کلمه جو
صفحه اصلی

beat about


جستجو کردن، پی (چیزی گشتن)، پیگیری کردن

انگلیسی به انگلیسی

• look for, scour, search, seek

جملات نمونه

1. Instead of answering my question he began to beat about the bush.
[ترجمه ترگمان]به جای جواب دادن به سوال من شروع به تپیدن کرد
[ترجمه گوگل]به جای پاسخ به سوال من، او شروع به ضرب و شتم در مورد بوش کرد

2. The policemen beat about the whole length of the country for the escape.
[ترجمه ترگمان]پلیس ها تمام طول کشور را برای فرار کتک زدند
[ترجمه گوگل]پلیس در سراسر کل کشور برای فرار ضرب و شتم

3. Tom beat about in the sea,trying not to drown.
[ترجمه ترگمان]تام در دریا زد و سعی کرد غرق نشود
[ترجمه گوگل]تام ضرب و شتم در مورد در دریا، تلاش برای غرق شدن نیست

4. The ship beat about, and headed for South China Sea.
[ترجمه ترگمان]کشتی دور زد و به سوی دریای جنوب چین رفت
[ترجمه گوگل]این کشتی در مورد دریای جنوب چین شلیک کرد

5. The winds were contrary;we had to beat about for two days.
[ترجمه ترگمان]باد مخالف بود و ما مجبور بودیم دو روز در این باره با هم صحبت کنیم
[ترجمه گوگل]بادها مخالف بودند؛ ما مجبور بودیم برای دو روز ضربات بزنیم

6. He beat about the bush without coming to the point.
[ترجمه ترگمان]او بدون اینکه به اصل مطلب برسد، به اطراف بیشه ضربه زد
[ترجمه گوگل]او در مورد بوش بدون اینکه به نقطه ای برسد، ضربدری زد

7. No need to beat about the bush sweetie.
[ترجمه ترگمان]لازم نیست در مورد بوته زاری بزنی، عزیزم
[ترجمه گوگل]بدون نیاز به ضرب و شتم در مورد شیرینی بوش

8. I am not a person to beat about the bush.
[ترجمه ترگمان]من آدمی نیستم که در مورد بوته کتک بزنم
[ترجمه گوگل]من فردی نیستم که در مورد بوش حرف بزنم

9. Eliot did not beat about the bush.
[ترجمه ترگمان]الیوت در مورد بوته کتک نزده بود
[ترجمه گوگل]الیوت در مورد بوش ضرب دیده بود

10. Don't beat about the bush.
[ترجمه ترگمان]در مورد بوته کتک نخورید
[ترجمه گوگل]درباره بوش نترسید

11. Don't beat about the bush any more! Come straight to the point!
[ترجمه ترگمان]دیگر از این بوته سر در نیار! مستقیم برو سر اصل مطلب
[ترجمه گوگل]در مورد بوش هرگز بیشتر ضرب و شتم نکنید! بیا به راستی به نقطه!

12. He didn't beat about the bush, but came straight to the heart of the problem.
[ترجمه ترگمان]او در مورد بوته کتک نخورد، اما مستقیم به سمت قلب مشکل آمد
[ترجمه گوگل]او در مورد بوش ضرب و شتم، اما به قلب مشکل آمد

13. Get to the point. Don't beat about the bush.
[ترجمه ترگمان]برو سر اصل مطلب در مورد بوته کتک نخورید
[ترجمه گوگل]برو سر اصل مطلب درباره بوش نترسید

14. Look here, Lily, let's don't beat about the bush.
[ترجمه ترگمان]اینجا رو نگاه کن، لی لی، بیا در مورد بوته کتک نزنیم
[ترجمه گوگل]در اینجا، لیلی، بیایید در مورد بوش غلبه کنیم


کلمات دیگر: