کلمه جو
صفحه اصلی

heroics

انگلیسی به فارسی

قهرمانان


انگلیسی به انگلیسی

• extravagant language, flamboyant actions or behavior; heroic deed

جملات نمونه

1. hand over the money without any heroics or else i'll shoot!
بدون قهرمان بازی پولها را بده و الا آتش می کنم !

2. There is no need to indulge in such heroics.
[ترجمه ترگمان]نیازی به این قهرمان بازی نیست
[ترجمه گوگل]نیازی به چنین قهرمانی نیست

3. America's present need is not heroics, but calm diplomacy.
[ترجمه ترگمان]نیاز کنونی آمریکا به قهرمانی نیست، بلکه دیپلماسی آرام است
[ترجمه گوگل]نیاز حال حاضر در امریکا است قهرمان، اما دیپلماسی آرامش نیست

4. Thanks to Bateman's heroics in the second half, the team won 20.
[ترجمه ترگمان]با تشکر از قهرمان بازی من در نیمه دوم، تیم بیست سال برنده شد
[ترجمه گوگل]با تشکر از قهرمانان Bateman در نیمه دوم، تیم 20 برنده شد

5. Remember, no heroics, we just go in there and do our job.
[ترجمه ترگمان]یادتون باشه، قهرمان بازی در نیار ما فقط میریم اونجا و کارمون را انجام میدیم
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، هیچ قهرمانانه، ما فقط به آنجا می رویم و کارمان را انجام می دهیم

6. He said his advice was: "No heroics, stay within the law"
[ترجمه ترگمان]او گفت که نصیحت او این بود: \" قهرمانانه نیست، در قانون بمان \"
[ترجمه گوگل]او گفت که توصیه او این بود: 'هیچ قهرمانی، در قانون باقی بماند'

7. Their makeshift pack performed heroics, and the backs found the spirit of adventure whose absence was so often criticised Down Under.
[ترجمه ترگمان]گروه شیفتی آن ها قهرمانانه بود و پشت آن روح ماجراجویی پیدا می شد که غیبت او به حدی مورد انتقاد قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]بسته موقت آنها قهرمانان را اجرا کرد، و پشت ها روح ماجراجویی را یافتند که غیبت او اغلب مورد انتقاد قرار گرفت

8. Mellor's self-styled heroics were cold comfort for his team leader, John Major.
[ترجمه ترگمان]قهرمانانه s Mellor به خاطر رهبر تیم، جان میجر (John Major)آرامش بخش بود
[ترجمه گوگل]جان مینور، رهبر تیم خود، آرامش سردی را به دست آورد

9. The Bears' last-minute heroics energized the crowd of 5000.
[ترجمه ترگمان]تیم قهرمانانه خرس ها در دقیقه آخر به جمعیت ۵۰۰۰ نیرو انرژی بخشید
[ترجمه گوگل]قهرمانان آخرین لحظات خرس ها جمعیت 5000 را پرتاب کردند

10. The loyalty and heroics that Mulholland inspired in his workers were a perpetual source of wonder.
[ترجمه ترگمان]وفاداری و قهرمانانه که در کارگران او الهام بخش بود، مایه شگفتی و شگفتی همیشگی بود
[ترجمه گوگل]وفاداری و قهرمانی که مول هولد الهام گرفته از کارگرانش یک منبع دائمی تعجب بود

11. Cut it out, Perry. You've performed your heroics. It's all over now.
[ترجمه ترگمان]بس کن، پری تو قهرمان بازی در اوردی حالا همه چیز تم وم شده
[ترجمه گوگل]آن را بردارید، پری شما قهرمانان خود را انجام داده اید حالا دیگر تمام شده است

12. How will heroics affect the Race to the MVP? Coach Erik Spoelstra, take it away, please.
[ترجمه ترگمان]رقابت با the چگونه خواهد بود؟ اریک Spoelstra، مربی تیم، لطفا آن را بردارید
[ترجمه گوگل]چگونه قهرمانان بر نژاد به MVP تاثیر می گذارد؟ مربی اریک اسپوالسترا، آن را بردار، لطفا

13. Miller's self - styled heroics were a cold comfort for his team leader.
[ترجمه ترگمان]قهرمانانه سازی میلر برای رهبر تیم مایه آرامش سردی بود
[ترجمه گوگل]میلر به سبک قهرمانانه ی خود، آرامش سردی برای رهبر تیمش بود

14. Heroics are for those epic films they make in Hollywood.
[ترجمه ترگمان]heroics برای فیلم های حماسی که در هالیوود می سازند وجود دارد
[ترجمه گوگل]قهرمانان برای کسانی که فیلم های حماسی آنها را در هالیوود ساخته شده است

پیشنهاد کاربران

ادای قهرمانارو درآوردن


کلمات دیگر: