کلمه جو
صفحه اصلی

cornflour


(امریکا) آرد ذرت، ردذرت ,ردبرنج

انگلیسی به فارسی

آرد ذرت


انگلیسی به انگلیسی

• flour made from corn
cornflour is a very fine white maize flour.

جملات نمونه

1. Thicken the broth with the cornflour.
[ترجمه ترگمان]سوپ را با the مخلوط کن
[ترجمه گوگل]بادمجان را با ذرت پر کن

2. Cornflour can be used as a thickener in sauces.
[ترجمه ترگمان]Cornflour را می توان به عنوان یک thickener در سس های مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]ذرت می تواند به عنوان یک ضخیم کننده در سس ها استفاده شود

3. Mix the cornflour with one tablespoon of water.
[ترجمه ترگمان]قاشق سوپ خوری آب را با یک قاشق سوپ خوری آب مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]کیک ذرت را با یک قاشق غذاخوری آب مخلوط کنید

4. Make a white sauce with the milk and cornflour and add most of the grated cheese.
[ترجمه ترگمان]یک سس سفید با شیر و cornflour درست کنید و بیشتر پنیر رنده شده را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]سس سفید را با شیر و کیک ذرت تهیه کنید و بیشتر پنیر رنده شده را اضافه کنید

5. Blend the cornflour with a tablespoon of water, add to the pan and cook the sauce until thickened.
[ترجمه ترگمان]cornflour را با یک قاشق سوپ خوری آب ترکیب کنید، به ماهی تابه اضافه کنید و سس را تا کلفت کنید
[ترجمه گوگل]روغن ذرت را با یک قاشق غذاخوری آب مخلوط کنید، آن را به تابه اضافه کنید و سس را بپزید تا ضخیم شود

6. Mix cornflour with a little water to a paste and add to the fruit to thicken.
[ترجمه ترگمان]خمیر دندان را با کمی آب مخلوط کنید و به خمیر اضافه بکنید و به میوه ها اضافه کنید تا سفت شوند
[ترجمه گوگل]مخلوط روغن زیتون را با کمی آب به رب اضافه کرده و به میوه به ضخیم شدن اضافه کنید

7. Stir the blended cornflour, the grated orange rind and remaining juice into the curry.
[ترجمه ترگمان]مخلوط مخلوط شده را هم بزنید، پوست پرتقال رنده شده و آب باقیمانده را به کاری کاری اضافه کنید
[ترجمه گوگل]کره ذرت مخلوط شده، پوست نارنجی رنده شده و آب باقی مانده را به کار بریزید

8. Mix the cornflour with a little cold water and stir into the sauce.
[ترجمه ترگمان]the را با کمی آب سرد مخلوط کنید و به داخل سس بزنید
[ترجمه گوگل]کره ذرت را با کمی آب سرد مخلوط کرده و به سس میچرخید

9. Mix the remaining milk with the cornflour and skimmed milk powder.
[ترجمه ترگمان]شیر باقیمانده را با شیر خشک مخلوط کنید و پودر شیر را بردارید
[ترجمه گوگل]شیر باقی مانده را با روغن ذرت و پودر شیر خامه مخلوط کنید

10. Maize comes in many guises, including cornflour, cornflakes, corn oil, corn syrup, sweetcorn, corn-on-the-cob and popcorn.
[ترجمه ترگمان]ذرت در بسیاری از guises از جمله cornflour، cornflakes، روغن ذرت، شربت ذرت، ذرت، ذرت، ذرت و ذرت بو داده می شود
[ترجمه گوگل]ذرت در بسیاری از موارد، از جمله روغن ذرت، ذرت ذرت، روغن ذرت، شربت ذرت، کره ذرت، ذرت روی کباب و ذرت بو داده است

11. Sift the self-raising flour with the cornflour.
[ترجمه ترگمان]آرد بالا بردن خود را با the افزایش دهید
[ترجمه گوگل]آرد خود پرورش را با روغن ذرت بریزید

12. Slake the cornflour in the milk and add to the pan.
[ترجمه ترگمان]cornflour را در شیر بریزید و به ماهی تابه اضافه کنید
[ترجمه گوگل]گندم را در شیر بریزید و به تابه اضافه کنید

13. Mix the cornflour with a little cold water and stir into the sauce. Add the Worcester sauce.
[ترجمه ترگمان]the را با کمی آب سرد مخلوط کنید و به داخل سس بزنید سس Worcester را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]کره ذرت را با کمی آب سرد مخلوط کرده و به سس میچرخید سس وورستر را اضافه کنید

14. Cayenne pepper; 1 level tablespoon cornflour.
[ترجمه ترگمان]فلفل قرمز: ۱ قاشق غذاخوری قاشق سوپ خوری
[ترجمه گوگل]فلفل هندی؛ 1 قاشق غذا خوری کیک ذرت

15. Shape minced fish into balls. Coat lightly with cornflour . Deep-fry in oil until cooked, remove.
[ترجمه ترگمان]ماهی خرد شده را به مجالس رقص تبدیل کرد و به آرامی به او نشان دادم سرخ کردن در روغن تا زمانی که پخته شود، از بین برود
[ترجمه گوگل]شکل ماهی را به توپ بریزید کت را به آرامی با روغن ذرت بپزید عمیق کردن در روغن تا زمانی که پخته شده، حذف کنید


کلمات دیگر: