کلمه جو
صفحه اصلی

cluster bomb

انگلیسی به انگلیسی

• bomb that contains many small bomblets that ejects a number of projectiles on impact

جملات نمونه

1. The planes were reported to have used cluster bombs and also to have strafed roads and buildings.
[ترجمه ترگمان]گزارش ها حاکی از آن بودند که این هواپیماها از بمب های خوشه ای استفاده کرده اند و همچنین جاده ها و ساختمان ها را مورد استفاده قرار داده اند
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که این هواپیما از بمب های خوشه ای استفاده کرده و همچنین جاده ها و ساختمان ها را در اختیار دارد

2. It will also strongly criticise the use of cluster bombs.
[ترجمه ترگمان]همچنین به شدت استفاده از بمب های خوشه ای را مورد انتقاد قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]همچنین به شدت از استفاده از بمب های خوشه ای انتقاد می کند

3. The cluster bomb has a high kill probability against a range of small soft targets.
[ترجمه ترگمان]این بمب خوشه ای احتمال بالای مرگ را در برابر دامنه ای از اهداف نرم کوچک دارد
[ترجمه گوگل]بمب خوشه ای احتمال کشتن در برابر طیف وسیعی از اهداف کوچک نرم را دارد

4. By now, the police were chasing protesters into various neighbourhoods, and throwing cluster bombs of rubber pellets at locals.
[ترجمه ترگمان]تا به حال، پلیس در حال تعقیب معترضان به محله های مختلف بود و بمب های خوشه ای را به افراد محلی پرتاب می کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر پلیس تعقیب معترضین به محله های مختلف و پرتاب بمب های خوشه ای از گلوله های لاستیکی را در مردم محلی انجام داد

5. The MoD had to spend £20m upgrading and ordering extra stocks of the cluster bombs for the Kosovo campaign.
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع باید ۲۰ میلیون پوند در روز به روز رسانی کند و سفارش دهد که تعداد بیشتری از بمب های خوشه ای برای کمپین کوزوو سفارش داده شود
[ترجمه گوگل]وزارت مبارزه با مفاسد اقتصادی مجبور بود که 20 میلیون پوند هزینه کند و بمب های خوشه ای را برای کمپین های کوزوو ذخیره کند

6. BZ was eventually put in hand grenades and a 750 pound cluster bomb.
[ترجمه ترگمان]سرانجام bz نارنجک دستی و یک بمب دسته ۷۵۰ پوندی قرار داده شد
[ترجمه گوگل]در نهایت BZ در نارنجک دست و یک بمب خوشه ای 750 پوند قرار گرفت

7. Nor are we gasping for a chance to be blasted to smithereens by a cluster bomb.
[ترجمه ترگمان]و ما هم برای این که شانسی برای خرد شدن با یک بمب انبوه از هم جدا شویم، به سختی نفس می کشیم
[ترجمه گوگل]ما برای اینکه فرصتی برای بمباران خوشه ای در اختیار ما قرار می دهیم، غافل نمی شویم

8. The function evaluation of damage area and crater depth of runway damaged cluster bomb was studied.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی عملکرد ناحیه آسیب و عمق حفره در باند فرودگاه آسیب دیده مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ارزیابی عملکرد منطقه خسارت و عمق بیرحمانه باند انفجاری بمب خوشه ای مورد مطالعه قرار گرفت

9. The function evaluation of damage area and crater depth of runway cluster bomb was studied.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی عملکرد ناحیه آسیب و عمق حفره باند باند فرودگاه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ارزیابی عملکرد ناحیه آسیب و عمق دهانه بمب خوشه باند مورد مطالعه قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

بمب خوشه ای

بمب خوشه ای : بمبی که تعدادی موشک روی محل اصابت تخلیه می کند تا پرسنل را زخمی یا وسایل نقلیه را تخریب کند .

cluster bomb ( علوم نظامی )
واژه مصوب: بمب خوشه‏ای
تعریف: بمبی شامل تعداد زیادی بمب های کوچک که هنگام فرود در منطقۀ وسیعی پراکنده می شوند و دارای زمان انفجار متغیر هستند


کلمات دیگر: