(آمریکا-عامیانه) هر چیز لزج و چسبناک، چیز خلط مانند، مایع غلیظ، مخلوط درهم و برهم
glop
(آمریکا-عامیانه) هر چیز لزج و چسبناک، چیز خلط مانند، مایع غلیظ، مخلوط درهم و برهم
انگلیسی به فارسی
(آمریکا-عامیانه) هر چیز لزج و چسبناک، چیز خلط مانند، مایع غلیظ، مخلوط درهم و برهم
سرگردان
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) any messy, gooey, sticky substance, thick liquid, or the like.
• مشابه: dope
• مشابه: dope
• sticky pulp; sticky disgusting liquid or food (slang); something worthless (such as a piece of writing); mawkishness
جملات نمونه
1. The soup was a greyish glop, with bits in it.
[ترجمه ترگمان]سوپ، خاکستری و خاکستری بود، با خرده های آن
[ترجمه گوگل]سوپ یک قهوه ای قهوه ای بود، با بیت در آن
[ترجمه گوگل]سوپ یک قهوه ای قهوه ای بود، با بیت در آن
2. We were served a lukewarm glop of tuna casserole.
[ترجمه ترگمان] ما به یه غذای گرم و ولرم غذای ماهی خورده بودیم
[ترجمه گوگل]ما یک قاشق چایخوری از نوعی غذای تند را خیس گذاشتیم
[ترجمه گوگل]ما یک قاشق چایخوری از نوعی غذای تند را خیس گذاشتیم
3. Harold got a clothes hanger and fished the glop out of the bowl, and Marlys mopped.
[ترجمه ترگمان]هارولد لباس پوشید و the را از کاسه بیرون کشید و Marlys را پاک کرد
[ترجمه گوگل]هارولد دستگیره لباس را برداشت و از کاسه خارج شد و مارلیز فرو ریخت
[ترجمه گوگل]هارولد دستگیره لباس را برداشت و از کاسه خارج شد و مارلیز فرو ریخت
4. Onodera's team added a portion of the digested glop to a second container filled with rancid milk.
[ترجمه ترگمان]تیم Onodera بخشی از the هضم شده را به ظرف دوم اضافه کرد که پر از شیر فاسد بود
[ترجمه گوگل]تیم Onodera بخشی از قطعه هضم شده را به یک ظرف دوم پر شده با شیر خشخاش اضافه کرد
[ترجمه گوگل]تیم Onodera بخشی از قطعه هضم شده را به یک ظرف دوم پر شده با شیر خشخاش اضافه کرد
5. Andy goes through the breakfast line, gets a scoop of glop on his tray.
[ترجمه ترگمان]اندی به طرف خط صبحانه می رود، یک قاشق چای خوری روی سینی می اندازد
[ترجمه گوگل]اندی از طریق خط صبحانه عبور می کند، در سینی اش می شود
[ترجمه گوگل]اندی از طریق خط صبحانه عبور می کند، در سینی اش می شود
6. It is even too much to come across a snippet of video that shows a huge rubber-gloved hand gently plucking a tiny crab out of a puddle of black glop.
[ترجمه ترگمان]حتی خیلی زیاد است که با ماهی پر از ویدیو برخورد کند که یک دست بزرگ دستکش لاستیکی را نشان می دهد که به آرامی یک خرچنگ کوچک را به آرامی از گودالی از glop سیاه بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]حتی بیش از حد به یک قطعه ویدئویی که نشان می دهد یک دستباف عینک لاستیکی به آرامی خرچنگ کوچک از گودال سیاه از بین بردن است
[ترجمه گوگل]حتی بیش از حد به یک قطعه ویدئویی که نشان می دهد یک دستباف عینک لاستیکی به آرامی خرچنگ کوچک از گودال سیاه از بین بردن است
7. The impactor slammed into the mostly molten proto-Earth, splashing a goodly glop of magma into space where it first became a Saturn-like ring before coalescing into the moon.
[ترجمه ترگمان]برخوردگر به شکل اولیه molten - زمین خورد و روی a goodly از ماگما به فضایی ریخت که در آن ابتدا حلقه زحل مانند قبل از انکه به ماه برسد، به حلقه زحل تبدیل شد
[ترجمه گوگل]ضربه گیر به ذره ذره ای که عمدتا ذوب می شود، فشرده می شود و ماگما را در فضا قرار می دهد که در آن ابتدا قبل از تبدیل شدن به ماه، یک حلقه ی زحل بود
[ترجمه گوگل]ضربه گیر به ذره ذره ای که عمدتا ذوب می شود، فشرده می شود و ماگما را در فضا قرار می دهد که در آن ابتدا قبل از تبدیل شدن به ماه، یک حلقه ی زحل بود
8. The Pristine River has two polluting firms on its banks. Acme Industrial and Creative Chemicals each dump 100 tons of glop into the river each year.
[ترجمه ترگمان]رودخانه Pristine دو شرکت آلاینده در بانک های خود دارد هر ساله Acme صنعتی و شیمیایی Creative هر کدام ۱۰۰ تن of را به داخل رودخانه تخلیه می کنند
[ترجمه گوگل]رودخانه پرستین دارای دو شرکت آلودگی در بانک های خود است هر ساله محصولات صنعتی Acme و Creative Chemicals 100 تن در سال به سر می برند
[ترجمه گوگل]رودخانه پرستین دارای دو شرکت آلودگی در بانک های خود است هر ساله محصولات صنعتی Acme و Creative Chemicals 100 تن در سال به سر می برند
9. One photo showed a young boy crouched on a beach beside piles of the leafy glop as a dump truck carried off a large load of it.
[ترجمه ترگمان]یکی از عکس ها یک پسر جوان را نشان داد که کنار کپه ای از شاخ و برگ درختان نشسته بود که کامیون پر از آن را حمل می کرد
[ترجمه گوگل]یک عکس نشان داد که یک پسر جوان در یک ساحل در کنار شمع های پرتقال برگشته که یک کامیون تخلیه بار زیادی از آن را برداشت
[ترجمه گوگل]یک عکس نشان داد که یک پسر جوان در یک ساحل در کنار شمع های پرتقال برگشته که یک کامیون تخلیه بار زیادی از آن را برداشت
کلمات دیگر: