(امریکا) حزب دموکرات (تاسیس: 1820)
democratic party
(امریکا) حزب دموکرات (تاسیس: 1820)
انگلیسی به فارسی
حزب دموکرات
(آمریکا) حزب دموکرات (تأسیس: 1820)
انگلیسی به انگلیسی
• one of two of the largest political parties in the u.s. (the more leftist party)
جملات نمونه
1. The Social Democratic Party has vowed to try to stall the bill until the current session ends.
[ترجمه ترگمان]حزب سوسیال دموکرات وعده داده است که تا پایان جلسه جاری، لایحه را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]حزب سوسیال دموکرات قول داده است تا تا پایان جلسه فعلی این لایحه را خاتمه دهد
[ترجمه گوگل]حزب سوسیال دموکرات قول داده است تا تا پایان جلسه فعلی این لایحه را خاتمه دهد
2. She is standing for the Democratic Party presidential nomination.
[ترجمه ترگمان]او برای نامزدی حزب دموکرات نامزد شده است
[ترجمه گوگل]او برای نامزدی ریاست جمهوری حزب دموکرات ایستاده است
[ترجمه گوگل]او برای نامزدی ریاست جمهوری حزب دموکرات ایستاده است
3. He is currently the front runner for the Democratic Party presidential nomination.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری حزب دموکرات است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر رهبر پیشین انتخابات ریاست جمهوری حزب دموکرات است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر رهبر پیشین انتخابات ریاست جمهوری حزب دموکرات است
4. The Democratic Party has been splintered into 3 major groups.
[ترجمه ترگمان]حزب دموکرات در سه گروه عمده متلاشی شده است
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات به سه گروه اصلی تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات به سه گروه اصلی تقسیم شده است
5. Only the Democratic Party is capable of running the country.
[ترجمه ترگمان]تنها حزب دموکرات قادر به اداره کشور است
[ترجمه گوگل]فقط حزب دموکرات قادر به اداره کشور است
[ترجمه گوگل]فقط حزب دموکرات قادر به اداره کشور است
6. The electoral fortunes of the Liberal Democratic party may decline.
[ترجمه ترگمان]شانس انتخاباتی حزب لیبرال لیبرال ممکن است کاهش یابد
[ترجمه گوگل]ثروت انتخابی حزب لیبرال دموکرات ممکن است کاهش یابد
[ترجمه گوگل]ثروت انتخابی حزب لیبرال دموکرات ممکن است کاهش یابد
7. The president asked the Social Democratic Party to form a new government.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از حزب سوسیال دموکرات خواست تا دولت جدیدی تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]رییس جمهور از حزب سوسیال دموکرات خواست تا یک دولت جدید را تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]رییس جمهور از حزب سوسیال دموکرات خواست تا یک دولت جدید را تشکیل دهد
8. The Democratic Party captured 70% of the vote.
[ترجمه ترگمان]حزب دموکرات ۷۰ درصد آرا را به خود اختصاص داد
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات 70 درصد از رای را دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات 70 درصد از رای را دستگیر کرد
9. The black vote is astonishingly loyal to the Democratic Party.
[ترجمه ترگمان]رای سیاه به طور قابل توجهی به حزب دموکرات وفادار است
[ترجمه گوگل]رأی سیاه، به وضوح وفادار به حزب دموکرات است
[ترجمه گوگل]رأی سیاه، به وضوح وفادار به حزب دموکرات است
10. We need to turf the Democratic party out.
[ترجمه ترگمان]ما باید حزب دموکرات را از بین ببریم
[ترجمه گوگل]ما به حزب دموکرات نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به حزب دموکرات نیاز داریم
11. The newspaper was the mouthpiece of the National Democratic Party.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه سخنگوی حزب دموکرات ملی بود
[ترجمه گوگل]این روزنامه، سخنگوی حزب ملی دموکرات بود
[ترجمه گوگل]این روزنامه، سخنگوی حزب ملی دموکرات بود
12. There is room in the Democratic party for many shades of opinion.
[ترجمه ترگمان]در حزب دموکرات برای بسیاری از رنگ های نظر وجود دارد
[ترجمه گوگل]اتاق حزب دموکرات برای بسیاری از سایه های فکری وجود دارد
[ترجمه گوگل]اتاق حزب دموکرات برای بسیاری از سایه های فکری وجود دارد
13. The scandal has shaken the Democratic Party to its foundations.
[ترجمه ترگمان]این رسوایی، حزب دموکرات را به مبانی خود تکان داده است
[ترجمه گوگل]رسوایی حزب دموکرات را به بنیادهای خود رها کرده است
[ترجمه گوگل]رسوایی حزب دموکرات را به بنیادهای خود رها کرده است
14. Social Democratic Party won few seats.
[ترجمه ترگمان]حزب سوسیال دموکرات چند کرسی کسب کرد
[ترجمه گوگل]حزب سوسیال دموکرات چند کرسی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]حزب سوسیال دموکرات چند کرسی را به دست آورد
15. Public opinion turned against the Democratic Party.
[ترجمه ترگمان]افکار عمومی مخالف حزب دموکرات بود
[ترجمه گوگل]افکار عمومی علیه حزب دموکرات
[ترجمه گوگل]افکار عمومی علیه حزب دموکرات
کلمات دیگر: