تهدید کنان، از روی تهدید
menacingly
تهدید کنان، از روی تهدید
انگلیسی به فارسی
خطرناک
انگلیسی به انگلیسی
• threateningly, dangerously
جملات نمونه
1. the dog did not bark but growled menacingly
سگ پارس نکرد ولی بطور تهدید آمیزی غرید.
2. He moved towards her menacingly.
[ترجمه ترگمان]با حالتی تهدید آمیز به سوی او رفت
[ترجمه گوگل]او به شدت به سمت او حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او به شدت به سمت او حرکت کرد
3. Malone swaggered menacingly up to me, coming in from the side.
[ترجمه ترگمان]دکتر مالون با حالتی تهدید آمیز به سمت من آمد و از کنار من بیرون آمد
[ترجمه گوگل]مالون به شدت به من زل زده بود، از سمت در می آمد
[ترجمه گوگل]مالون به شدت به من زل زده بود، از سمت در می آمد
4. A Parker tenor solo begins by skulking menacingly around the regular line of a blues solo before exploding into dissonant space.
[ترجمه ترگمان]\"پارکر\" که پس از منفجر شدن در فضای regular، با تهدید تهدید آمیز آغاز می شود
[ترجمه گوگل]یک تک نفره پارکور تنور با محو شدن از خط منظم انفرادی بلوز قبل از انفجار در فضای ناامن شروع می شود
[ترجمه گوگل]یک تک نفره پارکور تنور با محو شدن از خط منظم انفرادی بلوز قبل از انفجار در فضای ناامن شروع می شود
5. The thunder growled menacingly.
[ترجمه ترگمان]غرش رعد آسا می غرید
[ترجمه گوگل]رعد و برق تهدید شدید
[ترجمه گوگل]رعد و برق تهدید شدید
6. Her eyes narrowed menacingly.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را تنگ کرد
[ترجمه گوگل]چشمانش تهدید شد
[ترجمه گوگل]چشمانش تهدید شد
7. They stare back defiantly at the crowds, menacingly baring their teeth, and grabbing candy trays with nimble speed.
[ترجمه ترگمان]آن ها با حالتی تهدید آمیز به جمعیت خیره شدند، دندان هایشان را نشان می دادند و سینی های شکلات را با سرعت تند برداشتند
[ترجمه گوگل]آنها در مبارزات مردم به شدت خیره به نظر می رسند، به سختی دندان های خود را می چسبانند، و سینی های آب نبات را با سرعت بالا می کشند
[ترجمه گوگل]آنها در مبارزات مردم به شدت خیره به نظر می رسند، به سختی دندان های خود را می چسبانند، و سینی های آب نبات را با سرعت بالا می کشند
8. A crablike contraption sidles menacingly across a biscuit shaped planet, housing a star in its glass belly.
[ترجمه ترگمان]یک contraption با حالتی تهدید آمیز به سوی سیاره biscuit حرکت می کند، و یک ستاره را در شکم glass قرار می دهد
[ترجمه گوگل]یک انبساط کراوبکوبا به شدت از طریق یک سیاره بیسکویت شکل میگیرد و یک ستاره را در شکمش قرار میدهد
[ترجمه گوگل]یک انبساط کراوبکوبا به شدت از طریق یک سیاره بیسکویت شکل میگیرد و یک ستاره را در شکمش قرار میدهد
9. The security guards stared at that crazy fan menacingly.
[ترجمه ترگمان]نگهبان های امنیتی با حالتی تهدید آمیز به آن بادبزن دیوانه خیره شدند
[ترجمه گوگل]نگهبانان امنیتی به شدت به این دیوانه نگاه کردند
[ترجمه گوگل]نگهبانان امنیتی به شدت به این دیوانه نگاه کردند
10. 'Be careful, gringo, ' he said menacingly, before sliding away.
[ترجمه ترگمان]او با حالتی تهدیدآمیز گفت: مواظب باش، before
[ترجمه گوگل]'مراقب باشید، گرینو،' او به سختی گفت، قبل از لغزش دور
[ترجمه گوگل]'مراقب باشید، گرینو،' او به سختی گفت، قبل از لغزش دور
11. Beware - the birds fly menacingly low and stalk their victims!
[ترجمه ترگمان]مراقب باشید - پرندگان در خطر بسیار پایین پرواز می کنند و قربانی قربانیان خود می شوند!
[ترجمه گوگل]مراقب باشید - پرندگان در معرض خطر کمتری قرار دارند و قربانیان آنها را ساقط می کنند!
[ترجمه گوگل]مراقب باشید - پرندگان در معرض خطر کمتری قرار دارند و قربانیان آنها را ساقط می کنند!
12. He waved a pistol menacingly atus.
[ترجمه ترگمان]دستش را با حالتی تهدید آمیز تکان داد
[ترجمه گوگل]او یک تپانچه را به شدت حمله کرد
[ترجمه گوگل]او یک تپانچه را به شدت حمله کرد
13. The rock, bigger than a sports arena, menacingly close to our planet every few years.
[ترجمه ترگمان]صخره که بزرگ تر از میدان ورزشی است هر چند سال یک بار به طور تهدید امیزی به سیاره ما نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]سنگ، بزرگتر از یک عرصه ورزشی، هر چند سال یکبار به سیاره ما نزدیک است
[ترجمه گوگل]سنگ، بزرگتر از یک عرصه ورزشی، هر چند سال یکبار به سیاره ما نزدیک است
14. Menacingly, they also stole computer discs listing the businessmen involved.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین دیسک های کامپیوتری را که تجار درگیر آن بودند را دزدیدند
[ترجمه گوگل]به سختی، آنها دیسک های کامپیوتر را نیز فهرست می کردند که بازرگانان را درگیر می کردند
[ترجمه گوگل]به سختی، آنها دیسک های کامپیوتر را نیز فهرست می کردند که بازرگانان را درگیر می کردند
پیشنهاد کاربران
هشداردهنده
Clouds of volcanic ash loomed menacingly overhead
تهدیدآمیز
کلمات دیگر: