سلول های زایا (به ویژه سلول هایی که عامل وراثت هستند)، زایا یاخته، پروتوپلاسم زایشی، دشته ی زایشی، قسمت قابل توارک نطفه قسمت قابل توارک نطفه
germ plasm
سلول های زایا (به ویژه سلول هایی که عامل وراثت هستند)، زایا یاخته، پروتوپلاسم زایشی، دشته ی زایشی، قسمت قابل توارک نطفه قسمت قابل توارک نطفه
انگلیسی به فارسی
قسمت قابل توار نطفه
پلاسمیدروژن، قسمت قابل تواری نطفه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the protoplasm of the germ cells containing chromosomes.
جملات نمونه
1. He proposed a theory in which the germ plasm was totally isolated from the adult body that transmits it to future generations.
[ترجمه ترگمان]او نظریه ای را پیشنهاد کرد که در آن نطفه میکروب کاملا از بدن فرد بالغی که آن را به نسل های آینده منتقل می کند، جدا بود
[ترجمه گوگل]او یک نظریه را پیشنهاد داد که در آن پلاسم ژرم پستان کاملا از بدن بالغ جدا شده بود که آن را به نسل های آینده انتقال می داد
[ترجمه گوگل]او یک نظریه را پیشنهاد داد که در آن پلاسم ژرم پستان کاملا از بدن بالغ جدا شده بود که آن را به نسل های آینده انتقال می داد
2. Conserving mollusk's germ plasm resources is a reliably guarantee of sustainable development of aquiculture.
[ترجمه ترگمان]منابع plasm germ Conserving یک تضمین موثق از توسعه پایدار of است
[ترجمه گوگل]حفاظت از منابع پلاسمایی مولکول گارانتی قابل اعتماد برای توسعه پایدار آبزی پروری است
[ترجمه گوگل]حفاظت از منابع پلاسمایی مولکول گارانتی قابل اعتماد برای توسعه پایدار آبزی پروری است
3. Maize with opposite character is both a good germ plasm resource for high yieldbreeding, and a precious variation for plant development research.
[ترجمه ترگمان]ذرت با خاصیت مخالف هر دو یک منبع plasm germ برای yieldbreeding بالا و یک تغییر قیمتی برای تحقیقات توسعه گیاهان است
[ترجمه گوگل]ذرت با شخصیت مخالف هر دو خوب منابع جوانه پلا برای yieldbreeding بالا و تنوع ارزش برای توسعه پژوهش های گیاهی است
[ترجمه گوگل]ذرت با شخصیت مخالف هر دو خوب منابع جوانه پلا برای yieldbreeding بالا و تنوع ارزش برای توسعه پژوهش های گیاهی است
4. Conservation of the germ plasm resources is a subject of significance in conservation biology.
[ترجمه ترگمان]حفاظت از منابع plasm از اهمیت ویژه ای در بیولوژی حفاظت برخوردار است
[ترجمه گوگل]حفاظت از منابع پلاسمایی گیاهی موضوع حیاتی در زیست شناسی حفاظت است
[ترجمه گوگل]حفاظت از منابع پلاسمایی گیاهی موضوع حیاتی در زیست شناسی حفاظت است
5. The germ plasm resource and breeding of grass is one of indispensability class of manual work pasture production subject and core course of grass studying specialty.
[ترجمه ترگمان]منشا و پرورش علف germ از طبقه indispensability است که در زمینه تولید مرتع مورد استفاده قرار می گیرد و مسیر اصلی علف به طور تخصصی مطالعه می شود
[ترجمه گوگل]منابع پلاسمایی گیاهی و پرورش علف های هرز یکی از کلاس های اجباری از موضوع تولید شاخه های کتابچه راهنمای کاربر و دوره اصلی دانش تخصصی علف چینی است
[ترجمه گوگل]منابع پلاسمایی گیاهی و پرورش علف های هرز یکی از کلاس های اجباری از موضوع تولید شاخه های کتابچه راهنمای کاربر و دوره اصلی دانش تخصصی علف چینی است
6. And they are the central part of the germ plasm resources of fruit trees and the base of fruit trees production.
[ترجمه ترگمان]و آن ها بخش مرکزی منابع تولید میوه درختان میوه و اساس تولید درختان میوه هستند
[ترجمه گوگل]و آنها بخش مرکزی از منابع پلاسمایی گیاهان درختان میوه و پایه درختان میوه می باشد
[ترجمه گوگل]و آنها بخش مرکزی از منابع پلاسمایی گیاهان درختان میوه و پایه درختان میوه می باشد
7. Although the tropical and subtropical zone had different germ plasm with our country's and American's in maize, photoperiod sensitivity had restricted its use in temperate zone.
[ترجمه ترگمان]اگرچه منطقه استوایی و نیمه استوایی plasm different با کشور ما و آمریکا در ذرت داشت، حساسیت photoperiod کاربرد آن را در مناطق معتدل محدود کرده بود
[ترجمه گوگل]گرچه منطقه گرمسیری و نیمه گرمسیری دارای پلاسمای ژرم های مختلف با ذرت در کشور ما و آمریکایی بود، حساسیت نور فوریه استفاده آن را در منطقه معتدل محدود کرد
[ترجمه گوگل]گرچه منطقه گرمسیری و نیمه گرمسیری دارای پلاسمای ژرم های مختلف با ذرت در کشور ما و آمریکایی بود، حساسیت نور فوریه استفاده آن را در منطقه معتدل محدود کرد
8. The poultry germ plasm resource is raw material in animal breeding.
[ترجمه ترگمان]منبع plasm poultry مواد خام در پرورش حیوانات است
[ترجمه گوگل]منابع پلاسمایی گیاه مرغ مواد خام در پرورش حیوانات است
[ترجمه گوگل]منابع پلاسمایی گیاه مرغ مواد خام در پرورش حیوانات است
9. Germ Plasm Resource, Wealth to be Shared by Mankind?
[ترجمه ترگمان]میکروب plasm، ثروت که به وسیله بشریت به اشتراک گذاشته می شود؟
[ترجمه گوگل]منابع پلاسما گیاهی، ثروت که باید توسط مردم به اشتراک گذاشته شود؟
[ترجمه گوگل]منابع پلاسما گیاهی، ثروت که باید توسط مردم به اشتراک گذاشته شود؟
10. Chromosome is the carrier of germ plasm.
[ترجمه ترگمان]نشون دهنده the of
[ترجمه گوگل]کروموزوم حامل پلاسم ژنی است
[ترجمه گوگل]کروموزوم حامل پلاسم ژنی است
11. Preliminary study of the resources of germ plasm of gramineous grass in Kirin Province, China.
[ترجمه ترگمان]مطالعه مقدماتی منابع of gramineous در استان Kirin در چین
[ترجمه گوگل]مقدماتی مطالعه منابع پلاسمایی گیاه چمن گرامی در استان کرین، چین
[ترجمه گوگل]مقدماتی مطالعه منابع پلاسمایی گیاه چمن گرامی در استان کرین، چین
12. It is a good leguminous forage germ plasm that has advantage of strong resistance.
[ترجمه ترگمان]این یک plasm علف leguminous خوب است که از مقاومت قوی بهره می برد
[ترجمه گوگل]این یک پلاسم ژرم پاستوریزه خوب است که دارای مقاومت قوی است
[ترجمه گوگل]این یک پلاسم ژرم پاستوریزه خوب است که دارای مقاومت قوی است
13. Studies on Interaction of Indolizine- naphthoquinone and CT-DNA Deoxyribonucleic acid (DNA) is the essential germ plasm in organisms.
[ترجمه ترگمان]مطالعات در مورد تعامل of - دی هیدروکسی و CT - دی ان دی کربوکسیلیک اسید (DNA)the حیاتی در ارگانیسم ها است
[ترجمه گوگل]مطالعات روی Interact of Indolizine-naphtoquinone و CT-DNA Deoxyribonucleic acid (DNA) پلاسمای ژنی ضروری در موجودات زنده است
[ترجمه گوگل]مطالعات روی Interact of Indolizine-naphtoquinone و CT-DNA Deoxyribonucleic acid (DNA) پلاسمای ژنی ضروری در موجودات زنده است
14. It is a more important effect that the electromagnetic pollution may accelerate germ plasm aberrance. It leads to the confusion of biothythm and illness.
[ترجمه ترگمان]این اثر بسیار مهمی است که آلودگی الکترومغناطیسی ممکن است نطفه خفه کردن میکروب را تسریع کند این بیماری منجر به سردرگمی of و بیماری می شود
[ترجمه گوگل]این یک اثر مهم تر است که آلودگی الکترومغناطیسی می تواند موجب تشدید اختلال پلاسمایی گیاه شود این منجر به سردرگمی بیوتایمت و بیماری می شود
[ترجمه گوگل]این یک اثر مهم تر است که آلودگی الکترومغناطیسی می تواند موجب تشدید اختلال پلاسمایی گیاه شود این منجر به سردرگمی بیوتایمت و بیماری می شود
پیشنهاد کاربران
بافت زاد یا زادبافت
گنجینه وراثتی
کلمات دیگر: