مالیات شرکت (مالیاتی که بر سود شرکت ها بسته می شود)
corporation tax
مالیات شرکت (مالیاتی که بر سود شرکت ها بسته می شود)
انگلیسی به انگلیسی
• corporation tax is a tax that companies have to pay on the profits they make.
جملات نمونه
1. There will be no alteration in corporation tax.
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییری در مالیات شرکت ها وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]هیچ تغییری در مالیات شرکت وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]هیچ تغییری در مالیات شرکت وجود نخواهد داشت
2. Corporation tax, by increasing the fixed costs, in effect raises the entry barriers to the industry.
[ترجمه ترگمان]مالیات شرکت با افزایش هزینه های ثابت، موانع ورود به این صنعت را بالا می برد
[ترجمه گوگل]مالیات شرکت، با افزایش هزینه های ثابت، در اثر افزایش موانع ورود به صنعت را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]مالیات شرکت، با افزایش هزینه های ثابت، در اثر افزایش موانع ورود به صنعت را افزایش می دهد
3. In this respect any shifting of corporation tax would counter this argument to tax corporations perse.
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، هر گونه تغییر مالیات شرکت ها با این استدلال به شرکت های مالیاتی برخورد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در این راستا هر گونه تغییر مالیات شرکت با این استدلال به شرکت های مالی مالی عقیده دارد
[ترجمه گوگل]در این راستا هر گونه تغییر مالیات شرکت با این استدلال به شرکت های مالی مالی عقیده دارد
4. From 198 companies' gains were charged to corporation tax as if they were additional income of an accounting period.
[ترجمه ترگمان]از ۱۹۸ شرکت به مالیات بر شرکت ها، به طوری که درآمد اضافی یک دوره حسابداری وجود دارد، متهم شدند
[ترجمه گوگل]از 198 شرکت سود حاصل از مالیات شرکت به حساب می آید، به شرطی که درآمد اضافی یک دوره حسابداری باشد
[ترجمه گوگل]از 198 شرکت سود حاصل از مالیات شرکت به حساب می آید، به شرطی که درآمد اضافی یک دوره حسابداری باشد
5. The same is true of corporation tax, paid by firms on company profits.
[ترجمه ترگمان]همین مساله در مورد مالیات شرکت ها صادق است، که توسط شرکت ها در سود شرکت پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]همین امر مربوط به مالیات شرکت است که توسط شرکت ها در سود شرکت ها پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]همین امر مربوط به مالیات شرکت است که توسط شرکت ها در سود شرکت ها پرداخت می شود
6. The company's corporation tax liability is due on 1 October 1995 and its returns and accounts by 31 December 199
[ترجمه ترگمان]مسئولیت مالیاتی شرکت در ۱ اکتبر ۱۹۹۵ و پس از آن ۳۱ دسامبر ۱۹۹ راس بود
[ترجمه گوگل]مسئولیت مالیاتی شرکت در تاریخ 1 اکتبر 1995 و بازده و حساب آن تا 31 دسمبر 199 است
[ترجمه گوگل]مسئولیت مالیاتی شرکت در تاریخ 1 اکتبر 1995 و بازده و حساب آن تا 31 دسمبر 199 است
7. The interest-free loan is unrelieved advance corporation tax.
[ترجمه ترگمان]وام بدون بهره بدون پرداخت مالیات بر مالیات شرکت ها است
[ترجمه گوگل]وام بدون بهره غیرقانونی مالیات بر شرکت است
[ترجمه گوگل]وام بدون بهره غیرقانونی مالیات بر شرکت است
8. Corporation tax receipts were also below last year's.
[ترجمه ترگمان]رسیده ای مالیات شرکت در سال گذشته نیز پایین تر بودند
[ترجمه گوگل]درآمد شرکت های مالیاتی در سال گذشته نیز کمتر بود
[ترجمه گوگل]درآمد شرکت های مالیاتی در سال گذشته نیز کمتر بود
9. It also offered a complete exemption of corporation tax for 10 years from the start of operations.
[ترجمه ترگمان]این لایحه همچنین معافیت کامل مالیات شرکت ها را برای ۱۰ سال از آغاز عملیات ها اعلام کرد
[ترجمه گوگل]همچنین از زمان آغاز عملیات، 10 سال از مالیات شرکت به طور کامل ارائه شده است
[ترجمه گوگل]همچنین از زمان آغاز عملیات، 10 سال از مالیات شرکت به طور کامل ارائه شده است
10. Corporation tax systems fall into different categories.
[ترجمه ترگمان]سیستم های مالیاتی شرکت در دسته های مختلف قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]سیستم های مالیاتی شرکت ها به دسته های مختلف تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]سیستم های مالیاتی شرکت ها به دسته های مختلف تقسیم می شوند
11. In 1965 the Government of the day introduced corporation tax which reduced the cost of servicing debt.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۵، دولت مالیات شرکتی را معرفی کرد که هزینه بازپرداخت بدهی را کاهش داد
[ترجمه گوگل]در سال 1965، دولت روز مالیاتی شرکت را تأسیس کرد که هزینه خدمات وام را کاهش داد
[ترجمه گوگل]در سال 1965، دولت روز مالیاتی شرکت را تأسیس کرد که هزینه خدمات وام را کاهش داد
12. The plaintiff was assessed to corporation tax for accounting periods covering the years 1977 to 198
[ترجمه ترگمان]شاکی در مورد مالیات شرکتی برای دوره های حسابداری که در سال های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸ مورد بررسی قرار گرفت، مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]شاکی برای دوره های حسابداری سالهای 1977 تا 198 به مالیات بر شرکت پرداخت شد
[ترجمه گوگل]شاکی برای دوره های حسابداری سالهای 1977 تا 198 به مالیات بر شرکت پرداخت شد
13. Joint-venture companies must pay corporation tax.
[ترجمه ترگمان]شرکت های سرمایه گذاری مشترک باید مالیات شرکت ها را بپردازند
[ترجمه گوگل]شرکت های مشترک باید مالیات شرکت را پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های مشترک باید مالیات شرکت را پرداخت کنند
14. The firm has to pay 1050 in corporation tax on the balancing charge and 5340 in capital gains tax.
[ترجمه ترگمان]این شرکت باید در مالیات شرکتی ۱۰۵۰ دلار را پرداخت کند و ۵۳۴۰ در سرمایه نیز مالیات را به دست آورد
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور است 1050 مالیات شرکت را برای هزینه تعادل و 5340 مالیات بر درآمد سرمایه پرداخت کند
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور است 1050 مالیات شرکت را برای هزینه تعادل و 5340 مالیات بر درآمد سرمایه پرداخت کند
15. Let us now consider the effect of the corporation tax.
[ترجمه ترگمان]حال اجازه دهید تاثیر مالیات بر شرکت ها را در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]بگذارید اکنون تأثیر مالیات شرکت را بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید اکنون تأثیر مالیات شرکت را بررسی کنیم
کلمات دیگر: