کلمه جو
صفحه اصلی

helmed

انگلیسی به فارسی

helmed، اداره کردن


انگلیسی به انگلیسی

• wearing a helmet, wearing a protective hat

جملات نمونه

1. A community is like a ship; everyone ought to be prepared to take the helm.
[ترجمه ترگمان]یک جامعه مانند یک کشتی است؛ همه باید آماده باشند که سکان را بردارند
[ترجمه گوگل]یک جامعه مانند کشتی است؛ هر کس باید آماده باشد که راننده باشد

2. The boat seemed very slow to answer to any movement of the helm.
[ترجمه ترگمان]قایق به نظر خیلی آهسته می امد که به هر حرکت سکان پاسخ دهد
[ترجمه گوگل]قایق به نظر می رسد بسیار کند برای پاسخ به هر حرکت از helm

3. We have a new prime minister at the helm.
[ترجمه ترگمان]ما یک نخست وزیر جدید در راس کارمان داریم
[ترجمه گوگل]ما نخست وزیر جدیدی در دست داریم

4. Mr. Helm plans to assert that the bill violates the First Amendment.
[ترجمه ترگمان]آقای هلم قصد دارد ادعا کند که این لایحه تخطی از متمم اول را نقض می کند
[ترجمه گوگل]آقای هلم قصد دارد ادعا کند که این لایحه اصلاحیه اول را نقض می کند

5. When Mr Davies retired, his daughter took the helm.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آقای دیویس بازنشسته شد، دخترش سکان را به دست گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که آقای دیویس بازنشسته شد، دخترش در دست گرفت

6. Helms attempted to poison his whole family with strychnine.
[ترجمه ترگمان]Helms سعی کرد کل خانواده اش رو با strychnine مسموم کنه
[ترجمه گوگل]هلمز تلاش کرد که تمام خانواده اش را با استریچنینی مسموم کند

7. He has been at the helm of Lonrho for 31 years.
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۳۱ سال در راس Lonrho بوده است
[ترجمه گوگل]او در 31 سال به همراه Lonrho بوده است

8. He was determined to helm the exhibition.
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود که این نمایشگاه را هدایت کند
[ترجمه گوگل]او مصمم بود به نمایشگاه برود

9. Wright took the helm at the food retailer in December 200
[ترجمه ترگمان]رایت در ماه دسامبر، سکان را به خرده فروش مواد غذایی برد
[ترجمه گوگل]رایت در دسامبر 200 در خرده فروش مواد غذایی دستگیر شد

10. The company began to make profits again with the new managing director at the helm.
[ترجمه ترگمان]شرکت دوباره شروع به کسب سود با مدیر عامل جدید در the کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت دوباره شروع به سود با مدیر عامل جدید کرد

11. With Steve Lewis at the helm, we are certain of success.
[ترجمه ترگمان]با \"استیو لوییس\" در راس \"helm\"، ما از موفقیت مطمئن هستیم
[ترجمه گوگل]با استیو لوئیس در کنار هم، ما مطمئن هستیم که موفقیت

12. Who was at the helm when the collision occurred?
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تصادف روی داد چه کسی پشت سکان بود؟
[ترجمه گوگل]وقتی که تصادف اتفاق افتاد چه کسی بود؟

13. Rex, his watch companion, was still in the cockpit attending to the helm.
[ترجمه ترگمان]رکس، رفیق ساعتش هنوز در کابین خلبان بود
[ترجمه گوگل]رکس، همراه همسرش، هنوز در کابین خلبان حضور داشت

14. Down with the helm!
[ترجمه ترگمان]! سکان رو بگیر پایین
[ترجمه گوگل]پایین با کلید!

15. After Smith's departure, his deputy Nick Logan began a glittering career at the helm.
[ترجمه ترگمان]بعد از رفتن اسمیت، معاون او نیک لو گن کار درخشانی را پشت سر گذاشت
[ترجمه گوگل]پس از خروج اسمیت، معاون وی نیک لوگان، یک حرفه پر زرق و برق را در دست گرفت


کلمات دیگر: