کلمه جو
صفحه اصلی

purchasing department

انگلیسی به انگلیسی

• department within a company that buys goods and equipment for the company

جملات نمونه

1. The Purchasing Manager in charge of a purchasing department exercises his responsibilities in close collaboration with other colleagues.
[ترجمه ترگمان]مدیر خرید یک بخش خرید مسئولیت های خود را در هم کاری نزدیک با همکاران دیگر انجام می دهد
[ترجمه گوگل]مدیر خرید که مسئول اداره خرید است مسئولیت های خود را در همکاری نزدیک با دیگر همکاران خود انجام می دهد

2. More narrowly, purchasing departments inside organizations search for information about specific courses of action, such as the purchase of equipment.
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق تر، دپارتمان های خرید داخل سازمان ها برای کسب اطلاعات درباره دوره های خاص اقدام، مانند خرید تجهیزات، به دنبال اطلاعات می گردند
[ترجمه گوگل]به طور دقیق تر، بخش های خرید در داخل سازمان ها اطلاعات مربوط به دوره های خاصی از فعالیت را جستجو می کنند، مانند خرید تجهیزات

3. Working with the purchasing department, the production manager ensures that plant inventories are maintained at their optimal level.
[ترجمه ترگمان]مدیر تولید با کار کردن با بخش خرید تضمین می کند که فهرست های گیاهی در سطح بهینه خود حفظ می شوند
[ترجمه گوگل]کار با بخش خرید، مدیر تولید اطمینان می دهد که موجودی های گیاه در سطح مطلوب خود نگهداری می شوند

4. Permanently communication with purchasing department regarding price information.
[ترجمه ترگمان]ارتباط Permanently با بخش خرید در رابطه با اطلاعات قیمت
[ترجمه گوگل]ارتباط دائمی با بخش خرید در مورد قیمت اطلاعات

5. Conducts external audits ( suppliers audits ) with purchasing department according internal schedule.
[ترجمه ترگمان]Conducts حسابرسی های خارجی (حسابرسی کنندگان)با بخش خرید طبق برنامه داخلی
[ترجمه گوگل]انجام ممیزی های خارجی (ممیزی های تامین کننده) با اداره خرید با توجه به برنامه های داخلی

6. Order all Low value consumable for warehouse with purchasing department, incept and apply for payment etc.
[ترجمه ترگمان]سفارش تمام مقادیر کم مصرفی برای انبار را با بخش خرید، incept و درخواست برای پرداخت سفارش دهید
[ترجمه گوگل]سفارش تمام هزینه های کم مصرف برای انبار با بخش خرید، پیش بینی و درخواست برای پرداخت و غیره

7. Work closely with purchasing department to handle relevant purchasing payment issues.
[ترجمه ترگمان]هم کاری نزدیکی با بخش خرید برای رسیدگی به مسائل پرداخت خرید مربوطه
[ترجمه گوگل]با مسئولیت رسیدگی به مسائل مربوط به پرداخت خرید مرتبط با بخش خرید کار کنید

8. To coordinate with purchasing department or supplier ( when necessary ) to push for prompt material delivery.
[ترجمه ترگمان]برای هماهنگی با بخش خرید یا تامین کننده (در صورت لزوم)تا برای تحویل فوری مواد اقدام کنید
[ترجمه گوگل]برای هماهنگی با بخش خرید و یا تامین کننده (در صورت لزوم) برای تحویل سریع مواد تحویل دهید

9. Mr. Bryant, someone representing our Purchasing Department will be here in just a moment.
[ترجمه ترگمان]آقای برایانت، یک نفر به نمایندگی از وزارت دفاع ما در یک لحظه به اینجا خواهد آمد
[ترجمه گوگل]آقای بریانت، کسی که نماینده بخش خرید ماست فقط در یک لحظه در اینجا حضور خواهد داشت

10. Coordinating with Purchasing Department and suppliers based on the requirement from sales.
[ترجمه ترگمان]هماهنگی با اداره خرید و تامین کنندگان براساس نیاز از فروش
[ترجمه گوگل]هماهنگی با اداره خرید و تامین کنندگان بر اساس الزامات فروش

11. Responsible for data and equipment. Cooperate with purchasing department to choose the supplier.
[ترجمه ترگمان]مسئول داده ها و تجهیزات برای انتخاب تامین کننده به بخش خرید هم کاری کنید
[ترجمه گوگل]مسئولیت داده ها و تجهیزات همکاری با بخش خرید برای انتخاب تامین کننده

12. Assist HQ purchasing department in checking casting quality.
[ترجمه ترگمان]بخش خرید مرکزی در کنترل کیفیت ریخته گری
[ترجمه گوگل]کمک به خرید بخش HQ در بررسی کیفیت ریخته گری

13. Purchasing documents are retained by the Purchasing Department as defined in the relevant procedures.
[ترجمه ترگمان]خرید اسناد توسط اداره خرید همانطور که در رونده ای مربوطه تعریف شده است، حفظ می شوند
[ترجمه گوگل]اسناد خرید متعلق به اداره خرید است که در مراحل مربوطه تعریف شده است

14. In the purchasing department authority of the production manager.
[ترجمه ترگمان]در بخش خرید مدیر تولید
[ترجمه گوگل]در اداره خرید اداره تولید

15. Coordinate with Finance and Purchasing Department about Payment and Product selling issues.
[ترجمه ترگمان]هماهنگی با امور مالی و خرید مربوط به مسایل مربوط به پرداخت و فروش محصول
[ترجمه گوگل]هماهنگی با اداره مالی و خرید در مورد پرداخت و مسائل مربوط به فروش محصولات


کلمات دیگر: