• military-free area, area from which military forces have been removed; (computers) server that acts as "neutral zone" and separates an internal network from a public one (in order to prevent outside access to a company's private data)
demilitarized zone
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. A demilitarized zone has been created on the border between the warring countries.
[ترجمه ترگمان]منطقه غیر نظامی در مرز بین دو کشور درگیر ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]یک منطقه دمیلارییزه شده در مرز بین کشورهای متخاصم ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]یک منطقه دمیلارییزه شده در مرز بین کشورهای متخاصم ایجاد شده است
2. The demilitarized zone between the two countries is heavily guarded.
[ترجمه ترگمان]منطقه غیر نظامی بین دو کشور به شدت محافظت می شود
[ترجمه گوگل]منطقه دمیتریاتور بین دو کشور به شدت محافظت می شود
[ترجمه گوگل]منطقه دمیتریاتور بین دو کشور به شدت محافظت می شود
3. The area could be turned into a demilitarized zone.
[ترجمه ترگمان]منطقه ممکن است به منطقه غیر نظامی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]این منطقه می تواند به یک منطقه دمیلیتری تبدیل شود
[ترجمه گوگل]این منطقه می تواند به یک منطقه دمیلیتری تبدیل شود
4. A common technique is to setup a demilitarized zone (DMZ) using two firewalls.
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک مشترک راه اندازی یک منطقه غیر نظامی با استفاده از دو دیواره آتش است
[ترجمه گوگل]تکنیک معمول این است که یک منطقه demilitarized (DMZ) را با استفاده از دو فایروال تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]تکنیک معمول این است که یک منطقه demilitarized (DMZ) را با استفاده از دو فایروال تنظیم کنید
5. S. military is still the demilitarized zone (DMZ), and several other areas sprayed with herbicides, but the U. S. government has been denied.
[ترجمه ترگمان]وزیرستان جنوبی هنوز منطقه غیر نظامی (دی ام زد)است، و چندین منطقه دیگر با herbicides ها سمپاشی کرده اند، اما ایالات متحده آمریکا اس دولت این موضوع را انکار کرده است
[ترجمه گوگل]نیروی نظامی S هنوز منطقه دمیتریاریزه (DMZ) است و چندین منطقه دیگر با علف کش ها اسپری می شوند، اما دولت یو اس سی انکار شده است
[ترجمه گوگل]نیروی نظامی S هنوز منطقه دمیتریاریزه (DMZ) است و چندین منطقه دیگر با علف کش ها اسپری می شوند، اما دولت یو اس سی انکار شده است
6. A Demilitarized Zone enables further protection from malicious or unauthorized access attempts from outside the Enterprise Secure Zone.
[ترجمه ترگمان]منطقه Demilitarized حفاظت بیشتر از دسترسی غیر مجاز و غیر مجاز از خارج از منطقه امن را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]یک منطقه Demilitarized حفاظت بیشتری از تلاش های مخرب یا غیر مجاز خارج از منطقه ایمن سازمانی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]یک منطقه Demilitarized حفاظت بیشتری از تلاش های مخرب یا غیر مجاز خارج از منطقه ایمن سازمانی فراهم می کند
7. Tensions exist on both sides of the demilitarized zone separating north korea and south korea.
[ترجمه ترگمان]فشار در هر دو طرف منطقه غیر نظامی که کره شمالی و کره جنوبی را از هم جدا می کند وجود دارد
[ترجمه گوگل]تنش ها در هر دو طرف منطقه demilitarized جدا از شمال کره و جنوب کره وجود دارد
[ترجمه گوگل]تنش ها در هر دو طرف منطقه demilitarized جدا از شمال کره و جنوب کره وجود دارد
8. Firewall 1 (FW is used in conjunction with Firewall 2 (FW to create a "demilitarized zone", where only Web servers are running.
[ترجمه ترگمان]دیوارآتش ۱ (FW)در ارتباط با دیواره آتش ۲ (FW برای ایجاد یک منطقه غیر نظامی \" استفاده می شود، که در آن تنها سرورهای وب در حال اجرا هستند
[ترجمه گوگل]فایروال 1 (FW در ارتباط با فایروال 2 (FW برای ایجاد یک منطقه demilitarized، که تنها سرورهای وب در حال اجرا هستند استفاده می شود
[ترجمه گوگل]فایروال 1 (FW در ارتباط با فایروال 2 (FW برای ایجاد یک منطقه demilitarized، که تنها سرورهای وب در حال اجرا هستند استفاده می شود
9. In July, the United Nations imposed a demilitarized zone around the temple and ordered both countries to withdraw their forces.
[ترجمه ترگمان]در ماه ژولای سازمان ملل منطقه غیر نظامی را در اطراف معبد اعمال کرد و به هر دو کشور دستور داد تا نیروهای خود را عقب بکشند
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئیه، سازمان ملل متحد یک منطقه غیر مجاز را در اطراف معبد قرار داد و به هر دو کشور دستور داد تا نیروهای خود را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئیه، سازمان ملل متحد یک منطقه غیر مجاز را در اطراف معبد قرار داد و به هر دو کشور دستور داد تا نیروهای خود را از بین ببرند
10. The court called for a demilitarized zone near the Preah Vihear temple and the posting of Indonesian army observers to enforce the agreement.
[ترجمه ترگمان]دادگاه خواستار منطقه غیر نظامی در نزدیکی معبد Preah Vihear و پست ناظران ارتش اندونزی برای اجرای این توافقنامه شد
[ترجمه گوگل]دادگاه خواستار یک منطقه demilitarized در نزدیکی معبد Preah Vihear و ارسال ناظران ارتش اندونزی برای اجرای توافق نامه
[ترجمه گوگل]دادگاه خواستار یک منطقه demilitarized در نزدیکی معبد Preah Vihear و ارسال ناظران ارتش اندونزی برای اجرای توافق نامه
11. The vendor installation is located in a demilitarized zone on an IBM managed server, and is accessible to both IBM remote communications and through the vendor's firewall for vendor access.
[ترجمه ترگمان]نصب فروشنده در یک منطقه غیر نظامی در یک سرور مدیریت شده IBM واقع شده است، و هم برای ارتباطات دوردست IBM و هم از طریق دیواره زدن فروشندگان برای دسترسی به فروشنده در دسترس است
[ترجمه گوگل]نصب فروشنده در ناحیه دمیلیتریز شده در یک سرور مدیریت IBM قرار گرفته است و برای هر دو از ارتباطات راه دور IBM و از طریق فایروال فروشنده برای دسترسی سازنده قابل دسترسی است
[ترجمه گوگل]نصب فروشنده در ناحیه دمیلیتریز شده در یک سرور مدیریت IBM قرار گرفته است و برای هر دو از ارتباطات راه دور IBM و از طریق فایروال فروشنده برای دسترسی سازنده قابل دسترسی است
12. If the demilitarized zone were to disappear as suddenly as the Berlin wall did, the South's economy would undoubtedly be crushed by the overwhelming poverty of the North.
[ترجمه ترگمان]اگر منطقه غیر نظامی به طور ناگهانی به عنوان دیوار برلین ناپدید شود، اقتصاد جنوب بدون شک با فقر شدید شمال درهم شکسته خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر ناحیه demilitarized به ناگهان به عنوان دیوار برلین ناپدید شد، اقتصاد جنوب بدون شک فقر شدید شمال خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر ناحیه demilitarized به ناگهان به عنوان دیوار برلین ناپدید شد، اقتصاد جنوب بدون شک فقر شدید شمال خواهد شد
13. Background: Three different tunnels were discoveredcreeping under Korea's Demilitarized Zone, one of the most contentiousborders in the world, throughout the 1970s.
[ترجمه ترگمان]پیشینه: سه تونل مختلف در منطقه Demilitarized Korea، یکی از the contentiousborders جهان، در دهه ۷۰ میلادی ساخته شدند
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: سه تونل مختلف کشف شده در منطقه Demilitarized Zone کره، یکی از پرطرفدارترین نقاط جهان در سراسر 1970s کشف شد
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: سه تونل مختلف کشف شده در منطقه Demilitarized Zone کره، یکی از پرطرفدارترین نقاط جهان در سراسر 1970s کشف شد
14. On March 30, 197 Hanoi launched its own major offensive across the demilitarized zone.
[ترجمه ترگمان]در ۳۰ مارس، ۱۹۷ هانوی حملات اصلی خود را در منطقه غیر نظامی آغاز کرد
[ترجمه گوگل]در 30 مارس 1972، هانوی اعمال عمده خود را در سراسر منطقه demilitarized آغاز کرد
[ترجمه گوگل]در 30 مارس 1972، هانوی اعمال عمده خود را در سراسر منطقه demilitarized آغاز کرد
15. The two sides met in the border village of Panmunjom in the Demilitarized Zone.
[ترجمه ترگمان]دو طرف در روستای مرزی of در منطقه Demilitarized دیدار کردند
[ترجمه گوگل]این دو طرف در روستای مرزی Panmunjom در منطقه Demilitarized ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]این دو طرف در روستای مرزی Panmunjom در منطقه Demilitarized ملاقات کردند
پیشنهاد کاربران
منطقه غیر نظامی
در علم کامپیوتر و شبکه هم به معنای �منطقه غیرنظامی� است: یک زیرشبکه منطقی یا فیزیکی که خدمات خارجی یک سازمان را در معرض یک شبکهٔ نامطمئن بزرگتر که معمولاً اینترنت است قرار می دهد. منبع: ویکی پدیا
کلمات دیگر: