کلمه جو
صفحه اصلی

coronary thrombosis


(پزشکی) انسداد (گرفتگی) سرخرگ های قلب، ترومبوز اکلیلی (coronary occlusion هم می گویند)، طب انسداد شریان اکلیلی قلب

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) انسداد شریان اکلیلی قلب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the blockage of a coronary artery by a blood clot.

• a coronary thrombosis is the same as a coronary; a medical term.

جملات نمونه

1. After some time he died, coronary thrombosis.
[ترجمه ترگمان] بعد از مدتی اون مرد، لخته در عروق کرونر
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی او فوت کرد، ترومبوز کرونر

2. A coronary thrombosis, the doctor had called it.
[ترجمه ترگمان] لخته خون لخته، دکتر اسمش رو گذاشته
[ترجمه گوگل]یک ترومبوز کرونر، دکتر آن را نام برد

3. This is coronary thrombosis, one of the complications of atherosclerosis.
[ترجمه ترگمان] این لخته عروق کرونر نیست یکی از عوارض گرفتگی عروق
[ترجمه گوگل]این ترومبوز کرونر یکی از عوارض آترواسکلروز است

4. A coronary thrombosis is seen microscopically occluding the remaining small lumen of this coronary artery.
[ترجمه ترگمان]یک thrombosis عروق کرونری از طریق روزنه کوچک باقیمانده از سرخرگ کرونری به صورت میکروسکوپی دیده می شود
[ترجمه گوگل]یک ترومبوز عروق کرونر دیده شده از نظر میکروسکوپی، لنفوم باقی مانده کمراین این عروق کرونر است

5. European researchers initiated trials of therapies to treat coronary thrombosis, concentrating on streptokinase use in AMI.
[ترجمه ترگمان]محققان اروپایی آزمایش ها درمانی را برای درمان بیماری های عروق کرونر، تمرکز بر استفاده از streptokinase در AMI انجام داده اند
[ترجمه گوگل]محققان اروپایی آزمایشات مربوط به درمان ترومبوز عروق کرونر را آغاز کردند، تمرکز بر استفاده از استرپتوکیناز در AMI

6. Here is the coronary thrombosis at higher magnification.
[ترجمه ترگمان]در اینجا the coronary در بزرگنمایی بالاتر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا ترومبوز عروق کرونر در بزرگنمایی بالاتر است

7. Some of his experiments suggested that high levels of processed sugar could lead to coronary thrombosis, diabetes and heart disease.
[ترجمه ترگمان]برخی از آزمایش ها او نشان داد که سطح بالای شکر فرآوری شده می تواند منجر به بیماری های قلبی، دیابت و بیماری های قلبی شود
[ترجمه گوگل]برخی از آزمایشاتش نشان داد که سطح بالای شکر فرآوری شده می تواند منجر به ترومبوز کرونر، دیابت و بیماری قلبی شود

8. He gave up his business interests in 195 when he was partially incapacitated by coronary thrombosis.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۵، هنگامی که تا حدی توسط بیماری عروق کرونری از کار افتاده بود، علایق تجاری خود را رها کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1953 از منافع کسب و کار خود رهایی یافت، زمانی که بخاطر ترومبوز عروق کرونر به طور ناخوشایند بود

9. Heart attack is the popular term for what physicians call coronary thrombosis, or myocardial infarction.
[ترجمه ترگمان]حمله قلبی عبارت محبوب برای آن چیزی است که پزشکان آن را عروق کرونر، یا myocardial infarction می نامند
[ترجمه گوگل]حمله قلبی، واژه ای محبوب برای آنچه پزشکان ترومبوز عروق کرونر یا انفارکتوس میوکارد می نامند، است


کلمات دیگر: