کلمه جو
صفحه اصلی

terms of reference

انگلیسی به انگلیسی

• area of authorization, field of jurisdiction (of a committee)

جملات نمونه

1. The government has announced the terms of reference for its proposed committee of inquiry.
[ترجمه کهربایی] دولت، حیطه اختیارات کمیته تحقیق را اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت از شرایط مرجع برای کمیته پیشنهادی خود خبر داده است
[ترجمه گوگل]حکومت مرجع کمیته پیشنهاد تحقیق خود را اعلام کرده است

2. The matter, they decided, lay outside the commission's terms of reference.
[ترجمه کهربایی] تصمیم گرفتند موضوع، خارج از حیطه اختیارات آنهاست.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که موضوع خارج از شرایط مرجع کمیسیون باشد
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند، خارج از مرجع کمیسیون قرار گیرند

3. The matter was outside the committee's terms of reference.
[ترجمه کهربایی] موضوع خارج از حیطه اختیارات کمیته بود.
[ترجمه ترگمان]موضوع خارج از شرایط مرجع بود
[ترجمه گوگل]موضوع خارج از مرجع کمیته بود

4. The terms of reference for the phone concessions were to go on sale Monday.
[ترجمه ترگمان]شرایط مرجع برای امتیازات تلفن، روز دوشنبه به فروش گذاشته شد
[ترجمه گوگل]مرجع صدور مجوزهای تلفن برای فروش دوشنبه بود

5. Although it has no formal terms of reference, its discussions principally concern grants and expenditure levels.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این موضوع هیچ گونه اشاره ای رسمی ندارد، بحث های آن عمدتا به کمک های مالی و سطوح هزینه های مربوط می شود
[ترجمه گوگل]گرچه در آن هیچ مرجع رسمی مرجع وجود ندارد، بحث های آن عمدتا مربوط به میزان کمک هزینه و هزینه می شود

6. Our terms of reference suggested that we should consider drama in the context of the great dramatic works of literature.
[ترجمه ترگمان]شرایط مرجع ما حاکی از آن است که ما باید درام را در زمینه کاره ای دراماتیک بزرگ ادبیات در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]مأموریت ما اشاره کرد که ما باید درام را در زمینه آثار قابل توجهی از ادبیات در نظر بگیریم

7. Even within its own terms of reference, the positivist approach has problems.
[ترجمه ترگمان]حتی در شرایط مرجع خود، رویکرد positivist دارای مشکلاتی است
[ترجمه گوگل]حتی در قالب مرجع خود، رویکرد مثبت گرا مشکلاتی دارد

8. Sub-Committee E has wider terms of reference than the other sub-committees.
[ترجمه ترگمان]بخش زیر از اختیارات بیشتری نسبت به سایر کمیته های فرعی برخوردار است
[ترجمه گوگل]کمیته E دارای مرجع گسترده تر نسبت به سایر کمیته های کمیته است

9. The precise status and terms of reference of this committee remain obscure.
[ترجمه ترگمان]وضعیت دقیق و شرایط مرجع این کمیته نامعلوم است
[ترجمه گوگل]وضعیت دقیق و مراتب این کمیته مبهم است

10. But the terms of reference themselves pose problems, too.
[ترجمه ترگمان]اما شرایط مرجع برای خود نیز مشکلاتی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]اما شرایط مرجع خود نیز مشکلات را ایجاد می کند

11. The matter will be governed by the terms of reference and the procedure established, together with any code of conduct adopted.
[ترجمه ترگمان]این موضوع با شرایط مرجع و روند ایجاد شده، همراه با هر کد رفتاری که اتخاذ می شود، کنترل خواهد شد
[ترجمه گوگل]این موضوع تحت شرایط مرجع و روش تعیین شده همراه با هر کدام از رفتارهای تصویب شده است

12. As a result, the terms of reference will be sold beginning at an undetermined date no later than April
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، شرایط مرجع در تاریخ نامعلومی از ماه آوریل تا تاریخ نامعلومی به فروش خواهد رسید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه، مرجع خواهد شد شروع در یک روز مشخص نشده بعد از آوریل

13. Budgets and terms of reference for each subsequent stage of assistance will be agreed with yourselves before starting an assignment.
[ترجمه ترگمان]Budgets و شرایط مرجع برای هر مرحله بعدی کمک قبل از شروع یک تکلیف با شما موافقت خواهد شد
[ترجمه گوگل]بودجه ها و شرایط مرجع برای هر مرحله بعد از کمک با قبل از شروع یک تکالیف موافقت می شود

14. Thus, terms of reference for the study will be established, and the scope and extent of the investigation defined.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، از نظر مرجع برای این تحقیق مشخص خواهد شد، و دامنه و گستره تحقیقات تعریف شده
[ترجمه گوگل]بنابراین، شرایط مرجع برای مطالعه ایجاد خواهد شد، و محدوده و میزان تحقیق تعریف شده است

15. Terms of reference for due diligence will naturally be a matter for yourselves and the investigating accountants to consider and agree.
[ترجمه ترگمان]شرایط مرجع برای ارزیابی باید به طور طبیعی موضوعی برای خودتان و حسابداران تحت بررسی باشد تا آن ها را در نظر بگیرید و به توافق برسند
[ترجمه گوگل]شرایط مرجع برای رسیدگی به حوادث به طور طبیعی برای شما و حسابداران تحقیقاتی مورد توجه و موافقت قرار می گیرد

پیشنهاد کاربران

حیطه اختیارات، شرایط کار، ضوابط مرجع

شرایط عمومی کار

شرط ارجاع ( در داوری به معنی شرط ارجاع به داوری مصطلح است )

( حقوق ) حدود اختیارات و وظایف

شرح خدمات

دستور کار


کلمات دیگر: