کلمه جو
صفحه اصلی

itches

انگلیسی به فارسی

خارش، جرب، خارشک، خراش سوزن، خنش، خارش کردن، خاریدن


جملات نمونه

1. my back itches
پشتم می خارد.

2. a coarse woollen underwear that itches
زیرپوش زبر و پشمی که باعث خارش می شود.

پیشنهاد کاربران

خارش


کلمات دیگر: