نهایی کردن، بپایان رساندن، بمرحله نهایی رساندن
finalise
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• conclude, end, sum up; complete, finish, put into final form (alternate spelling for finalize)
جملات نمونه
1. This project will finalise that collation and produce a summary document for use by policy makers and practitioners.
[ترجمه ترگمان]این پروژه نهایی کردن و تولید یک سند خلاصه برای استفاده از سوی سازندگان سیاست و متخصصان را نهایی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این پروژه این جمع آوری را نهایی کرده و یک سند خلاصه برای استفاده توسط سیاست گذاران و متخصصین ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این پروژه این جمع آوری را نهایی کرده و یک سند خلاصه برای استفاده توسط سیاست گذاران و متخصصین ارائه می دهد
2. We will finalise the question about pensions even before the meeting takes place.
[ترجمه ترگمان]ما مساله حقوق بازنشستگی را حتی قبل از اینکه جلسه برگزار شود، نهایی خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما سوال در مورد حقوق بازنشستگی را قبل از جلسه انجام خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما سوال در مورد حقوق بازنشستگی را قبل از جلسه انجام خواهیم داد
3. Chelsea and Feyenoord could finalise arrangments in August - when they will be in Rotterdam for a friendly.
[ترجمه ترگمان]چلسی و فاینورد پس از پایان بازی در روتردام، می توانند arrangments را نهایی کنند
[ترجمه گوگل]چلسی و Feyenoord می توانند در ماه اوت تنظیمات نهایی انجام دهند - زمانی که آنها برای دوستانه در روتردام قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]چلسی و Feyenoord می توانند در ماه اوت تنظیمات نهایی انجام دهند - زمانی که آنها برای دوستانه در روتردام قرار می گیرند
4. The partiesapparently aim to finalise ( if not complete ) an agreement by 30 th September, 200
[ترجمه ترگمان]هدف نهایی نهایی کردن نهایی کردن (اگر کامل نباشد)یک قرارداد تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۰ است
[ترجمه گوگل]احزاب به طور مطلوب هدف نهایی (اگر کامل نیست) توافق نامه تا سپتامبر 30، 200
[ترجمه گوگل]احزاب به طور مطلوب هدف نهایی (اگر کامل نیست) توافق نامه تا سپتامبر 30، 200
5. So all we have to do now is finalise the delivery arrangements.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تنها کاری که باید بکنیم این است که مقدمات تحویل را نهایی کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین همه ما باید انجام دهیم، ترتیب تحویل نهایی است
[ترجمه گوگل]بنابراین همه ما باید انجام دهیم، ترتیب تحویل نهایی است
6. Liverpool are ready to finalise terms with Fulham boss Roy Hodgson.
[ترجمه ترگمان]لیورپول برای نهایی کردن شرایط با مدیر فولهام روی روی هاجسون آماده است
[ترجمه گوگل]لیورپول آماده است تا فینال را با روس هفت بازی فولام بر روی هاجسون نهایی کند
[ترجمه گوگل]لیورپول آماده است تا فینال را با روس هفت بازی فولام بر روی هاجسون نهایی کند
7. India and US finalise nuclear agreement.
[ترجمه ترگمان]هند و آمریکا توافقنامه هسته ای را نهایی می کنند
[ترجمه گوگل]هند و آمریکا نهایی قرارداد هسته ای
[ترجمه گوگل]هند و آمریکا نهایی قرارداد هسته ای
8. Liberian government has yet to finalise the deal.
[ترجمه ترگمان]دولت لیبریا هنوز قرارداد را نهایی نکرده است
[ترجمه گوگل]دولت لیبریا هنوز قرارداد نهایی را تصویب نکرده است
[ترجمه گوگل]دولت لیبریا هنوز قرارداد نهایی را تصویب نکرده است
9. This week: TheChinese delegation are desperate to finalise a document so primeminister Wen Jiabao can avoid being leaned on in a last-minute huddle.
[ترجمه ترگمان]این هفته: هیات TheChinese برای نهایی کردن یک سند نومید شده اند، به طوری که ون جیابائو در آخرین لحظه دور هم جمع نشود
[ترجمه گوگل]این هفته: هیئت چینی از تلاش برای پایان دادن به یک سند ناامید شده است، بنابراین ون جیابائو، وزیر امور خارجه، می تواند در آخرین لحظات متوقف شود
[ترجمه گوگل]این هفته: هیئت چینی از تلاش برای پایان دادن به یک سند ناامید شده است، بنابراین ون جیابائو، وزیر امور خارجه، می تواند در آخرین لحظات متوقف شود
10. The government to finalise the agenda of the summit toplace on June 6 -
[ترجمه ترگمان]دولت دستور جلسه اجلاس سران را در ۶ ژوئن نهایی می کند
[ترجمه گوگل]دولت برای پایان دادن به دستور کار اجلاس سران در روز 6 ژوئن -
[ترجمه گوگل]دولت برای پایان دادن به دستور کار اجلاس سران در روز 6 ژوئن -
11. The Prime Minister, is holding consultations with his colleagues to finalise the deal.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر در حال رایزنی با همکارانش برای نهایی کردن قرارداد است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر، در حال مذاکره با همکاران خود برای نهایی کردن معامله است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر، در حال مذاکره با همکاران خود برای نهایی کردن معامله است
12. This should allow ample time to enable each branch to finalise its comments on the plan.
[ترجمه ترگمان]این کار باید زمان کافی را برای فعال کردن هر شاخه برای نهایی کردن نظرات خود درباره این برنامه فراهم کند
[ترجمه گوگل]این باید زمان زیادی را برای فعال کردن هر شاخه برای تکمیل نظرات خود در این طرح بگذارد
[ترجمه گوگل]این باید زمان زیادی را برای فعال کردن هر شاخه برای تکمیل نظرات خود در این طرح بگذارد
13. The project faces up to eight months of discussions between Boeing and its customers to finalise design details of the plane.
[ترجمه ترگمان]این پروژه به مدت هشت ماه از مذاکرات بین بوئینگ و مشتریانش برای نهایی کردن جزئیات طراحی هواپیما رو به رو است
[ترجمه گوگل]این پروژه با هشت ماه مذاکره بین بوئینگ و مشتریانش برای نهایی کردن جزئیات طراحی هواپیما مواجه است
[ترجمه گوگل]این پروژه با هشت ماه مذاکره بین بوئینگ و مشتریانش برای نهایی کردن جزئیات طراحی هواپیما مواجه است
14. We will consult widely about the detailed structure of this new qualification, and finalise proposals quickly.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد ساختار مفصل این صلاحیت جدید مشورت خواهیم کرد و پیشنهادها را به سرعت نهایی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما به طور گسترده درمورد ساختار دقیق این واجد شرایط جدید مشورت خواهیم کرد و پیشنهادات را به سرعت انجام ندهیم
[ترجمه گوگل]ما به طور گسترده درمورد ساختار دقیق این واجد شرایط جدید مشورت خواهیم کرد و پیشنهادات را به سرعت انجام ندهیم
پیشنهاد کاربران
تمام کردن - پایان
نهایی کردن
کلمات دیگر: