وابسته به ناحیه کاتالونیا (در اسپانیا)، کاتالونیایی، اهل کاتالونیا
catalan
وابسته به ناحیه کاتالونیا (در اسپانیا)، کاتالونیایی، اهل کاتالونیا
انگلیسی به فارسی
وابسته به ناحیه کاتالونیا (در اسپانیا)، کاتالونیایی
اهل کاتالونیا
زبان کاتالونیائی (از زبانهای رومانس)
کاتالان
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to the catalonian region in northeastern spain; of or pertaining to the people of catalonia
resident or native of catalonia
language spoken in catalonia and surrounding areas
resident or native of catalonia
language spoken in catalonia and surrounding areas
جملات نمونه
1. A Catalan speciality is to serve salt cod cold.
[ترجمه ترگمان]تخصص کاتالان اینست که به ماهی ماهی نمک خدمت کند
[ترجمه گوگل]یک تخصص کاتالان برای خدمت به کالری نمکی است
[ترجمه گوگل]یک تخصص کاتالان برای خدمت به کالری نمکی است
2. Ricardo Bofill, the Catalan architect, has designed the revamped airport.
[ترجمه ترگمان]ریکاردو Bofill، معمار کاتالان، این فرودگاه بازسازی شده را طراحی کرده است
[ترجمه گوگل]ریکاردو بوفیل، معمار کاتالان، فرودگاه جدید را طراحی کرده است
[ترجمه گوگل]ریکاردو بوفیل، معمار کاتالان، فرودگاه جدید را طراحی کرده است
3. The area has its own unique language, Catalan.
[ترجمه ترگمان]این منطقه زبان منحصر به فرد خود را دارد \"کاتالان\"
[ترجمه گوگل]منطقه دارای زبان منحصر به فرد خود، کاتالان است
[ترجمه گوگل]منطقه دارای زبان منحصر به فرد خود، کاتالان است
4. They are under far greater pressure than their Catalan counterparts to be anti-Madrid.
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت فشار بسیار بیشتری نسبت به همتایان کاتالان خود برای مقابله با مادرید قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها تحت فشار بسیار بیشتری نسبت به همتای کاتالان خود دارند تا ضد مادرید باشند
[ترجمه گوگل]آنها تحت فشار بسیار بیشتری نسبت به همتای کاتالان خود دارند تا ضد مادرید باشند
5. One smaller Catalan industry, cork, was more consistent in its growth because it held a monopoly of raw material.
[ترجمه ترگمان]یکی از صنایع کوچک تر کاتالان، یعنی چوب پنبه، در رشد آن بیشتر سازگار بود، چرا که این ماده، انحصار مواد خام را در دست داشت
[ترجمه گوگل]یکی از صنایع کوچکتر کاتالان، چوب پنبه، در رشد خود بیشتر سازگار بود، زیرا انحصار مواد خام را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]یکی از صنایع کوچکتر کاتالان، چوب پنبه، در رشد خود بیشتر سازگار بود، زیرا انحصار مواد خام را حفظ کرد
6. In the strict hierarchy of the Catalan countryside these peasant farmer families almost ranked as a petty nobility.
[ترجمه ترگمان]در سلسله مراتب سختگیرانه ای از ناحیه کاتالان، این خانواده های کشاورز روستایی تقریبا به عنوان یک نجابت کوچک در نظر گرفته می شدند
[ترجمه گوگل]در سلسله مراتب حاکم بر حومه کاتالان، این خانواده های کشاورزان دهقانی تقریبا به عنوان دبیرستان کوچک رتبه بندی شده اند
[ترجمه گوگل]در سلسله مراتب حاکم بر حومه کاتالان، این خانواده های کشاورزان دهقانی تقریبا به عنوان دبیرستان کوچک رتبه بندی شده اند
7. Cesc is fluent in Catalan, French, Spanish, and English.
[ترجمه ترگمان]Cesc به زبان های کاتالان، فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی مسلط است
[ترجمه گوگل]سسک مسلط به کاتالان، فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی است
[ترجمه گوگل]سسک مسلط به کاتالان، فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی است
8. I will have lost fathoms of good Catalan carden and the hooks and leaders.
[ترجمه ترگمان]من هزار گز از carden و قلاب ها و قلاب ها را از دست خواهم داد
[ترجمه گوگل]من فتوشهای کارتن خوب کاتالان و قلاب ها و رهبران را از دست خواهم داد
[ترجمه گوگل]من فتوشهای کارتن خوب کاتالان و قلاب ها و رهبران را از دست خواهم داد
9. Barcelona is a bilingual city : Catalan and Spanish are both official languages and widely spoken.
[ترجمه ترگمان]بارسلونا یک شهر دو زبانه است: کاتالان و اسپانیایی هر دو زبان رسمی دارند و به طور گسترده مورد صحبت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]بارسلونا یک زبان دو زبانه کاتالان است و اسپانیایی هر دو زبان رسمی و به طور گسترده صحبت می کند
[ترجمه گوگل]بارسلونا یک زبان دو زبانه کاتالان است و اسپانیایی هر دو زبان رسمی و به طور گسترده صحبت می کند
10. According to french and catalan medias, Jose Mourinho has already signed a pre-contract with AC Milan.
[ترجمه ترگمان]طبق گزارش رسانه های فرانسوی و catalan، خوزه مورینو قبلا یک قرارداد پیش از قرارداد با AC را امضا کرده است
[ترجمه گوگل]با توجه به رسانه های فرانسوی و کاتالانی، خوزه مورینیو پیش قرارداد با میلان قرارداد دارد
[ترجمه گوگل]با توجه به رسانه های فرانسوی و کاتالانی، خوزه مورینیو پیش قرارداد با میلان قرارداد دارد
11. Language: Castilian Spanish is the principal language. Catalan is spoken widely in the northeast.
[ترجمه ترگمان]زبان: اسپانیایی اسپانیولی زبان اصلی است زبان کاتالان در شمال شرقی به طور گسترده تکلم می شود
[ترجمه گوگل]زبان کاسپولی زبان اسپانیایی است کاتالان به طور گسترده ای در شمال شرق صحبت می شود
[ترجمه گوگل]زبان کاسپولی زبان اسپانیایی است کاتالان به طور گسترده ای در شمال شرق صحبت می شود
12. Catalan media said after the match, Messi completely, " A Kuiluo eat. "
[ترجمه ترگمان]رسانه های کاتالان پس از مسابقه گفتند مسی و Kuiluo به طور کامل غذا می خورند
[ترجمه گوگل]رسانه های کاتالان پس از مسابقه، به طور کامل گفت: 'A Kuiluo خوردن '
[ترجمه گوگل]رسانه های کاتالان پس از مسابقه، به طور کامل گفت: 'A Kuiluo خوردن '
13. Thai tea, milk catalan, tea sabayon.
[ترجمه ترگمان]چای تایلند، شیر catalan، چای sabayon
[ترجمه گوگل]چای تایلندی، کاتالان شیر، سیبایان چای
[ترجمه گوگل]چای تایلندی، کاتالان شیر، سیبایان چای
14. Visitors to the Catalan city will be welcomed with Gaudi and the epitome of European style.
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان از شهر کاتالان با \"Gaudi\" و مظهر سبک اروپایی مورد استقبال قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان شهر کاتالان با گاودی و ظهور سبک اروپایی استقبال خواهند شد
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان شهر کاتالان با گاودی و ظهور سبک اروپایی استقبال خواهند شد
15. Language: Castilian principal language. Catalan is spoken widely in the northeast.
[ترجمه ترگمان]زبان: زبان اصلی کاستیلی زبان کاتالان در شمال شرقی به طور گسترده تکلم می شود
[ترجمه گوگل]زبان اصلی کاتالیست زبان کاتالان به طور گسترده ای در شمال شرق صحبت می شود
[ترجمه گوگل]زبان اصلی کاتالیست زبان کاتالان به طور گسترده ای در شمال شرق صحبت می شود
کلمات دیگر: