکنان سطحی شاد و شاد بودند
[ترجمه گوگل]دلفین ها خوش شانس بودند، ساکنان سطح مقطع
15. More gregarious than most falcons and social breeding, as many as 50 birds sometimes hunting together.
[ترجمه ترگمان]بیش از بقیه قوش های و پرورش اجتماعی، بیش از ۵۰ پرنده گاهی اوقات با هم شکار می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر گیاهان دارویی بیشتر از سگ ها و پرورش اجتماعی هستند که 50 پرنده بعضی اوقات با هم شکار می کنند