• of a glomerulus, of a cluster of small blood vessels (anatomy)
glomerular
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Glomerular filtration rate did not vary.
[ترجمه ترگمان]سرعت تصفیه glomerular تغییر نکرد
[ترجمه گوگل]میزان فیلتراسیون گلومرولی متفاوت نیست
[ترجمه گوگل]میزان فیلتراسیون گلومرولی متفاوت نیست
2. Patients with impaired glomerular filtration rate are particularly susceptible to hypermagnesemia when given a magnesium load.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به filtration glomerular، در مقایسه با بار منیزیم، نسبت به hypermagnesemia حساس هستند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به اختلال در میزان فیلتراسیون گلومرولی در هنگام بارگذاری منیزیم به خصوص در افراد مبتلا به هیپر مگنزیمی حساس هستند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به اختلال در میزان فیلتراسیون گلومرولی در هنگام بارگذاری منیزیم به خصوص در افراد مبتلا به هیپر مگنزیمی حساس هستند
3. The efferent glomerular capillaries form a capillary plexus surrounding the proximal tubules.
[ترجمه ترگمان]مویرگ ها بستری از مویرگ ها شبکه ای از مویرگ ها را شکل می دهند که لوله های proximal مجاور را احاطه کرده اند
[ترجمه گوگل]مویرگ های گلومرولی مفرط یک رشته مویرگی در اطراف لوله های پروگزیمال ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]مویرگ های گلومرولی مفرط یک رشته مویرگی در اطراف لوله های پروگزیمال ایجاد می کنند
4. Changes in glomerular filtration rate and filtered load of sodium are regularly and continuously paralleled by comparable alterations in tubular fluid reabsorption.
[ترجمه ترگمان]تغییرات در سرعت فیلتراسیون glomerular و بار فیلتر شده سدیم به طور منظم و به موازات تغییرات قابل مقایسه در reabsorption مایع لوله ای موازی هستند
[ترجمه گوگل]تغییرات در میزان فیلتراسیون گلومرولی و بار فیلتر شده سدیم به طور مرتب و به طور مداوم با تغییرات قابل مقایسه در واکنش جذب مایعات لوله ای مواجه می شوند
[ترجمه گوگل]تغییرات در میزان فیلتراسیون گلومرولی و بار فیلتر شده سدیم به طور مرتب و به طور مداوم با تغییرات قابل مقایسه در واکنش جذب مایعات لوله ای مواجه می شوند
5. The fractional excretion of magnesium rises as glomerular filtration rate falls.
[ترجمه ترگمان]دفع کسری منیزیم به عنوان نرخ تصفیه glomerular افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]دفع منیزیم منیزیم به دلیل کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]دفع منیزیم منیزیم به دلیل کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی افزایش می یابد
6. Furthermore, glomerular damaged showed a significant correlation with tubular DNA damage in proliferatie GN.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، glomerular، یک همبستگی قابل توجه با آسیب DNA لوله ای به proliferatie GN را نشان داد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این آسیب های گلومرولی همبستگی معنی داری با آسیب DNA لوله ای در پرولیفراتی گنوم نشان داد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این آسیب های گلومرولی همبستگی معنی داری با آسیب DNA لوله ای در پرولیفراتی گنوم نشان داد
7. Glomerular changes are both frequent and severe.
[ترجمه ترگمان]تغییرات glomerular هم مکرر و هم جدی هستند
[ترجمه گوگل]تغییرات گلومرولی هر دو مکرر و شدید هستند
[ترجمه گوگل]تغییرات گلومرولی هر دو مکرر و شدید هستند
8. An increased glomerular staining with Peanut agglutinin lectin, indicate of removal of neuraminic acid, was noted.
[ترجمه ترگمان]اشاره شد که رنگ آمیزی glomerular increased با Peanut agglutinin lectin نشان دهنده حذف اسید neuraminic است
[ترجمه گوگل]افزایش رنگ آمیزی گلومرول با لکتین آگلوتیینین بادام زمینی، نشان می دهد که حذف اسید نوریامینیک، مشخص شد
[ترجمه گوگل]افزایش رنگ آمیزی گلومرول با لکتین آگلوتیینین بادام زمینی، نشان می دهد که حذف اسید نوریامینیک، مشخص شد
9. It is mainly inhibited as glomerular sclerosis, renal interstitial fibrosis and intrarenal vascular sclerosis.
[ترجمه ترگمان]این بیماری عمدتا به عنوان sclerosis glomerular، renal interstitial fibrosis و اسکلروز عروقی intrarenal مهار می شود
[ترجمه گوگل]به طور عمده به عنوان اسکلروز گلومرولی، فیبروز بینابینی کلیوی و اسکلروز عروق intrarenal مهار می شود
[ترجمه گوگل]به طور عمده به عنوان اسکلروز گلومرولی، فیبروز بینابینی کلیوی و اسکلروز عروق intrarenal مهار می شود
10. Methods Changes relating to glomerular function, structure and glomerular basement membrane ultrastructure were observed.
[ترجمه ترگمان]روش های مربوط به تابع glomerular، ساختار و glomerular basement membrane مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ها تغییرات مربوط به عملکرد گلومرولی، ساختار و زیر ساخت های غدد غشاء گلومرولی مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ها تغییرات مربوط به عملکرد گلومرولی، ساختار و زیر ساخت های غدد غشاء گلومرولی مشاهده شد
11. NO was related to both the glomerular hyperfiltration and changes of renal morphology in the early diabetes.
[ترجمه ترگمان]NO مربوط به both glomerular و مورفولوژی of کلیوی در دیابت اولیه است
[ترجمه گوگل]NO مربوط به هر دو فلفلتر گلومرول و تغییرات مورفولوژی کلیه در دیابت اولیه است
[ترجمه گوگل]NO مربوط به هر دو فلفلتر گلومرول و تغییرات مورفولوژی کلیه در دیابت اولیه است
12. Objective To evaluate the value differentiating glomerular hematuria from non-glomerular hematuria with multiple urine acanthocyte(G1 cell)counts.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ارزش متمایز کننده glomerular hematuria از non glomerular با acanthocyte متعدد ادرار (سلول G۱)
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش تشخیص هماچوری گلومرول از هماچوری غیر گلومرولی با تعداد زیاد آکنهوسیت ادرار (سلول G1)
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش تشخیص هماچوری گلومرول از هماچوری غیر گلومرولی با تعداد زیاد آکنهوسیت ادرار (سلول G1)
13. CICs were determined in 92 children with glomerular diseases by PEG precipitation - complement consumption ( PEG - CC ) test.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ۹۲ کودک مبتلا به بیماری های glomerular از طریق تست PEG - مکمل مصرف (PEG - CC)تعیین شدند
[ترجمه گوگل]CICs در 92 کودک مبتلا به بیماری گلومرولی توسط آزمایش PEG - مصرف مکمل (PEG - CC) تعیین شد
[ترجمه گوگل]CICs در 92 کودک مبتلا به بیماری گلومرولی توسط آزمایش PEG - مصرف مکمل (PEG - CC) تعیین شد
14. An increased glomerular staining with Peanut agglutinin lectin, indicative of removal of neuraminic acid, was noted.
[ترجمه ترگمان]An رنگ آمیزی glomerular با Peanut agglutinin lectin، نشان دهنده حذف اسید neuraminic است
[ترجمه گوگل]افزایش رنگ آمیزی گلومرول با لکتین آگلوتیینین بادام زمینی نشان دهنده حذف اسید نوریامنیک بود
[ترجمه گوگل]افزایش رنگ آمیزی گلومرول با لکتین آگلوتیینین بادام زمینی نشان دهنده حذف اسید نوریامنیک بود
پیشنهاد کاربران
گلومرولی - مربوط به ساختار کلیه
کلمات دیگر: