1. Mix in tablespoon of the reserved artichoke marinade.
[ترجمه ترگمان]یک قاشق سوپ خوری از کنگر فرنگی ذخیره شده را مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]مخلوط در قاشق غذاخوری ماریناد آرتیکاک
2. Pour over the artichoke hearts and season lightly with salt and pepper.
[ترجمه ترگمان]hearts و season را با نمک و فلفل به آرامی بر روی کنگر فرنگی بریزید
[ترجمه گوگل]پور بیش از قلب آرتیشوک و فصل به آرامی با نمک و فلفل
3. This recipe is adapted from his artichoke pie.
[ترجمه ترگمان]این دستورالعمل از پای artichoke his اقتباس شده است
[ترجمه گوگل]این دستور غذا از پای کاسه ای او اقتباس شده است
4. Finally, after what seems like peeling back an artichoke, there he is.
[ترجمه ترگمان]بالاخره، بالاخره، بعد از اون چیزی که به نظر میرسه یک کنگر فرنگی رو برمی گردونه، اون اونجاست
[ترجمه گوگل]در نهایت، پس از آن چیزی که به نظر می رسد لایه برداری یک artichoke، او وجود دارد
5. Cut artichoke hearts in half and add to soup; heat through.
[ترجمه ترگمان]artichoke را به نصف کاهش دهید و به سوپ اضافه کنید
[ترجمه گوگل]قلب آرتیشوک را به نصف بریزید و به سوپ اضافه کنید؛ حرارت از طریق
6. Stir the chicken, parsley, carrot, artichoke hearts, pepper and onion into the couscous.
[ترجمه ترگمان]مرغ، جعفری، هویج، کنگر فرنگی، فلفل و پیاز را به این couscous اضافه کنید
[ترجمه گوگل]مرغ، جعفری، هویج، قارچ آرتیشوک، فلفل و پیاز را به کاسکوس اضافه کنید
7. There is something of the artichoke in their irregularity, something of the pork sausage in their shape and colour.
[ترجمه ترگمان]یک چیزی از کنگر فرنگی با irregularity و رنگ گوشت خوک در شکل و رنگ آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]چیزی شبیه چمچه زنی در بی نظمی آنهاست، چیزی از سوسیس خوک در شکل و رنگ آنها
8. Grilled chicken breast with capers, olives, and artichoke in marinara sauce.
[ترجمه ترگمان]سینه مرغ با سس و زیتون و کنگر فرنگی در سس marinara
[ترجمه گوگل]سینه مرغ کبابی با کاپر، زیتون و آرتیکاک در سس مینارا
9. Inulin was extracted from Jerusalem artichoke by hot water lixiviating, and then turned to reducing sugar (fructose mostly) with the method of phosphoric acid hydrolysis.
[ترجمه ترگمان]inulin با استفاده از lixiviating آب داغ، از کنگر فرنگی بیرون کشیده شد و سپس تبدیل به کاهش قند (فروکتوز)با روش هیدرولیز اسیدی شد
[ترجمه گوگل]اینولین از آب آشامیدنی اورشلیم استخراج شده توسط آب گرم لیکسیون کردن، و سپس به کاهش شکر (فروکتوز بیشتر) با روش هیدرولیز اسید فسفریک تبدیل شده است
10. Artichoke leaf has been shown to lower cholesterol.
[ترجمه ترگمان]برگ artichoke به کاهش کلسترول نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]برگ آرتیکوک نشان داده است که کلسترول را پایین می آورد
11. Using artichoke, the technological parameter of artichoke pickled vegetable can be studied in this paper.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کنگر فرنگی، پارامتر فن آوری of pickled می تواند در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از artichoke، پارامتر تکنولوژیکی سبزیجات ترشی آرتیشوک در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد
12. The results showed that artichoke leaf extract has the strongest antimicrobial effects on Streptomyces griseus and Bacillus subtilis, followed by Escherichia coli and Staphylococcus aureus.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که عصاره برگ کنگر فرنگی، قوی ترین اثرات ضدمیکروبی را در Streptomyces griseus و Bacillus subtilis، پس از آن Escherichia coli و استافیلوکوکوس اورئوس دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که عصاره برگ عصاره دارای اثرات ضد میکروبی Streptomyces griseus و Bacillus subtilis و سپس اشریشیاکلی و استافیلوکوک اورئوس است
13. BLUEBIRD and ARTICHOKE were administered in a compartmented fashion.
[ترجمه ترگمان]bluebird و artichoke به سبک compartmented برگزار شد
[ترجمه گوگل]BLUEBIRD و ARTICHOKE به صورت مجزا اجرا شدند
14. The results showed that the hydrolyzate of Jerusalem artichoke stalks and tubers was an excellent carbon source for the production of 3-BD, even better than other sugars.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که the of artichoke و tubers یک منبع کربن عالی برای تولید ۳ - BD، حتی بهتر از دیگر قندها است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که هیدرولیزات ساقه ها و غده های آرتیشوک اورشلیم، منبع کربن عالی برای تولید 3-BD، حتی بهتر از سایر قندها بود