کلمه جو
صفحه اصلی

corner kick


(فوتبال) کرنر زدن، کرنر

انگلیسی به فارسی

(فوتبال) کرنر زدن، کرنر


ضربه کرنر


انگلیسی به انگلیسی

• situation in soccer in which a player kicks the ball into play from the corner of the field

جملات نمونه

1. The Hibs defence, moving out after a corner kick, left Robertson completely clear on the left.
[ترجمه ترگمان]دفاع Hibs، که پس از یک ضربه کرنر به سمت خارج حرکت می کرد، رابرتسن را در سمت چپ کاملا روشن کرد
[ترجمه گوگل]دفاع Hibs، پس از ضربه زدن به زانو، از روبرتسون به سمت چپ کاملا خالی می کند

2. David Beckham's corner kick is a threat to England's opposition.
[ترجمه ترگمان]ضربه کرنر دیوید بکهام برای مخالفت انگلیس یک تهدید محسوب می شود
[ترجمه گوگل]ضربه زدن دیوید بکهام تهدید به مخالفت انگلیس است

3. Let me take the corner kick.
[ترجمه ترگمان] بذار یه لگد به گوشه بزنم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید من را به زور گوشه

4. The referee awarded a corner kick after the goalkeeper tipped the ball over the bar.
[ترجمه ترگمان]داور یک ضربه کرنر را پس از آن که دروازه بان توپ را به داخل بار پرتاب کرد، داد
[ترجمه گوگل]داور یک ضربه کرنر زد که دروازبان توپ رو از بالای دروازه به بیرون هدایت کرد

5. The winger sent a corner kick and gave a good opportunity to his teammates.
[ترجمه ترگمان]The یک ضربه کرنر فرستاد و به هم تیمی هایش فرصت خوبی داد
[ترجمه گوگل]انگلیس یک ضربه کرنر زد و فرصت خوبی برای هم تیمی هایش به ارمغان آورد

6. At the same time we had a corner kick.
[ترجمه ترگمان]در همان حال ما یک لگد زدیم
[ترجمه گوگل]در همان زمان ما یک ضربه کرنر داشتیم

7. The 29 th minute, Sun Xiang has the corner kick once more, the ball is destroyed.
[ترجمه ترگمان]در دقیقه ۲۹، سان ژیانگ یو یکبار دیگر ضربه کرنر را خورد و توپ نابود شد
[ترجمه گوگل]دقیقه 29، سان سایانگ یک ضربه زدن به توپ را یک بار دیگر، توپ نابود شده است

8. The Newtown school team has a corner kick.
[ترجمه ترگمان]تیم مدرسه Newtown یک ضربه کرنر دارد
[ترجمه گوگل]تیم مدرسه نیواوتن دارای یک ضربه زدن است

9. The player makes a corner kick.
[ترجمه ترگمان]بازیکن ضربه کرنر را وارد می کند
[ترجمه گوگل]بازیکن ضربه زدن به گوشه

10. The win featured a 15-yard bicycle-kick by Hayden Brown off a deflected corner kick.
[ترجمه ترگمان]این پیروزی در یک ضربه کرنر ۱۵ دقیقه ای توسط هایدن براون با ضربه کرنر همراه شد
[ترجمه گوگل]این پیروزی با یک ضربه دوچرخه ای 15 یاردی توسط هیدن براون از یک ضربه کرنش زده شد

11. Therefore, the attacking tactics of free kick in the half and corner kick appear very important.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تاکتیک های حمله به ضربه آزاد در نیمه راه و گوشه بسیار مهم به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]بنابراین، تاکتیک های حمله به ضربه آزاد در ضربه کرنر و نیمه بسیار مهم است

12. The 29 th minute, Cologne middle place Antar meets a corner kick mallet to hit the crossbeam.
[ترجمه ترگمان]در دقیقه ۲۹، \"Cologne\" (Cologne Antar)، در دقیقه ۲۹، با یک ضربه چوب، چکش را به توپ ضربه زد تا ضربه را وارد کند
[ترجمه گوگل]دقیقه 29، مکان مرکزی کلن، Antar با یک ضربه زدن به زاویه ی گوشه ای برخورد می کند تا ضربه عبور کند

13. The 47th minute, praises the race horse to start out the corner kick, the Ma Tela uneven header ferry, Barlow Terley hangs upside down Jin Gou to prevent by the guard.
[ترجمه ترگمان]دقیقه ۴۷، از اسب مسابقه قدردانی می کند تا ضربه کرنر را آغاز کند، قایق header uneven Ma، بارلو Terley برای جلوگیری از محافظت از گارد وارونه آویزان است
[ترجمه گوگل]دقیقه 47، اسب مسابقه را برای شروع ضربه زدن به توپ، Mael Tela ناوبری کشتی هدر، Barlow ترلی آویزان جین Gou به عقب را برای جلوگیری از توسط محافظ آواز می خواند

14. With only 6 minutes left in regulation time, Lucio headed a corner kick into the goal and Brazil took the lead.
[ترجمه ترگمان]با تنها ۶ دقیقه باقی مانده در زمان تنظیم، Lucio یک ضربه کرنر را به دروازه زد و برزیل رهبری را به دست آورد
[ترجمه گوگل]با تنها 6 دقیقه در زمان مقدماتی، لوسیو یک ضربه کرنر به گل زده و برزیل را به گل تبدیل کرد


کلمات دیگر: