(از ریشه ی فارسی: پرده - هند و پاکستان)، حجاب، دورداری نامحرم، پرده، دیواره، حایل، برای پوشیدن زنان از دیدارمردان بویژه در هند، پارچه پرده ای
purdah
(از ریشه ی فارسی: پرده - هند و پاکستان)، حجاب، دورداری نامحرم، پرده، دیواره، حایل، برای پوشیدن زنان از دیدارمردان بویژه در هند، پارچه پرده ای
انگلیسی به فارسی
پرده،برای پوشیدن زنان از دیدار مردان بویژه در هند،پارچه پرده ای
پوداه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the Muslim or Hindu practice of keeping women hidden from men outside their own family.
• (2) تعریف: a curtain, veil, or the like used for such a purpose.
• veil worn by women to keep them out of the sight of men; screen or divider used to separate men from women
purdah is a custom practised in some muslim and hindu societies, in which women keep apart from male strangers, for example by staying in a special part of a house or by covering their faces and the whole of their bodies to avoid being seen.
purdah is a custom practised in some muslim and hindu societies, in which women keep apart from male strangers, for example by staying in a special part of a house or by covering their faces and the whole of their bodies to avoid being seen.
جملات نمونه
1. The women in the village live in purdah.
[ترجمه ترگمان]زنان روستا در purdah زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]زنان در روستا در خرداد زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]زنان در روستا در خرداد زندگی می کنند
2. He kept his daughters in virtual purdah.
[ترجمه ترگمان]او دخترانش را در purdah مجازی نگه داشت
[ترجمه گوگل]او دختران خود را در خلوت مجازی نگه داشته است
[ترجمه گوگل]او دختران خود را در خلوت مجازی نگه داشته است
3. In this region women seldom venture out of purdah.
[ترجمه ترگمان]در این منطقه زنان به ندرت از purdah خارج می شوند
[ترجمه گوگل]زنان در این منطقه به ندرت از پوداه خارج می شوند
[ترجمه گوگل]زنان در این منطقه به ندرت از پوداه خارج می شوند
4. Jeff has gone into purdah while he's preparing for his exams.
[ترجمه ترگمان]جف در حالی که خودش را برای امتحانات آماده کرده بود، وارد اتاق شد
[ترجمه گوگل]جف در حالی که او برای امتحانات خود آماده می شود، به خرداد رفته است
[ترجمه گوگل]جف در حالی که او برای امتحانات خود آماده می شود، به خرداد رفته است
5. The bride remains in purdah until the wedding.
[ترجمه ترگمان]عروس تا عروسی در purdah باقی می ماند
[ترجمه گوگل]عروس تا رسیدن به عروسی در پورودا باقی می ماند
[ترجمه گوگل]عروس تا رسیدن به عروسی در پورودا باقی می ماند
6. A cavalier attitude to purdah was one thing; for a woman to be seen exposing her nether regions quite another.
[ترجمه ترگمان]برای زنی که دیده باشد یک چیز است؛ زیرا که زنی دیده می شود که او را در نواحی دیگر در معرض دید قرار می دهد
[ترجمه گوگل]یک نگرش بی رحمانه به قرآن یک چیز بود؛ برای یک زن دیده می شود که مناطق دیگرش را کاملا بروز می دهد
[ترجمه گوگل]یک نگرش بی رحمانه به قرآن یک چیز بود؛ برای یک زن دیده می شود که مناطق دیگرش را کاملا بروز می دهد
7. Here on the dang strict purdah is impractical and everyone understands this, brothers-in-law included.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، the سفت و سخت غیرعملی است و همه این موضوع را درک می کنند
[ترجمه گوگل]در اینجا بر روی dang purdah شدید غیر عملی است و هر کس درک این، برادران در قانون است
[ترجمه گوگل]در اینجا بر روی dang purdah شدید غیر عملی است و هر کس درک این، برادران در قانون است
8. We think we have to fight purdah and fundamentalist tenets.
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم که باید با purdah و اصول بنیادگرا مبارزه کنیم
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که ما باید با پوداه و اصول بنیادگرایانه مبارزه کنیم
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که ما باید با پوداه و اصول بنیادگرایانه مبارزه کنیم
9. She has spent her married life locked in purdah in a castle.
[ترجمه ترگمان]او تمام زندگی زناشویی او را در یک قلعه در a گذرانده است
[ترجمه گوگل]او زندگی پس از ازدواج خود را در قلعه در قلعه خراب کرده است
[ترجمه گوگل]او زندگی پس از ازدواج خود را در قلعه در قلعه خراب کرده است
10. He spent several months in purdah, putting together a cabinet.
[ترجمه ترگمان]او چندین ماه را در purdah گذراند و یک کمد را کنار هم قرار داد
[ترجمه گوگل]او چند ماه در پوردا گذراند، و یک کابینه را کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]او چند ماه در پوردا گذراند، و یک کابینه را کنار گذاشت
11. The purdah of the Athens Olympic Games has fallen.
[ترجمه ترگمان]The بازی های المپیک آتن سقوط کرده است
[ترجمه گوگل]نقره ای از بازی های المپیک آتن کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]نقره ای از بازی های المپیک آتن کاهش یافته است
12. Parda, which is also spelled purdah, means "curtain" in Urdu, is the traditional practice of shielding women from men to whom they are not related.
[ترجمه ترگمان]Parda که به معنای \"پرده\" به زبان اردو است، عمل سنتی محافظت از زنان از مردانی است که با آن ها مرتبط نیستند
[ترجمه گوگل]Parda، که همچنین به معنای 'پرده' در اردو است، عمل سنتی محافظت از زنان از مردان است که به آنها وابسته نیستند
[ترجمه گوگل]Parda، که همچنین به معنای 'پرده' در اردو است، عمل سنتی محافظت از زنان از مردان است که به آنها وابسته نیستند
13. For women adhering to purdah, it's usually easier and safer to simply remain secluded in their homes than risk a similar disaster.
[ترجمه ترگمان]برای زنانی که به purdah وفادار اند، معمولا راحت تر و امن تر است که در خانه های خود تنها بماند تا در خطر یک بلای مشابه
[ترجمه گوگل]برای زنانی که به پورتا احترام می گذارند، معمولا راحت تر و ایمن تر است تا به راحتی در خانه های خود مانع از خطر فاجعه مشابه شوند
[ترجمه گوگل]برای زنانی که به پورتا احترام می گذارند، معمولا راحت تر و ایمن تر است تا به راحتی در خانه های خود مانع از خطر فاجعه مشابه شوند
14. wives could be kept in purdah by jealous, fearful husbands.
[ترجمه ترگمان]همسرانشان نیز می توانند با حسادت و حسد و حسد در purdah بمانند
[ترجمه گوگل]همسران می توانند توسط شوهرهای حسود و شرمنده در پورداه نگهداری شوند
[ترجمه گوگل]همسران می توانند توسط شوهرهای حسود و شرمنده در پورداه نگهداری شوند
15. With the technics of purdah water, surface sinking of area can be prevented.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آب purdah، تخلیه سطحی منطقه را می توان از آن جلوگیری کرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنیک آب خالص، می توان سطح غوطه وری سطح را از بین برد
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنیک آب خالص، می توان سطح غوطه وری سطح را از بین برد
کلمات دیگر: