کلمه جو
صفحه اصلی

glover


دستکش ساز، دستکش فروش

انگلیسی به فارسی

دستکش ساز


چهره، دستکش ساز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who makes or sells gloves.

• family name; crispin glover (born 1964), united states television and movie actor best known for his role in "back to the future"

جملات نمونه

1. Glover kicked him hard in the crotch.
[ترجمه ترگمان]گلاور \"بهش ضربه زد\"
[ترجمه گوگل]گولور او را در لگن سخت لگد زد

2. That's just the point, Mr Glover, if I may say so.
[ترجمه ترگمان]منظورم این است، آقای گلاور، اگر بتوانم این حرف را بزنم
[ترجمه گوگل]این فقط نقطه، آقای گلوور است، اگر ممکن است چنین بگویم

3. She was shouting again, trying to tell Glover something in her secret code.
[ترجمه ترگمان]دوباره شروع به فریاد زدن کرد و سعی کرد چیزی را در کد مخفی خود پنهان کند
[ترجمه گوگل]او دوباره فریاد می زد، سعی کرد گولور را در کد مخفی خود بگوید

4. Some one Glover knew waved him down in the road at the edge of town.
[ترجمه ترگمان]یکی از مردم Glover در جاده اصلی شهر برایش دست تکان داده بود
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها گولور می دانستند که او را در جاده ها در لبه شهر انداختند

5. The person driving was forced to stop when Glover walked himself and Paul almost into the oncoming car.
[ترجمه ترگمان]کسی که رانندگی می کرد مجبور به توقف شد وقتی که گلاور خود و پایول را تقریبا در ماشین در حال oncoming پیاده کردند
[ترجمه گوگل]فرد رانندگی مجبور شد متوقف کند، زمانی که گلوور خودش و پل را تقریبا به ماشین نزدیک می کرد

6. When he heard Glover bumping against the furniture on the other side of the sitting room, Petey froze.
[ترجمه ترگمان]وقتی شنید که گلاور در گوشه دیگر اتاق نشسته بود و از جایش خشک می شد گفت:
[ترجمه گوگل]وقتی پائولو گلوور را در کنار مبلمان در کنار اتاق نشیمن شنید، پتی یخ زد

7. Yeah, so I was just telling Mr Glover that the fish are biting down there this afternoon.
[ترجمه ترگمان]آره، داشتم به آقای \"گلاور\" می گفتم که امروز بعد از ظهر ماهی داره گاز میگیره
[ترجمه گوگل]بله، بنابراین من فقط به آقای گلوور گفتم که ماهی بعد از ظهر در حال خوردن است

8. Glover felt hung up in the crook of a tree.
[ترجمه ترگمان]گلاور \"احساس کرد که تو یه درخت گیر کرده\"
[ترجمه گوگل]گولور احساس کرد که در یک درخت کوچک شده

9. Alix, driving home, thought that Hannah Glover probably had been rather hurt, despite her appearance of good humour.
[ترجمه ترگمان]آلی کس که به خانه می رفت فکر می کرد که شاید هانا گلاور \" احتمالا کمی صدمه دیده، با وجود ظاهر خلق و خوی خوش او
[ترجمه گوگل]علیکس، رانندگی در منزل، تصور می کرد که هانا گلور احتمالا به رغم حضور ظاهری شاد و سرحال، آسیب دیده بود

10. Glover opened his eyes and saw a white and blue squad car easing around the north bend on Mirror Lake Road.
[ترجمه ترگمان]Glover چشمانش را باز کرد و یک اتومبیل سفید و سفید را دید که دور پیچ شمالی جاده دریاچه Mirror پیچ می خورد
[ترجمه گوگل]گولور چشمانش را باز کرد و یک ماشین سفید و آبی را که در اطراف خم شدن شمال در Road Mirror Lake دیده می شد دید

11. Glover eased back in his chair and played possum.
[ترجمه ترگمان]گلاور \"رو صندلی اش لم داده\" و \"صاریغ\" رو با خودش برده
[ترجمه گوگل]گلوور در صندلی خود عقب کشید و بازی کرد

12. Glover was genial, modest,[Sentence dictionary] and always eager to improve himself.
[ترجمه ترگمان]گلاور خوش مشرب، فروتن، [ جمله dictionary ] بودند و همیشه مشتاق بهبود خود بودند
[ترجمه گوگل]گلوور نوازنده، مدرن، [Dictionary dictionary] بود و همیشه مشتاق بهبود خودش بود

13. Glover thought he saw eyes flash out the clear message that he could stick this clipping up his wazoo.
[ترجمه ترگمان]گلاور \"فکر کرد که چشمش به پیام روشن افتاد که می تونه این تیکه clipping رو در حد خودش نگه داره\"
[ترجمه گوگل]گولور فکر کرد که چشم ها چشم هایش را روشن می کنند و می گویند که می تواند آن را از بین ببرد

14. Glover sat up in bed at dawn and felt the wetness of his pajama top.
[ترجمه ترگمان]گلاور اولین روز صبح در رختخواب نشست و wetness را که روی لباسش بود احساس کرد
[ترجمه گوگل]گورور در سپیده دم در رختخواب نشست و احساس رطوبت پیرامونش را بالا برد

15. During these kind ministrations, Glover felt himself to be the old stump on the lake.
[ترجمه ترگمان]در طول این همه مدت، \"گلاور\" احساس کرد که باید کنده درختی قدیمی روی دریاچه باشه
[ترجمه گوگل]گلوور در طول این نوع خدمت، احساس خود را به عنوان پوسون قدیمی در دریاچه


کلمات دیگر: