کلمه جو
صفحه اصلی

purse strings


ریسمان سر کیسه، بند همیان، نیفه ی انبان

انگلیسی به فارسی

ریسمان سر کیسه، بند همیان، نیفهی انبان


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: the control or management of finances, as of a family or organization.

- Mother held the purse strings in our family.
[ترجمه ترگمان] مادر بنده ای کیف را در خانواده ما نگه داشت
[ترجمه گوگل] مادر رشته های کیف پول در خانواده ما را نگه داشت

• if you say that someone holds or controls the purse strings, you mean that they control the way money is spent for example in a particular family, group, or country.

مترادف و متضاد

monetary power


Synonyms: almighty dollar, financial control, money belt, money power, power of the purse, wallet


جملات نمونه

1. She keeps tight control over the purse strings.
[ترجمه ترگمان] اون کنترل کیف پول رو حفظ می کنه
[ترجمه گوگل]او کنترل شدید بر رشته های کیف پول را نگه می دارد

2. Who holds the purse strings in your house?
[ترجمه ترگمان]کی کیف پول خونه - ت رو نگه میداره؟
[ترجمه گوگل]چه کسی رشته های کیف پول را در خانه شما نگه می دارد؟

3. It all comes down to who holds the purse strings.
[ترجمه ترگمان]همه چیز به این نتیجه رسیده که چه کسی کیف پول را در دست دارد
[ترجمه گوگل]همه چیز به دست می آید که رشته های کیف پول را نگه می دارد

4. The government will have to tighten the purse strings .
[ترجمه ترگمان]دولت باید این کیسه پول را محکم کند
[ترجمه گوگل]دولت مجبور خواهد شد رشته های کیف پول را تشدید کند

5. Maureen definitely holds the purse strings.
[ترجمه ترگمان] مورین \"قطعا the رو نگه میداره\"
[ترجمه گوگل]مورین قطعا رشته های کیف پول را نگه می دارد

6. Now local transportation agencies decide where the purse strings.
[ترجمه ترگمان]اکنون آژانس های حمل و نقل محلی تصمیم می گیرند که در کجا قرار دارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سازمان های حمل و نقل محلی تصمیم می گیرند که کدام رشته های کیف پول

7. Ownership refuses to loosen the purse strings athat would bring in a superstar talent.
[ترجمه ترگمان]این مالکیت از شل شدن بنده ای کیسه پول امتناع می ورزد و باعث می شود که استعداد زیادی داشته باشد
[ترجمه گوگل]مالکیت امتناع می کند که رشته های کیف پول را از بین ببرد و در یک استعداد ستاره ای به ارمغان بیاورد

8. Dad holds the purse strings in our family.
[ترجمه ترگمان] بابا the رو تو خانواده مون نگه میداره
[ترجمه گوگل]پدر پدربزرگها را در خانواده ما نگه می دارد

9. He holds the purse strings in the family.
[ترجمه ترگمان] اون کیف پول خانواده رو داره
[ترجمه گوگل]او رشته های کیف پول را در خانواده نگه می دارد

10. Mother holds the purse strings in out family.
[ترجمه ترگمان]مادر رشته کیف را در دست دارد
[ترجمه گوگل]مادر رشته های کیف پول را در خارج از خانواده نگه می دارد

11. All these issues add up to political fire works on Capitol Hill before Congress loosens its purse strings.
[ترجمه ترگمان]همه این مسائل به آتش سیاسی در کاپیتول هیل قبل از اینکه کنگره strings را تصویب کند، دامن می زند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه کنگره رشته های کیف پول خود را کاهش دهد، همه این مسائل به آثار آتش سوزی در Capitol Hill اضافه می شوند

12. One of Syl's ways of expressing displeasure was by tightening the purse strings.
[ترجمه ترگمان]یکی از روش های Syl که برای ابراز نارضایتی ازش استفاده کرده بود با بستن بند کیف بود
[ترجمه گوگل]یکی از شیوه های ابراز نارضایتی از سوی سیل بود، با پیچاندن رشته های کیف پول

13. The Government have no intention of giving power to anyone except those who hold the purse strings.
[ترجمه ترگمان]دولت قصد ندارد به کسی جز کسانی که بنده ای کیف را نگه دارند، قدرت بدهند
[ترجمه گوگل]حکومت قصد ندارد قدرت را به کسی بسپارد که تنها رشته های کیف پول را نگه می دارد

اصطلاحات

hold the purse strings

سرکیسه‌ی پول را در دست داشتن، اختیار پول را داشتن


tighten (or loosen) the purse strings

سر کیسه‌ی پول را سفت کردن (یا شل کردن)، در خرج امساک کردن (یا گشاده دستی کردن)



کلمات دیگر: