قابل اجرا بودن
enforceability
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• quality of being enforceable
جملات نمونه
1. The invalidity or enforceability of any provision hereof will not affect the validity or enforceability of any other provision.
[ترجمه ترگمان]بی اعتباری و یا عدم اعتبار هر یک از مقررات مربوط به این موافقت نامه اعتبار و یا عدم تایید هر گونه ارائه دیگری را تحت تاثیر قرار نخواهد داد
[ترجمه گوگل]ناتوانی یا اجرای هر مقرراتی که در این قانون وجود دارد، بر اعتبار و قابل اجرا بودن سایر مقررات تاثیر نخواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]ناتوانی یا اجرای هر مقرراتی که در این قانون وجود دارد، بر اعتبار و قابل اجرا بودن سایر مقررات تاثیر نخواهد گذاشت
2. Instead, it is a dialectical unification of "enforceability" and "non-enforceability", and an important principle of Marxism about ideological education.
[ترجمه ترگمان]در عوض، این یک اتحاد دیالکتیکی از \"enforceability\" و \"non\" و اصل مهم مارکسیسم در مورد آموزش ایدئولوژیک است
[ترجمه گوگل]در عوض، این یک وحدت دیالکتیکی از 'enforceability' و 'عدم اجرای' و یک اصل مهم مارکسیسم در مورد آموزش ایدئولوژیک است
[ترجمه گوگل]در عوض، این یک وحدت دیالکتیکی از 'enforceability' و 'عدم اجرای' و یک اصل مهم مارکسیسم در مورد آموزش ایدئولوژیک است
3. The enforceability of such provision shall otherwise be unaffected and remain enforceable in all other jurisdictions.
[ترجمه ترگمان]الزامات چنین مقرراتی در غیر این صورت تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت و در تمام حوزه های قضایی دیگر قابل اجرا خواهد بود
[ترجمه گوگل]قابل اجرا بودن چنین مقرراتی در غیر این صورت بایستی تحت تاثیر قرار نگیرد و در تمامی حوزه های قضایی دیگر قابل اجرا باشد
[ترجمه گوگل]قابل اجرا بودن چنین مقرراتی در غیر این صورت بایستی تحت تاثیر قرار نگیرد و در تمامی حوزه های قضایی دیگر قابل اجرا باشد
4. The paper examines the significance of enforceability and adaptability in governing vertical alliances and their performance ramifications for suppliers.
[ترجمه ترگمان]این مقاله اهمیت of و سازگاری در کنترل اتحادهای عمودی و انشعاب عملکرد آن ها برای تامین کنندگان را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله اهمیت قابلیت اجرا و سازگاری در همکاری های عمودی حاکمیت و تأثیرات آنها را برای تامین کنندگان مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله اهمیت قابلیت اجرا و سازگاری در همکاری های عمودی حاکمیت و تأثیرات آنها را برای تامین کنندگان مورد بررسی قرار می دهد
5. This is the enforceability described in Coast Guard Data Element Naming Standards.
[ترجمه ترگمان]این همان enforceability است که در بخش \"نام گذاری صنعت داده\" گارد ساحلی گفته می شود
[ترجمه گوگل]این قابلیت اجرایی توصیف شده در استانداردهایی نامگذاری داده ها در گارد ساحلی است
[ترجمه گوگل]این قابلیت اجرایی توصیف شده در استانداردهایی نامگذاری داده ها در گارد ساحلی است
6. The validity. legality and enforceability of the remainder of this Contract shall not be affected, unless otherwise agreed.
[ترجمه ترگمان]اعتبار قانونی بودن و مشروعیت باقی این قرارداد را نباید تحت تاثیر قرار داد مگر آنکه در غیر این صورت موافقت شود
[ترجمه گوگل]اعتبار قانونی بودن و قابل اجرا بودن باقیمانده این قرارداد تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت، مگر اینکه موافقت کرد
[ترجمه گوگل]اعتبار قانونی بودن و قابل اجرا بودن باقیمانده این قرارداد تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت، مگر اینکه موافقت کرد
7. Enforceability Though the agencies do not regard standards as strict limits, their enforceability is important.
[ترجمه ترگمان]enforceability هر چند که ادارات استانداردها را به عنوان محدودیت جدی در نظر نمی گیرند، enforceability آن ها مهم است
[ترجمه گوگل]پیاده سازی اگرچه سازمانها استانداردها را به عنوان محدودیت های سخت مورد توجه قرار نمی دهند، اجرای آنها بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]پیاده سازی اگرچه سازمانها استانداردها را به عنوان محدودیت های سخت مورد توجه قرار نمی دهند، اجرای آنها بسیار مهم است
8. Leaving aside these qualifications, however, many choice theories introduce a further general limitation upon legal enforceability.
[ترجمه ترگمان]با این حال، صرف نظر کردن از این صلاحیت ها، بسیاری از تئوری های انتخابی محدودیت عمومی بیشتری را بر enforceability های قانونی وارد می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، با کنار گذاشتن این مدارک، بسیاری از نظریه های انتخابی محدودیت عمومی بیشتری را در مورد اجرای قانونی ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]با این حال، با کنار گذاشتن این مدارک، بسیاری از نظریه های انتخابی محدودیت عمومی بیشتری را در مورد اجرای قانونی ارائه می دهند
9. In the relationship between land circulation and economic development, land circulation is a natural process without enforceability. Otherwise, it may hider the development of rural economy.
[ترجمه ترگمان]در رابطه بین گردش زمین و توسعه اقتصادی، گردش زمین یک فرآیند طبیعی بدون enforceability است در غیر این صورت، ممکن است توسعه اقتصاد روستایی را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه گوگل]در رابطه بین گردش زمین و توسعه اقتصادی، گردش زمین یک پروسه طبیعی است که قابل اجرا نیست در غیر این صورت، ممکن است توسعه اقتصاد روستایی را تضمین کند
[ترجمه گوگل]در رابطه بین گردش زمین و توسعه اقتصادی، گردش زمین یک پروسه طبیعی است که قابل اجرا نیست در غیر این صورت، ممکن است توسعه اقتصاد روستایی را تضمین کند
10. Overall it can be said that a new entrant to the New Zealand business environment is unlikely to be met with any surprises about basic contract laws, contract enforceability or Court procedure.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی می توان گفت که یک تازه وارد جدید به محیط کسب وکار نیوزیلند، بعید به نظر می رسد که با هر چیز غیر منتظره در مورد قوانین قرارداد اساسی، enforceability قراردادی و یا روش دادگاه روبرو شود
[ترجمه گوگل]به طور کلی می توان گفت که ورودی جدید به محیط کسب و کار نیوزیلند بعید است که با هر گونه شگفتی در مورد قوانین پایه قرارداد، اجرای قرارداد و یا دادگاه مواجه شود
[ترجمه گوگل]به طور کلی می توان گفت که ورودی جدید به محیط کسب و کار نیوزیلند بعید است که با هر گونه شگفتی در مورد قوانین پایه قرارداد، اجرای قرارداد و یا دادگاه مواجه شود
11. The first issue to be considered is whether there is a bilateral investment treaty (BIT), a multilateral treaty or a local arbitration law that will assure the enforceability of an arbitration award.
[ترجمه ترگمان]اولین مساله ای که باید در نظر گرفته شود این است که آیا معاهده سرمایه گذاری دوجانبه یا معاهده چندجانبه یا یک قانون داوری محلی وجود دارد که به enforceability یک جایزه داوری اطمینان می دهد
[ترجمه گوگل]اولین مسئله در نظر گرفته شده این است که آیا یک معاهده سرمایه گذاری دوجانبه (BIT)، یک معاهده چند جانبه یا یک قانون داوری محلی که ضمانت اجرایی یک جایزه داوری را تضمین می کند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]اولین مسئله در نظر گرفته شده این است که آیا یک معاهده سرمایه گذاری دوجانبه (BIT)، یک معاهده چند جانبه یا یک قانون داوری محلی که ضمانت اجرایی یک جایزه داوری را تضمین می کند، وجود دارد
12. Where a data message is used in the formation of a contract, that contract shall not be denied validity or enforceability on the sole ground that a data message was used for that purpose.
[ترجمه ترگمان]در جایی که یک پیغام داده در تشکیل یک قرارداد مورد استفاده قرار می گیرد، آن قرارداد اعتبار یا اعتبار را در تنها زمینه ای که یک پیغام داده برای آن هدف استفاده می شود را انکار نمی کند
[ترجمه گوگل]در جایی که پیام های داده ای در تشکیل یک قرارداد استفاده می شود، این قرارداد نباید از اعتبار و قابل اجرا بر اساس تنها دلیل استفاده از یک پیام داده برای این منظور استفاده شود
[ترجمه گوگل]در جایی که پیام های داده ای در تشکیل یک قرارداد استفاده می شود، این قرارداد نباید از اعتبار و قابل اجرا بر اساس تنها دلیل استفاده از یک پیام داده برای این منظور استفاده شود
13. Netting may take several forms which have varying degrees of legal enforceability in the event of default of one of the parties.
[ترجمه ترگمان]netting ممکن است شکل های مختلفی داشته باشند که درجات مختلفی از enforceability قانونی در صورت عدم پرداخت بدهی یکی از طرفین دارند
[ترجمه گوگل]شبکه بندی ممکن است چندین فرم داشته باشد که در صورت پیش بینی یکی از طرفین به میزان قابل توجهی قابل اجرا باشد
[ترجمه گوگل]شبکه بندی ممکن است چندین فرم داشته باشد که در صورت پیش بینی یکی از طرفین به میزان قابل توجهی قابل اجرا باشد
14. Moral authority is the power that people obey voluntarily in their moral life, which has the characteristics of inductivity, persuasiveness and mental enforceability.
[ترجمه ترگمان]قدرت اخلاقی، قدرتی است که مردم در زندگی اخلاقی خود از آن اطاعت می کنند، که دارای ویژگی های of، اغوا کننده و enforceability ذهنی است
[ترجمه گوگل]اقتدار اخلاقی قدرت است که افراد به طور داوطلبانه در زندگی اخلاقی خود، که دارای ویژگی های القای، اعتقاد و اجرای عملی ذهنی است، اطاعت می کنند
[ترجمه گوگل]اقتدار اخلاقی قدرت است که افراد به طور داوطلبانه در زندگی اخلاقی خود، که دارای ویژگی های القای، اعتقاد و اجرای عملی ذهنی است، اطاعت می کنند
پیشنهاد کاربران
قابلیت اجرایی
کلمات دیگر: