بیش از حد حساس
overindulgent
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of indulgent.
• excessively indulgent; spoiling
جملات نمونه
1. A grandparent who tries to counteract parents' own methods by being over-indulgent or strict will only create further problems.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر بزرگ که تلاش می کند روش های خود را با روش های خود خنثی کند، با گذشت بیش از حد و یا سخت گیری تنها مشکلات بیشتری ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و مادربزرگ که سعی می کنند روش های والدین خود را با تساهل و یا سختگیرانه با دیگران مقابله کنند تنها مشکلات بیشتری را ایجاد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و مادربزرگ که سعی می کنند روش های والدین خود را با تساهل و یا سختگیرانه با دیگران مقابله کنند تنها مشکلات بیشتری را ایجاد خواهند کرد
2. Overindulgent people will cause disruptions in your life.
[ترجمه ترگمان]افراد فاسد باعث ایجاد اخلال در زندگی شما خواهند شد
[ترجمه گوگل]مردم بیش از حد مضر باعث اختلال در زندگی شما خواهند شد
[ترجمه گوگل]مردم بیش از حد مضر باعث اختلال در زندگی شما خواهند شد
3. We in the overindulgent, overspent West are living beyond our means.
[ترجمه ترگمان]ما در the، overspent غربی در آن سوی ما زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]ما در غرب بیش از حد غریب و غریب زندگی می کنیم فراتر از معانی ما
[ترجمه گوگل]ما در غرب بیش از حد غریب و غریب زندگی می کنیم فراتر از معانی ما
4. Is you're still feeling full after an overindulgent Christmas, here's something that might bring your appetite back.
[ترجمه ترگمان]تو هنوز احساس می کنی بعد از یه کریسمس بزرگ، یه چیزی هست که ممکنه اشتهات رو پس بگیره
[ترجمه گوگل]آیا بعد از یک کریسمس پر از احساس، هنوز احساس می کنید، در اینجا چیزی است که ممکن است اشتهای شما را دوباره به ارمغان بیاورد
[ترجمه گوگل]آیا بعد از یک کریسمس پر از احساس، هنوز احساس می کنید، در اینجا چیزی است که ممکن است اشتهای شما را دوباره به ارمغان بیاورد
5. They are extravagant and overindulgent, so have plenty of good wine on hand.
[ترجمه ترگمان]آن ها extravagant و overindulgent هستند و در دست هم شراب خیلی خوبی دارند
[ترجمه گوگل]آنها عجیب و غریب هستند، بنابراین مقدار زیادی شراب خوب در دست دارند
[ترجمه گوگل]آنها عجیب و غریب هستند، بنابراین مقدار زیادی شراب خوب در دست دارند
6. However, he is not so undiplomatic as to resist the horrendous hospitality of overindulgent underdeveloped countries.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او چندان undiplomatic نیست که در برابر مهمان نوازی وحشتناک کشورهای توسعه نیافته، مقاومت کند
[ترجمه گوگل]با این حال، او برای دفاع از مهمان نوازی وحشتناک کشورهای کم درآمد بیش از حد دلسوزانه، به طور غیرمعمول نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، او برای دفاع از مهمان نوازی وحشتناک کشورهای کم درآمد بیش از حد دلسوزانه، به طور غیرمعمول نیست
7. Working mothers can't stand stay-at-home mothers; older ones think their younger versions are too overindulgent.
[ترجمه ترگمان]مادران شاغل نمی توانند در خانه بمانند، مادران بزرگ تر فکر می کنند که نسخه های جوان تر آن ها بسیار پیچیده است
[ترجمه گوگل]مادران کار نمی توانند مادری ماندن در خانه را تحمل کنند؛ مسوولان مسنتر معتقدند نسخههای جوانترشان بیش از حد غرق است
[ترجمه گوگل]مادران کار نمی توانند مادری ماندن در خانه را تحمل کنند؛ مسوولان مسنتر معتقدند نسخههای جوانترشان بیش از حد غرق است
8. I needed a good manager to keep me on track, but my boss—well, she's a nice lady, but she can be overindulgent, inefficient, and reclusive.
[ترجمه ترگمان]من به یک مدیر خوب احتیاج داشتم تا مرا در مسیر خود نگه دارد، اما رئیسم - خوب، او خانم خوبی است، ولی او می تواند overindulgent، inefficient و خلوت باشد
[ترجمه گوگل]من به یک مدیر خوب نیاز داشتم که مرا در مسیر خود نگه دارد، اما رئیس من خوب است، او خانم خوبی است، اما او می تواند بیش از حد حساس، ناکارآمد و بی نظیر باشد
[ترجمه گوگل]من به یک مدیر خوب نیاز داشتم که مرا در مسیر خود نگه دارد، اما رئیس من خوب است، او خانم خوبی است، اما او می تواند بیش از حد حساس، ناکارآمد و بی نظیر باشد
9. Parent upbringing manners of those delinquent teenagers are either rejective and negative, or overindulgent or passive.
[ترجمه ترگمان]رفتار والدین در تربیت والدین نوجوانان مجرم یا منفی است و یا غیر فعال است
[ترجمه گوگل]رفتارهای تربیت والدین این نوجوانان بزهکار، منفعل یا منفی، یا غیرقابل انعطاف یا غیرفعال هستند
[ترجمه گوگل]رفتارهای تربیت والدین این نوجوانان بزهکار، منفعل یا منفی، یا غیرقابل انعطاف یا غیرفعال هستند
پیشنهاد کاربران
بیش از حد لوس کننده ، خیلی پررو کننده
Overindulgent parents پدرومادر لوس کننده
Overindulgent parents پدرومادر لوس کننده
بیش از حد سهل گیر
زیاده خواهی، افراطی
کلمات دیگر: